آیدین آغداشلو متولد رشت است. شهری که خود یک بوم نقاشی زیباست. او پیش از نقاشی، نقد شعر مینوشته و صاحب کتاب سفرنامه است و بیش از همه خود را متعلق به فرهنگ و هنر میداند. حال او در ۷۸ سالگی، خالق چندین و چند بوم نقاشی شورانگیز و البته ارزشمند است که از میان آنها میتوان به مجموعههای «خاطرات انهدام» و «سالهای آتش و برف» و «معما» اشاره کرد. نقاشیهای او بیشتر با گواش روی بوم مینشیند.
نمی توان سوار تابلوی سهراب شد
آغداشلو دوست دارد قیمت تابلوی نقاشی طوری باشد که دیوار هر خانهای را مزین کند. او میگوید: «نمیخواهم از ارقام زیاد حراج تهران دفاع کنم اما درعین حال متوجه هستم که جمع مولفههایی مانند نوسانهای اقتصادی و شهرت فردی مانند سهراب سپهری که اثر جدیدی از او نخواهیم داشت رقم فروش اثر را منطقی میکند. چه بسا در حراج کریستیز اثری با قیمت زیادی به فروش برسد که همان اثر در یک مغازه عتیقه فروشی قیمت کمتری دارد اما تفاوت این جاست که آن، مسیر رقابت را طی میکند و به سقفی برای قیمت حراج و اشیای دیگر تبدیل میشود.البته ممکن است همان اثر در حراج بعدی به دلیل نبود رقابت با قیمت کمتری به فروش برسد. این قیمت یک خودروی بسیار لوکس است. منتها چون نمیتوان مانند یک خودرو سوار آن شد قیمت آن فضایی به نظر میرسد.»
مردم به نقاشی نیاز دارند
آغداشلو که حال یکی از نامدارترین نقاشان نوگرای پس از انقلاب است وضعیت نقاشهای جوان را امیدوارکننده دانست و افزود:«دورهای در طول ۲۰ سال گذشته در ایران شروع شد که آغازگر رواج بازار هنر بود. طی این دوره، طبقههای مرفهتری به وجود آمدند که از نظر معنوی به خرید نقاشی نیاز داشتند. این اتفاق در هلند قرن هفدهم هم افتاد و با ایجاد طبقه متوسط قوی، مردم خانههایی با اتاقهای متعدد ساختند که به تابلوی نقاشی نیاز داشت و به این ترتیب سفارشها افزایش یافت؛ غیرهنری به نظر میآید اما واقعیت دارد.
در ایران هم این جریان نه به این شکل، اما اتفاق افتاد که اتفاق بدی نیست. فقط باید بدانیم راجع به کدام گروه نقاشها صحبت میکنیم. نقاشهای معروفی که دهه ۴۰ کارشان را عرضه کردند همچنان آثارشان خوب میفروشد. برخی نقاشهای جوان هم باید صبر کنند تا نوبتشان برسد هرچند نوبت بسیاری از آنها رسیده است و اثر بسیاری از آنها با قیمتهای مناسبی به فروش میرسد.»
از آغداشلو برجساز بیرون نمیآمد
این هنرمند، هشت جلد مجموعه مقاله نوشته است و با اشاره به همین موضوع میگوید:«ادبیات برای من همیشه منزل دوم بود و هست. سعدی عشق من است. هر زمان حالم خیلی بد یا خیلی خوب است سعدی میخوانم و هر گاه بخواهم مهر و ارادت خودم را به شخصی نشان بدهم باز هم برایش سعدی میخوانم.» او در پایان میگوید:«اگر زندگی به همان شکلی باشد که از جوانی تا به امروز رقم خورده به ناچار دوباره همین مسیر را میروم. این نزدیکترین راهی است که میتوانم معنایی از خود باقی بگذارم. نویسندگی را هم خیلی دوست دارم اما درآمد آن به سختی میتواند زندگی را تامین کند در حالی که هنرهای تجسمی این طور نیست. به هر حال اگر دوباره برای انتخاب مسیرم اختیار داشتم قطعا در همین حوالی کار میکردم. مطمئن باشید از آیدین آغداشلو برج ساز بیرون نمیآمد.»
اکرم انتصاری
ثبت نظر