«داستان کاغذ مثل داستان مردی شده است که پیش صدراعظم قاجار رفت و شروع به نالیدن از امیر ولایت کرد. به دنبال او صدراعظم هم شروع به آه و ناله و نفرین کرد. مرد از جایش بلند شد و رفت. صدراعظم از او پرسید کجا میروی؟ گفت: مادربزرگ من خیلی بهتر از تو نفرین میکند! من آمدهام تو یک کاری بکنی نفرین به چه درد من میخورد. مسئولان ما هم وقتی برایشان از گرانی کاغذ میگوییم انگار برایشان ذکر مصیبت میخوانیم که آه و ناله میکنند. آه و ناله که خودمان بلدیم، شما کاری کنید!»
، بحران کمبود کاغذ از اواسط پاییز سال ۹۶ آغاز و باعث ایجاد نگرانیهایی در میان مطبوعاتیها و همچنین اعتراضهایی از سوی مدیران مسئول رسانهها شد؛ اعتراضهایی که از رسانههای خصوصی شروع شد و به همصدایی روزنامههای دولتی انجامید.
در این مدت، به نظر میرسد حل بحران کاغذ یکی از دغدغههای اصلی وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی بوده است. جلسات متعددی در این خصوص برگزار شد و در نهایت اواخر اردیبهشت ماه امسال پس از جلسهای که بین حسین انتظامی (رئیس کارگروه ساماندهی کاغذ) و اسحاق جهانگیری (معاون اول رئیس جمهور) برگزار شد، اعلام کردند که «ارز تخصیصی به کاغذ نشر و مطبوعات ۴۲۰۰ تومانی باقی میماند.»؛ ضمن اینکه یکی از تصمیمات مهم این جلسه هم ترخیص فوری محمولههایی که در گمرک هستند، عنوان شد.
حالا دو ماه از این خبرهای خوب برای حل مشکل کاغذ گذشته و خبرنگار ایسنا گفتوگویی با چند تن از مدیران مسئول روزنامهها داشته است تا وضعیت این روزهای کاغذ را جویا شود.
گیر کار کجاست؟ هیچکس نمیداند!
مهدی رحمانیان ـ مدیرمسئول روزنامه شرق ـ درباره وضعیت کاغذ به ایسنا گفت: وضعیت کاغذ به مراتب بدتر شده است. به دلیل اینکه شخص معاون اول رئیس جمهور جلسهای را با حضور مثلث بانک مرکزی، وزارت سمت، وزارت ارشاد و به اضافه ذینفعان یعنی ناشران و مطبوعات داشت. در آنجا مصوب شده است که کاغذ روزنامه مانند سابق با ارز ۴۲۰۰ تومانی ترخیص شود. ایشان هر سه دستگاه را مأمور کرده است که پیگیر این موضوع باشند اما متأسفانه تاکنون که قریب به دو ماه از آن جلسه میگذرد، هنوز هیچ اتفاق قابل توجهی رخ نداده است و من تقریباً به لحاظ اینکه هر روز باید نیاز روزانهمان را پیگیری کنم تا بتوانم کاغذ پیدا کنم، با مجموعه وزارت ارشاد در ارتباط هستم و فعلاً گفتاردرمانی صورت میگیرد؛ یعنی مجموعه وزارت ارشاد فقط به ما امیدواری میدهد که امروز، فردا و پس فردا مشکل رفع میشود.
وی در ادامه این گفتوگو با اشاره به وضعیت بد بحران کاغذ یادآور شد با این روندی که پیش میرود امشب آخرین شبی است که بتوانیم روزنامه منتشر کنیم و اگر به ما کاغذ ندهند فردا شب نمیتوانیم روزنامه منتشر کنیم و این مسائل نشان از این دارد که هیچ اتفاقی نیفتاده است. وقتی روزنامه شرق نمیتواند کاغذ خود را تأمین کند بقیه روزنامهها هم وضعشان باید بدتر از ما باشد. ما اصلاً نمیدانیم کاغذی وجود دارد یا نه؟ ترخیص میشود یا نمیشود. هیچکس متأسفانه پاسخگو نیست و این نگرانکننده است. ما نباید اجازه بدهیم حتی یک روزنامه با تیراژ پایین حتی یک روز هم جریان انتشارش قطع شود اگر یک روز جریان انتشار قطع شود این در حقیقت پالس مثبتی است به سیاستهای تحریمی ترامپ و به آن سیاستها کمک میکند.
مدیرمسئول روزنامه شرق ادامه داد: متأسفانه گوش شنوایی نیست و هنوز درک درستی از این مسئله وجود ندارد. چطور میشود شما به روزنامهای که به جریان اطلاعرسانی کشور کمک میکند توجهی نمیکنید. یعنی متوجه نشوید که اگر یک روز جریان انتشار قطع شود، چه اتفاقات ناگواری میتواند در پی داشته باشد.
این مدیر مسئول سپس با روایت داستانی از دوران قاجار در این زمینه، خاطرنشان کرد: داستان ما شبیه به داستان مردی است که پیش صدراعظم رفت و شروع به نالیدن از امیر ولایت کرد. صدراعظم هم شروع به آه و ناله و نفرین کرد. آن مرد از جایش بلند شد و رفت. صدراعظم از او پرسید کجا میروی؟ او گفت: مادربزرگ من خیلی بهتر از تو نفرین میکند! من آمدهام تو یک کاری بکنی، نفرین تو به چه درد من میخورد. مسئولان ما هم وقتی از مشکل گرانی میگوییم انگار برایشان ذکر مصیبت میخوانیم که آه و ناله میکنند. آه و ناله را که خودمان بلدیم شما کاری بکنید! کاری که متأسفانه در دستگاههای دولتی ما صورت نمیگیرد؛ بنابراین اینکه گیر این مشکل از کجاست، آیا از وزارت سمت است، بانک مرکزی یا وزارت ارشاد، هیچکدام این را نمیدانند اما آن چیزی که خروجی کار است، این است که باید کاغذ به دست ما برسد که هیچ اتفاقی نمیافتد.
رحمانیان در پایان یادآور شد که روزنامههای دولتی هم شرایط خوبی ندارند.
مشکل کاغذ را بزرگ کردهایم؛ روزنامهها را درست کنیم
بهروز بهزادی ـ عضو شورای سیاستگذاری روزنامه اعتماد ـ نیز درباره وضعیت این روزهای کاغذ برای اهالی مطبوعات، در پاسخ به اینکه آیا وضعیت بهتر شده است، اظهار کرد: بخشی از رسانههای ما متکی به کاغذ هستند و باید کاغذشان تهیه شود؛ یعنی شما کل رسانهها مانند رادیو، تلویزیون و برخی سایتها و خبرگزاریها نیاز به کاغذ ندارند. اما من میخواهم بگویم در بحث مطبوعات ما به ویژه همین روزنامهها که متکی به کاغذ هستند، مشکل اصلی کاغذ نیست. مشکل اصلی استقبال مردم است. مردم اگر از مطبوعات استقبال کنند و روزنامهها هم خوراک مورد علاقه مردم را آنطور که میخواهند بدهند و به هر قیمتی کاغذ روزنامه را بخرند، مردم روزنامه را میخوانند.
وی ادامه داد: روزنامه هم مثل کالاهای دیگر یک مواد اولیه دارد که کاغذ شامل آن میشود و در نهایت محصول کلی به شکل روزنامه عرضه میشود. به عقیده من ما مشکل کاغذ را خیلی بزرگ کردهایم. خود کاغذ مثل سایر محصولات دیگر مملکت گران شده است و آن کسی که کالای دیگری را میفروشد فریاد نمیزند که محصولش گران شده است اما بر اساس گران شدن مواد اولیهاش محصولش را گران میکند وقتی محصول خودش را گران کرد مردم چون نیاز دارند، آن کالا را میخرند.
بهزادی سپس با بیان اینکه روزنامهها را باید به کیفیتی برسانیم که مردم به آن نیاز پیدا کنند، اظهار کرد: مشکل ما اینجاست که مردم به روزنامهها احساس نیاز پیدا نمیکنند و چون احساس نیاز ندارند از این طرف سر و صدا بلند میشود که کاغذ گران شده است. چون تا قبل از آن هم عادت داشتیم کاغذ ارزان و یارانهای بگیریم و مقدار زیادی هم برگردد و آن را مقوا کنیم.
عضو شورای سیاستگذاری روزنامه اعتماد در ادامه تصریح کرد: همه حرفها را زدم که به اینجا برسم؛ اگر شما در هر زمینهای محصول خوب و با کیفیت تولید کنید، خریدار یا مخاطب دنبالش میآید. این محصول میتواند یک روزنامه باشد میتواند یک ماشین و یا بستنی باشد. نمیتوانیم بگوییم همه مشکلاتمان از کاغذ است. کاغذ بخشی از مواد اولیه روزنامه است که مواد اولیه را اگر گران میخریم، میتوانیم روزنامه را هم گرانتر کنیم.
بهزادی در پایان اظهارات خود با بیان اینکه کاغذ هم مثل سایر کالاها با مشکل مواجه است، یادآور شد: در گذشته کاغذ در بازار زیاد بود و یک قیمت مشخصی داشت؛ حال این قیمت به دلایل واقعی یا غیر واقعی بالا رفته است. بالا رفتن قیمت برای کسانی که روزنامه منتشر میکنند دشوار است؛ چرا که کاغذ را گران میخرند و اینجاست که سر و صداها بلند میشود و همچنان ادامه دارد.
هنوز گشایش جدی حاصل نشده
محمد پیرعلی ـ مدیرمسئول روزنامه سیاست روز ـ نیز درباره وضعیت کاغذ و بحران آن که دامنگیر مطبوعات شده است، اظهار کرد: اگرچه وعدههایی از سوی متولیان امر در وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی اعلام شده است و آقای خدادی (معاون مطبوعاتی) عزمش را جزم کرده است که بتواند مشکل کاغذ را مرتفع کند اما در حال حاضر میتوانیم بگوییم که هنوز گشایشی جدی حاصل نشده است. تا اندازهای میتوانیم این وضعیت را به موضوع کلی اقتصاد کشور ربط دهیم، اما آنچه مسلم است این است که ما هنوز گشایش قابل لمسی را ملاحظه نمیکنیم.
وی ادامه داد: ما هنوز با موضوع کاغذ به عنوان یک کالای دستنیافتنی بسیار دشوار مواجهیم که هم کاغذ تحریر و هم کاغذ رُل را شامل میشود.
مدیرمسئول روزنامه سیاست روز با بیان اینکه گفتاردرمانی سقفی دارد، متذکر شد: شما تا مقطعی میتوانید فعالان عرصه را با وعدههای مختلف آرام کنید اما بعد از مقطعی تحمل اهالی مطبوعات طاق میشود و دیگر تحمل فشار کاغذ به گونهای میشود که اعتماد نسبت به متولیان امر کاغذ از بین میرود. باید مراقب باشند که به این اعتماد بیش از حد خدشه وارد نشود.
پیرعلی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره دغدغههای روزنامههای دولتی در مقایسه با روزنامههای خصوصی اظهار کرد: دغدغهای که ما داریم با دغدغهای که روزنامههای دولتی دارند متفاوت است. به هر حال آنها به بودجهها و اعتبارات دولتی وصل هستند و ممکن است از یک جایی بتوانند نیازشان را برطرف کنند ولی ما اینجا اگر بخواهیم بد عمل کنیم ناگزیریم به حقوق خبرنگاران دست بزنیم؛ یعنی ما حوزه دیگری نداریم که دستاندازی کنیم. و البته در این شرایط، دست زدن به حقوق خبرنگاری که آب باریکهی ناچیزی است و زندگی روزمرهاش را هم کفاف نمیدهد، به دور از انصاف است.
پیرعلی با یادآوری اینکه روزهایی روزنامه سیاست روز به دلیل نبود کاغذ منتشر نشده است، اظهار کرد: روزهایی برای ما پیش آمد که امکان چاپ نداشتیم؛ یعنی روزنامه ما فقط روی سایت رفت چرا که اصلاً کاغذ نداشتیم. حتی به صورت آزاد به هر قیمتی هم امکان خرید نداشتیم.
او در پایان گفت: ما خیلی به وضعیت آتی امیدوار نیستیم که درخصوص وضعیت و بحران روزنامه گشایشی ایجاد شود اما مطمئنم که آقای خدادی تلاش میکنند تا اتفاقاتی بیفتد.
کاغذها در گمرک در حال خراب شدن هستند!
حسین عبدالهی ـ مدیرمسئول روزنامه آرمان امروز ـ نیز با بیان اینکه در عمل اقدامی برای تأمین کاغذ مطبوعات صورت نگرفته است، یادآور شد: در اینجا صرفاً وزارت ارشاد مقصر نیست که بگوییم نمیتواند راهگشا باشد؛ چرا که ارشاد واردکننده و توزیعکننده نیست. ارز دولتی ۴۲۰۰ تومانی را به کاغذ تخصیص دادند و این کاغذ وارد شد اما متأسفانه هنوز بخشی از این کاغذ در بازار با قیمت آزاد فروخته میشود و تا کیلویی ۱۸ هزار تومان کاغذ مطبوعات بالا رفته است. اینها نشان میدهد که نظارتی برای توزیع وجود نداشته است.
وی ادامه داد: این عدم نظارت در واردکنندگان طوری شده است که الان برخی از روزنامههایی که به هر حال مخاطب دارند و تاثیرگذارند، دغدغه انتشار دارند و در آستانه تعطیلی قرار گرفتهاند؛ این در حالیست که برخی مطبوعات شاید از طریق رانت از وضعیت کاغذ باخبر بودند و با ارتباطاتی که داشتند کاغذشان را تأمین کردند.
عبدالهی در ادامه با اشاره به تأثیرات سوء تعطیلی مطبوعات، اظهار کرد: اگر ما به عنوان یک روزنامه تعطیل شویم و دیگر چاپ نشویم، فردا روزی به ما این انگ را میزنند که ما میخواستیم به رسانههای بیگانه خوراک بدهیم، متهم هم میشویم اما از آن طرف مشمول بیتدبیری مسئولان شدهایم. در کنار این به هر حال معاونت مطبوعاتی در دوره اخیر و جدید تلاش خود را میکند اما اثر این مدیریت زمانبر است.
مدیرمسئول روزنامه آرمان امروز با بیان اینکه وضعیت کاغذ برای مطبوعات بهتر نشده است، یادآور شد: وقتی که گرانی کاغذ چندین برابر افزایش مییابد بدون اینکه به نشریات اندوختهای اضافه شود، باعث میشود اثرگذاری مطبوعات از بین برود. به هر حال برخیها دوست دارند بگویند دوران کاغذی رسانهها به سر آمده است. اما باید بپذیریم که مشکل کاغذ برای مطبوعات تابی نگذاشته است.
عبدالهی با طرح پرسشی درباره وضعیت کاغذهایی که در گمرک در حال نابودی هستند و بلاتکلیف ماندهاند، گفت: به چه دلیل معاون دادستان تهران میگوید ما هشت نفر درخصوص کاغذ گرفتهایم و برای پنج نفر کیفر خواست صادر کردهایم. ما در گمرک کاغذ داریم که بلاتکلیف و در حال خراب شدن است. از وزارت سمت خواستیم که یک نماینده به گمرک بفرستد که کاغذها را تعیین تکلیف کنند. متأسفانه نشان میدهد که در این میان مسائلی وجود دارد و از این فضایی که ما در تحریم و فشار هستیم سوءاستفادههایی صورت میگیرد و این کاملاً مشخص است.
مدیرمسئول روزنامه آرمان امروز با بیان اینکه چیزی از پیکره نحیف رسانههای مکتوب باقی نمانده است، تصریح کرد: از آن طرف هم مدام از ما خواسته میشود در جامعه امید تزریق کنیم. وقتی خود ما امید به آینده نداریم، چگونه شعار بدهیم. باید اقدام عاجلتری صورت بگیرد. فقط نگاهها نباید به سمت وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی باشد؛ چرا که کار وزارت ارشاد چیز دیگری است. این بیمار به حالت اورژانسی درآمده است و اگر به آن نرسیم میمیرد. نوشدارو بعد از مرگ سهراب نمیتواند حداقل معضل اساسی را حل کند. متأسفانه مشکل کاغذ خیلی دستکم گرفته شده است. یک بار باید بنشینند و این مسئله را حل کنند؛ چرا مشکل را تبدیل به بحران میکنند. راه این است که دنبال راهکار باشند نه اینکه همدیگر را متهم کنند.
گفتوگوی خبرنگار ایسنا با مدیران مسئول روزنامهها در گزارش بعدی ادامه دارد.
انتهای پیام
ثبت نظر