کمال شفیعی میگوید: مداحی باید به سمت و سویی برود که به مخاطبش معرفت بدهد به جای اینکه بخواهد صرفا اشک مخاطب را بگیرد؛ متأسفانه این آسیب در برخی آثار دیده میشود.
این شاعر درباره جایگاه حضرت امام علی (ع) در شعر فارسی اظهار کرد: یکی از صفحات درخشان ادبیات ما پرداختن به شخصیت امیرالمومنین علی (ع) به عنون انسان کامل است؛ زمانی که میخواهیم از آرمانهایمان سخن بگوییم باید یک نمونه کامل و حد اعلای انسانیت را با تمام ویژگیهایش نام ببریم. حال چه کسی شایستهتر از امام علی (ع)؟ به نظرم این جایگاه والای حضرت به زیبایی در شعر ما از دوره اولیه شعر فارسی تا امروز توسط شاعران تبیین شده است.
او افزود: در دوره امروز، پدید آمدن گونهها و ژانرهای مختلف بویژه شعر نیمایی و آزاد باعث شد بسیاری از نکاتی که کمتر به آنها پرداخته میشد، بیشتر مورد توجه قرار بگیرد؛ چون خود قالب فضا را برای پرداختن به جنبههای دیگری که حضرت امیر (ع) میتوانست با آنها تعریف شود، بازتر میکند. سخاوت، فتوت، جوانمردی و نگاهشان به ضعفا و عدالت از دیدگاه حضرت علی (ع) از نکاتی است که باید بیشتر به آنها پرداخته شود.
شفیعی سپس خاطرنشان کرد: چیزی که میتواند به شخصیت امام علی (ع) آسیبزننده باشد، این است که ما دائما مرثیهسرایی کنیم. این در حالی است که ما باید حماسه حضرت را در همه عرصههایی که ایشان در آن دخیل بودهاند، تعریف کنیم. حضرت امیر (ع) دانشمند بودند و به علوم مختلف تسلط داشتند، ایشان خداوند قلم بودند و هر فراز «نهجالبلاغه» میتواند سرمنشأ یک کتاب باشد؛ اینها چیزهایی است که کمتر به آنها پرداخته شده است. همچنین جهانبینی حضرت علی (ع) و دغدغههایی که برای ایجاد مدینه فاضله و عدالت داشتند، زوایای مغفولمانده در شعر از دیرباز تا امروز بوده است. به ضربت خوردن و شهادت حضرت امیر (ع) و مظلومیت ایشان پرداخته شده است اما به حماسههای حضرت (ع) پرداخته نشده و یا کمتر پرداخته شده که جا دارد شاعران مدیحهسرا بیشتر به این جنبهها بپردازند.
او همچنین در توضیح اینکه مرثیهسرایی از چه جهت میتواند آسیبزننده باشد، گفت: تا قیامت هم برای حضرت گریه کنیم، چیزی به معارف ما اضافه نمیشود. اصلا نمیدانیم برای چه گریه میکنیم که در واقع نعوذبالله و خدای نخواسته به مقام حضرت توهین میکنیم، حضرتی که دلاور خیبر بود و شمشیرش قدرت اسلام. ما باید ببینیم پشت این شمشیر چه اندیشهای نهفته است، چه بزرگیها و بزرگمنشیهایی هست، چه فلسفههایی وجود دارد که این شمشیر را قدرتمند میکند و گاهی حضرت را به سکوت وامیدارد. شناخت این اندیشه و تدوینش بسیار مهمتر از گریه کردن برای حضرت امیر (ع) است.
این شاعر در ادامه بیان کرد: به جای اینکه مردم را بگریانیم باید مردم را بفهمانیم. رسالت بزرگ شعر این است که ما با معارف حضرت امیر (ع) آشنا شویم وگرنه گریه دردی را دوا نمیکند. درست است که ما با غم امیر غمگین میشویم و با شادیاش شاد. اما اگر به شناخت و آگاهی برسیم میتوانیم با شعر خوب از مقام حضرت علی (ع) دفاع کنیم.
کمال شفیعی در پایان اظهار کرد: فکر میکنم اگر مداحی و مرثیهای صورت بگیرد باید همراه با معرفت باشد. در واقع این معرفت میتواند برگ برنده شعر در جهت تبیین شخصیت واقعی حضرت امیر (ع) باشد. گاهی احساس میکنم حضرت امیر (ع) توسط برخی شعرها مظلوم واقع میشود زیرا شخصت ایشان آنگونه که شایسته است، تعریف نمیشود.
انتهای پیام
ثبت نظر