مهماننوازی را همیشه جزو خصایص ایرانیها میدانیم، خصلتی که در هر زمان و در هر مناسبت و جشنی و حتی حالا که گردشگری بابِ میل ایرانیها و خارجیها شده، نخست با آن به خود افتخار میکنیم، اما شاید باید مهماننوازی در زمان بروز سختی در زندگی مردم بیشتر مورد توجه قرار گیرد، به خصوص در جنوب و دیگر بخشهای کشور که این روزها با سختی لحظهها را میگذرانند.
، ملی شدن این خصلت ایرانیها در فهرست میراث ناملموس کشور، میتواند ریشههای محکم آن را برای همیشه بین مردم و نسل جوانتر مستحکمتر کند، هر چند، سال های قبلتر میراث فرهنگی به عنوان متولی ثبت میراث ناملموس، پروندهای ابتدایی برای «مهماننوازی» ایرانیها به پیشنهاد رحمانیموحد معاون سابق گردشگری در دست تهیه داشت، اما به علتی نامعلوم تکمیل و ارائهی ان در شورای ثبت میراث ناملموس اتفاق نیفتاد.
یا در طول چند سال گذشته پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با برگزاری چند جشنواره در باب مهماننوازی به این بعد از اخلاق مردم کشور پرداخت، ولی آن هم در نقطهای متوقف شد.
اما مهماننوازی و ابعاد آن در کشور و به خصوص در بخشهای جنوبی کشور از کجا نشات گرفتهاند.
شبان میرشکرایی - پژوهشگر فرهنگ عامه - سبقهی مهماننوازی در کشور و به خصوص در بخش جنوبی کشور را در سه بخش اقلیمی، فرهنگی و خطهی فارس بررسی میکند.
وی اظهار میکند: ما در یک موقعیت جغرافیایی قرار داریم، گویی در یک چهارراه جهانی هستیم، چون تمام راههای مواصلاتی شرق به غرب و شمال به جنوب از این منطقه عبور میکند، برای عبور از خشکی و رفتن از قاره افریقا به قاره اروپا باید از این منطقه عبور کرد، جائی که راه ابریشم از آن عبور میکند.
او با بیان اینکه میلیونها سال پیش وقتی انسان برای نخستین بار وارد آسیا شد میلیونها از همین منطقه عبور کرد، سرزمین فارس را یک نقطهی بسیار استرتژیک در کره زمین میداند که جزء لاینفک اقلیم و زندگی رمدم بوده و به همین دلیل از ابتدا نیز با بحث مهمان مواجه بوده است و تاکید میکند: بنابراین مهمان نوازی جزو آداب ورسوم مردم این خطه است.
وی نوروز به عنوان پدیدهای ثبت جهانی شده و دارای یک ارزش فراملی که به واسطهی جنبههای صلح، دوستی، مهربانی و پیوندهای انسانی، اقوام مختلف را در کنار هم قرار میدهد، میگوید: هر منطقه و هر شخص رنگ و بوی خود را در نوروز دارد، بنابراین نوروز نیز یک گوناگونی در وحدت موضوعی را کنار یکدیگر قرار داده است.
این مردمشناس با اشاره به اینکه مهمان شدن و مهمانپذیر بودن در نوروز به صورت ذاتی وجود دارد، تاکید میکند: این پدیده انسانها و اقوام را کنار هم قرار میدهد.
میرشکرایی با اشاره به قرار گرفتن محوطهی تاریخی - طبیعی مانند تخت جمشید در منطقه شیراز که در سرزمین ایران کهن و به خصوص در دوره هخامنشی محل برگزاری جشنها و مراسمهایی نوروز بوده، میگوید: در زمان نوروز و جشنهای مختلف مردم به تخت جمشید میرفتند، بنابراین مردم در این منطقه با مهمان و مهمان نوازی نیز آشنا شدند.
او اما دخیل بودن شهرهای مختلف کشور در مهماننوازی را امری رایج در طول دورههای مختلف تاریخی میداند و میگوید: از بُعد تاریخی تبریز، شیراز، رشت، کرمانشاه، اصفهان و حاشیه خلیج فارس و به صورت شاخص هرمزگان به عنوان یک نقطه استراتژیک و مهم این خصیصه مهماننوازی را همیشه با خود همراه داشتهاند.
مهماننوازی در شیراز قدمت دارد
امانالله قرائی مقدم - جامعه شناس - نیز ریشهی مهماننوازی را تاریخی و باقی مانده از دورههای باستانی میداند و می گوید: این خصلت از دیدگاه ملی، فرهنگ ملی و فرهنگ مذهبی در بین جامعه ایرانی ریشه دارد.
او با اشاره به اصالت قدیمی بحث کمک، یاری و مساعدت مردم ایرانی در دنیا و به خصوص در کشورمان، که در روستاها به «یاوری» معروف است، اظهار میکند: یاوری در روستاهای کشور ریشه تاریخی دارد، در گذشته حتی برخی روستاها مکانی با نام «خیرات» داشتهاند، ساختمانی برای فقرا و مستمندان. بنابراین میتوان گفت ایرانیها با این حُسن، بزرگ شدهاند و از دامن مادر و پدر و سفارشاتی که در فرهنگ ملی بوده به این ضربالمثل رسیدهاند «تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز»
او با اشاره به ابیاتی از سعدی و حافظ که زادگاهشان در شهر شیراز است، نیز میگوید: این اتفاق در شیراز قدمت دارد همان طور که سعدی میگوید؛ ««بنی آدم اعضای یکدیگرند/ ...».
قرائی مقدم با تاکید بر اینکه این خصایص جزو ویژگی فرهنگی ماست، تاکید میکند: خوشبختانه هنوز این ویژگی فرهنگ ما گم نشده است، چون فرهنگِ مادی نیست که به مادیات بچسبد. امروز آن در شهرهای مختلف مانند مازندران، گلستان، لرستان، ایلام و خوزستان به خوبی خود را نشان میدهد.
انتهای پیام
ثبت نظر