اینجا گُدام (کارگاه) ساخت دمام مسجد امام خمینی (ره) واقع در کوی کوتی بندر بوشهر است. ابزار کار، ردیف سِنج و دمامها و مردان جنوبی عاشقی که خستگی نمیشناسند...
"سید رسول یاحسینی" که با جمعی از جوانان محله در این کارگاه به ساخت دمام مشغول هستند به ایسنا میگوید: "۶۴ ساله هستم و از حدود ۳۵ یا ۳۶ سال پیش کارم همین است. این کار را از بزرگترهای مسجد یاد گرفتهام." در آبادان متولد شده و شش سال داشته که به بوشهر آمده است.
میپرسم چرا این کار را انجام میدهی؟ جواب میدهد: "حسن خوب دمام این است که وقتی روضه تمام میشود و بوق نواخته شده و نوای سنج و دمام بلند میشود به مستمعان ندا میدهد (خبر میدهد) که اینجا مراسم عزاداری برپا است و سینهزنها میآیند. مستمعها میآیند و مردم هم جمع میشوند."
سید رسول ابزار کارش را نشانم میدهد و میگوید: "اینها ابزار کار ما هستند. کارگاه ما برای ساخت دمام همینجایی است که میبینید." سپس نحوه ساخت دمام را همزمان با کار کردن برایمان توضیح میدهد.
"در یک نمونه از دمام، قطعهای از تنه یک درخت (چوب کُنده درخت) را خراطی کرده و سپس با آن دمام میسازند که به آن دمام گُرم میگویند. و نمونه دیگر دمام چوبی پارسیبُر که حلقه داخلی آن از جنس نئوپان است، یعنی با استفاده از چوب نئوپان یک حلقه که میانه آن خالی است ساخته و چوبهای برش زده بر روی آن و کنار هم قرار داده میشود. در پوشش روی حلقه از انواع چوب شامل چوب سرخ، راش، ساج و چوب روسی استفاده میشود."
"چمبره حلقهای از جنس میلههای باریک فلزی (میلگرد) به اندازه دهانه دمام برای نگه داشتن آن است. دو سر چمبره با بند بسته میشود و اصطلاحاً آن را «لکهپیچی» میکنند و چمبره پوست را گیر میاندازد. از پوست بز (پس از دباغی) برای پوشش دو طرف دمام استفاده میشود، پوست را در قسمت بالای پیپ انداخته و یک چمبره بالای آن گذاشته میشود، چمبره لبهی پوست را گیر میاندازد و بعد لبه دوم برگردانده و چمبره دوم گذاشته میشود. بعد پوست را برگردانده و پایین میکشند و بند (از بندهای الیافی) دور آن بسته میشود تا پوست را قرص (محکم) کند (مرحله بندکشی). برای هر دو طرف دمام این کار انجام میشود. چمبرهها به منظور نگهداری پوستها در نظر گرفته میشوند تا بتوان از طریق بندی که در آن میگذرانند پوست دمام را کشید و دمامها را کوک کرد."
چای میخورد و نفسی تازه میکند و اینگونه ادامه میدهد: "دورتادور دهانه اندازهگیری و با سوزن علامت زده میشود (روی هر پوست دمام معمولاً هفت یا هشت سوراخ برای گذراندن بند تعبیه میشود)، بند را قلاب کرده و با فشار از قسمتهای نشانگذاری شده رد میکنیم، و سپس بند به صورت هفت و هشتی (ضربدری) دورتادور آن کشیده میشود. سنجها را هم آهنگر آماده میکند و ما میخریم و بعد رنگ میزنیم."
سید رسول یاحسینی با گفتن از آنچه قدیم بوده و امروز نیز دنبال می شود، بیان میکند: حُسنِ دمام فلزی این است که در زمستان و تابستان صدای آن از دمام چوبی خیلی بهتر است. ولی جنس چوب در تابستان به دلیل شرجی هوا گرما را به خود گرفته و صدایش افت میکند."
میخندد و تعریف میکند. خوشرو و مهربان، معلوم است تمام درسهای عاشقی را پاس کرده و حالا که به این سن رسیده از کرده خود راضی است. او میگوید: "به همه بچههای محل کار ساخت دمام را یاد دادهام و همه برای خود استاد شدهاند. به جوانان آموزش دادهام و دیگر خودشان کار میکنند. برای ساخت دمام باید حتما سه نفر باشد، چون نیاز به قدرت بدنی بالایی دارد. بعد از ساخت و آماده شدن دمام آنها را بیرون میبریم تا باد بخورد و خشک شود. چون پوست نو است باید چند بار با آن نواخته شود تا جا بیفتد و چوب روی آن بخورد تا پوستها نفس باز کند و بعد آن را باز کرده و از نو میکشیم." (دمام نو باید تا چند بار پس از استفاده دوباره بندکشی شود تا کاملاً پوست آن جا بیفتد.)
پیرمرد مهربان جنوبی با حوصله همه چیز را توضیح میدهد، گویی ماموریت دارد که حرفهایش شنونده را کاملا اقناع کند. سید رسول توضیح میدهد: "دو طرف دمام را شمال و جنوب میگویند. شمال برای زدن با دست است که صدای تیزی دارد. قسمت شمالی را با گذاشتن یک لیوان و پر کردن آن قسمت علامتگذاری میکنند و نشانه سمتی از دمام است که با دست بر آن نواخته میشود. قسمت جنوب دمام هم برای کار با چوب است و صدای بم میدهد. شروع دمام زدن با نواختن بوق است. ساز بوق نیز از شاخ نوعی گوزن ساخته میشود که به دمامزن ندا میدهد و یک نوع اعلام هماهنگی برای گروه سنج و دمام است."
از یاحسینی درباره رسم سنتی و آیین سنج و دمام و عقاید مختلفی که درباره آن وجود دارد میپرسم، پاسخ میدهد: "در قدیم این مراسمات تنها در بوشهر برگزار میشده و بعد از آن این سنت به خوزستان رخنه پیدا کرد و سپس در استانها و شهرهای دیگر چون شیراز و بسیاری از نقاط کشور رواج یافت. الان هم از بسیاری نقاط میآیند و سفارش ساخت دمام میدهند که ما برایشان بسازیم." نفسی تازه کرده و ادامه میدهد: "از قدیمالایام قبیلههای مختلف از دمام برای اعلام یک خبر و یا اطلاع دادن به همدیگر استفاده میکردند و به وسیله همین دمام که نوای آن برای عروسی و عزا در قبایل مختلف فرق میکرده است، برای گردهمایی در مراسمات و آیینها مردم را خبر میکردهاند." همه اینها را در حالی برایمان شرح میدهد که با جدیت و لبخند در حال کار بر روی دمام است.
همدلی جوانان و حتی بچهها در کنار سید رسول برای ساخت دمام و هدفی که دارند ستودنی است. در ساعاتی از شب که هر کسی به کاری مشغول است در این کارگاه به کاری مشغول شدهاند که ختم آن زنده نگه داشتن آیینهای سنتی و پرشور برگزار شدن عزاداری برای آن امامی است که سید و سالار شهیدان نام گرفته... و این از همّت بلند و پاکنهادی مردم جنوب است که اینگونه صادقانه عاشقی میکنند.
، «دَمّام» با نوسان پوست به صدا در میآید و در دسته سازهای کوبهای استوانهای شکل قرار میگیرد. دمام بیشتر در مراسمات آیینی جنوب ایران به ویژه بندر بوشهر، بندر گناوه، آبادان، برازجان، بندر ریگ، و دیگر بنادر و شهرهای جنوبی رواج دارد. از جمله این آیینها میتوان به سنج و دمام، زار، نِیمههای دریایی (زمزمهها و شعرهایی که هنگام صید خوانده میشوند)، دُم دُم سحری و سبالو اشاره کرد.
بوشهریها رسم سنتی سنج و دمام را لازمه مراسم سینه زنی میدانند و اجرای این مراسم به معنای آغاز اکثر مراسمات سوگواری در این شهر بندری است. برای اجرای این مراسم عزاداری سنتی دستههای سنج و دمام، کار خود را از نقطهای مشخص آغاز میکنند، به گونهای که همه اهالی محل بتوانند صدای آن را بشنوند.
انتهای پیام
ثبت نظر