کیفر ساترلند هنرپیشه معروف امریکایی گفته بود دیگر به مدیوم تلویزیون برنمیگردد، زیرا سریالها و کارهای طولانیاش در این مدیوم او را فرسوده کرده است. هشت سال کار روی سریال پرشتاب و سرشار از مشقت «۲۴» به اضافه یک فصل بازی در سریال «یک روز دیگر هم زندگی کن» و دو سال حضور در مجموعه «تماس» توانی برای کیفر ساترلند که پسر ارشد دونالد ساترلند هنرپیشه قدیمی و معروف سینمای امریکا است باقی نگذاشته بود و او ترجیح میداد مدتی بهخود سخت نگیرد و از فشار مفرط «شش روز در هر هفته» کار در سریالها و گاه ۱۵ ساعت در هر روز کار کردن روی این مجموعهها فاصله گیرد و هر از چند گاه در یک فیلم سینمایی حضور یابد و بخت آزماییاش در کارهای هنری را به چنین موردی منحصر و محدود سازد.
اما رسیدن پیشنهاد بازی در سریالی دیگر موجب شد کیفر ساترلند قرار قبلیاش و تعهدی را که با خود داشت، نادیده بگیرد و با مجموعه «بازمانده منتخب» به صفحه جادویی بازگردد و با این سریال که ابتدا در پاییز ۲۰۱۶ به نمایش در آمد و به سیزون پنجم نیز کشیده شده، یک بار دیگر مقابل چشم بینندگان قرار گیرد.
«بازمانده منتخب» درباره کاراکتری بهنام تام کرکمن با بازی ساترلند است و او عضوی از کابینه رئیس جمهوری امریکا است که از قبل برای زمانی انتخاب شده است که بلایی بر سر رئیسجمهوری بیاید و وی از صحنه حذف شود و کرکمن در چنین زمانی باید سریعاً جای رئیس جمهوری غایب را پر و به جای وی انجام وظیفه کند و رئیسدولت موقت شود و این اتفاق دقیقاً روی میدهد. ساترلند در مصاحبه پیش رو درباره این سریال و برخی موارد دیگر سخن میگوید.
حتماً معتقدید که اگر فرمت و شکل وحشتناک و بسیار سخت تهیه «۲۴» و سریالهایی مانند آن در میان نباشد، مدیوم تلویزیون آن قدرها هم بد نیست و کار در آن بسیار آسانتر میشود.
قطعاً همین طور است و کار بخصوص برای سناریستها و نویسندگان داستانها بسیار آسانتر میشود. ما این موهبت و رهایی از فشار سریالی را که همه اتفاقات یک اپیزود آن در ۲۴ ساعت روی میدهد، طی سریال «تماس» و اینک «بازمانده منتخب» حس کردهایم. تا زمانی که مجبور نباشید داستان یک اپیزود را حداکثر طی ۲۴ ساعت رو کنید و از هر دقیقه روز برای رساندن کارتان به پخش بهره گیرید، مشکل حادی نخواهید داشت. این بواقع بار سنگین بزرگی بود که با این مجموعه تازه از روی دوش ما برداشته شد.
آیا در «بازمانده منتخب» هر اپیزود داستان مستقلی دارد که تکلیف آن در همان قسمت مشخص میشود؟
از برخی جهات اینگونه به نظر میرسد، اما سه مورد و خط اصلی در این سریال وجود دارد و سه پایه بزرگ این مجموعه را شکل دادهاند. یکی مسائل دراماتیک خانوادگی است که در هر اپیزود نمود دارد، دیگری ادامه تحقیق پیرامون اینکه چه کسانی آن بمبگذاری را طراحی و اجرا و مرگ رئیسجمهوری و نمایندگان کنگره را ترسیم و محقق کردند و سومی اینکه پس از این چه باید کرد و راه بازسازی کنگره و یک هیأت دولت جدید چیست. آنها باید وانمود کنند که همه چیز به سرعت در حال جایگزینی و پایههای سیاسی و مبانی اقتصادی کشور تکان نخورده است، حال آنکه حقیقت چیزی بجز این است و امریکا به لرزش درآمده و روبه سقوط میرود.
اما میگویند در قواعد امنیتی امریکا یک جانشین برای «بازمانده منتخب» هم پیشبینی شده است.
من هم شنیدهام اما چند و چون آن را نمیدانم. در سناریو و در متن داستان ما، نهاد محل فعالیتهای من حزب دموکرات است و قرار است که انتخاب من براساس نظرسنجی و یک انتخابات دموکراتیک صورت گرفته باشد. حال آن که جمهوریخواهان این را قبول ندارند و فرد دیگری را بهعنوان بازمانده منتخب برگزیدهاند! همین مسائل، دنیای رئیسجمهوری موقتی را لرزانتر و بیثباتتر میسازد.
آیا با این چندگانگی این احتمال که در صورت ترور رئیس جمهوری قدرت به دست نظامیان بیفتد، زیاد نیست؟
بله، این ترس و احتمال همیشه زیاد و قوی است، حتی وقتی دوایت آیزنهاور از ریاست جمهوری امریکا کنار میرفت، قسمت عمده نطق خداحافظیاش را به ترسهای موجود در این زمینه اختصاص داد و گفت قدرتهای صنعتی چنان اوج گرفتهاند که تاب تحمل یکدیگر را ندارند و گرایش جنگ افروزی دارند و دولتهای بعدی نیز عنصر نظامی و رویکردهای جنگی آشکاری داشتهاند. جنگهای اخیر جهان اغلب بر پایه تسلیحاتی که امریکا با ترساندن کشورها به آنها فروخته، بنا نهاده شده و شدت گرفته است.
نامهای دیک چنی معاون سابق رئیسجمهوری امریکا و هالی برتون هم در سریال میآید.
همینطور است و این به قصد بخشیدن فضای واقعی بیشتر برای بینندگان این مجموعه فیلم در نظر گرفته شده است.
وقتی کاراکتر شما یعنی رئیس دولت موقتی از وجود یک بازمانده منتخب ثانوی مطلع میشود، چه میکند؟
او میخواهد برود و کار را رها کند اما الزامهای برخاسته از صحبت و توافق قبلی او با ارتش وی را از اینکار باز میدارد.
آیا به منطقی و قانونی بودن اتفاقات ذکر شده در سناریو اعتقاد داشتید و در این زمینه خاطر جمع بودید؟
در این زمینه گفتوگویی طولانی با دیوید گاگنهایم که سناریو را نوشته و مارک گوردون که تهیهکننده مجموعهاست، داشتم و به نقطه نظرهایی واحد رسیدیم. ما حتی روی اینکه دوره کار این «بازمانده منتخب» ۴ یا ۸ سال باشد بحث کردیم.
آیا قسمتهای اکشن و برخورد درطول سریال زیاد است؟
خیر، عملیات و اتفاقات بیشتر تحقیقی و کارها دفتری است ولی البته در جاهایی درگیری و برخورد هم داریم. در مجموع حال و هوای این مجموعه بیشتر شبیه به فیلمهای «تمامی مردان رئیسجمهوری» و «مدعی» است تا فیلم «نیروی هوایی یک» که تلاش یک رئیسجمهوری را برای رهایی از چنگ ربایندگان او و هواپیمای حامل وی به نمایش میگذارد.
آیا جریان کنوانسیونهای سیاسی کشورتان را تعقیب و مراسم آن را معمولاً از تلویزیون تماشا میکنید؟
خیر، اما برای اینکه در این سریال بهتر ظاهر شوم، فیلم ضبط شده برخی از آنها را دیدم.
در سریال تأکید میشود که ازدواج شما پیوند مستحکم و موفقی بوده است.
همینطور است. ایفای نقش همسر من و بواقع شریک زندگی «بازمانده منتخب» با ناتاشا مک ایلهون است و او به خوبی از عهده وظایف محوله برآمده است.
کدام رئیسجمهوری سابق امریکا را بهطور ضمنی الگوی رفتاری کاراکتر خود قرار دادید؟
شاید فرانکلین روزولت را که مثل تام کرکمن یعنی کاراکتر من در این سریال طبع آرامی داشت و نه لیندون جانسون را که میگویند از طبیعت ستیزه جو و پرخاشگری برخوردار بود.
و سرانجام بگویید در خانوادهتان وقتی بزرگ میشدید، بحثهای سیاسی هم جریان داشت یا خیر و خاندان ساترلند اصولاً آدمهای سیاست دوستی هستند یا نه؟
پدر بزرگم در کانادا فعالیتهای سیاسی میکرد و سرکرده یک سازمان کارگری بود و سرانجام پست رسمی گرفت و مدیر بهداشت ایالت ساسکاچوان کانادا شد و آنهم به مدت ۱۶ سال، ما سالها در همان جا زندگی میکردیم.مادرم نیز آدم سیاست بازی بود و سر میز شام برای ما سخنرانی میکرد! من با چنین پس زمینههایی بزرگ شدم.
وصال روحانی
ثبت نظر