«ارداویرافنامه» کتابی است روایتگر سفر به دنیای پس از مرگ و حکایتهای مردی از بهشت و دوزخ.
، کتابها گنجینههای فکری و اعتقادی بشر پیشین و انسان معاصر هستند که با گشودن آنها میتوان از رازهای سر به مهر و افکار ساده اما به هم تنیده بشر خاکی آگاه شد. گذشتگان برای باقی گذاشتن پدیدههای فکری، آثار اعتقادی و نیز تمایل برای جاودانی افکار خویش، به نگاشتن این محفوظات ذهنی همت گماردهاند.
کتابهایی از هزارههای دور برای انسان قرن ۲۱ به ارث رسیده است که با خواندن آنها میتوان سفری به سرزمینهای گذشته در زمانهای بعید داشت و با توصیفهای نویسنده از جزئیات زندگی و برنامههای فکری آنان مطلع شد. با وجود این منابع غنی، بسیار جای تاسف است که بر این کتابهای ارزشمند در کتابخانهها گرد نسیان نسل جدید بنشیند.
مردمان گذشته کتابهای دیگری نیز نگاشتهاند که بیانگر اعتقادات و زمینههای فکری خود درباره چگونگی پیدایش جهان خلقت، آغاز و سرانجام جهان و آدمیان و... هستند که از جمله آنها میتوان به «ارداویرافنامه» اشاره کرد.
«اَردا ویراف نامه» یا «اَردا ویراز نامه» نام یکی از کتابهای نوشتهشده به زبان پارسی میانه است که پیش از اسلام نگاشته شده است، محتوای کتاب اعتقادات عامه ایرانیان پیش از اسلام درباره آخرت است. ویراف یا ویراز نام یکی از موبدان عهد ساسانی است. او نویسنده کتابی درباره سفرش به دنیای پس از مرگ است؛ این کتاب با نام ارداویراف نامه یا ارداویراف نامک به زبان پهلوی از او به یادگار مانده است.
«اَرداویرافنامه» بر رساله «الغفران» ابوالعلاء معری و به ویژه بر «کمدی الهی» دانته، تأثیرگذار بوده است. موضوع اصلی اینگونه معراجنامهها، سفر عرفانی است و مسافران درواقع شارحان (بیانکنندگان) روح و روان خویشاند.
کتاب معروف «ارداویرافنامه» تصویر جامعی از دوزخ در دین زردشت به دست میدهد. این کتاب یکی از منابع مهم تاریخ شفاهی آیین باستانی زرتشتی است و از محتوای کتاب چنین برمیآید که متن اصلی پهلوی آن به اواخر دوره ساسانی تعلق داشته باشد.
این کتاب، داستان موبدی است که برای مطلع شدن مردمان درباره دین، رستاخیز، بهشت و دوزخ، خود را به یاری موبدان دیگر به خواب هفتروزه میبرد و روان او در بهشت، نیکیهای نیکوکاران و در دوزخ باداَفرَه(مجازات) بدکاران را میبیند و پس از به هوش آمدن، داستانها را بازگو میکند.
این مرد ویراف نام دارد که او را اردا به معنای قدیس لقب دادهاند، موبدان آیین مزدیسنی به ارداویراف شربتی مخدر و مقدس میخورانند که تحت تأثیر آن او به مدت سه شبانهروز به خواب میرود و پس از بیداری داستان سیروسلوک روحی خود را برای دیگران بازگو میکند.
داستان این کتاب در دیباچه ترجمه کهن ارداویرافنامه به پارسی چنین آمدهاست: ایدون گویند که چون شاه اردشیر بابکان به پادشاهی بنشست، نود پادشاه بکشت و بعضی گویند نودوشش پادشاه بکشت و جهان را از دشمنان خالی کرد و آرمیده گردانید و دستوران و موبدانی که در آن زمان بودند همه را پیش خویشتن خواند و گفت که دین راست و درست که ایزد تعالی به زرتشت...
این کتاب تا حدودی بیانگر این است که در زمان نویسنده آن چه گناهانی مستحق رفتن به دوزخ بوده و چه اعمالی بهشت را برای فرد به ارمغان میآورده است و افزون بر آن زمینههای اعتقادی مردم زمان ارداویراف و... را نیز بیان میکند.
کتابها، اسرار پیدای گذشتگان زمین و گنجینه پنهان افکار آیندگان هستند که به نظر میرسد نامهربانانه آنها را در قفسه کتابخانهها به حال خویش رها کردهایم و هر لحظه از سرگذشت گذشته و نقشههای آینده دورتر و دورتر میشویم.
منبع:
ارداویرافنامه، نوشته رشید یاسمی، مجله مهر، خرداد ۱۳۱۴
انتهای پیام
ثبت نظر