نشست «آینده کتاب در رسانه» در نمایشگاه کتاب برگزار شد.
به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب، در این نشست که سهشنبه (۱۰ اردیبهشتماه) در غرفه خانه کتاب در نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد، احسان رضایی با بیان اینکه رسانههای کاغذی و رادیو در مواجهه با شبکههای اجتماعی جایگاه خود را از دست دادهاند، گفت: این رسانهها باید به سرعت به فکر بازسازی خود باشند وگرنه در این نبرد سرنوشت آنها مشخص است که در نمایشگاه کتاب تاثیرش را میبینیم. تعدادی از ناشران به صفحههای پرمخاطب اینستاگرام هجوم میآورند و کتابهایی را به صورت عکسهای اینستاگرامی منتشر میکنند؛ کتابهایی که شاید خیلی از نکات ویرایش در آنها رعایت نمیشود، نثر محاوره و کتابی در هم آمیختهشده دارد و متن بیمحتوایی در مجموعه قرار داده شده تا حس کلی را به مخاطب منتقل کند و کنار یک عکس است و حتی برای آن زحمت کشیده نشده است. میبینیم که در نمایشگاه برای آن کتاب صف تشکیل میشود و محوطه غرفه گنجایش آن را ندارد و آن را به حیاط نمایشگاه میبرند.
او ادامه داد: همزمان میبینیم به کتاب ارزشمندی مثل «تذکرةالاولیا» که سالها منتظرش بودیم توجهی نمیشود. همه ما رسانهایها در مورد آن نوشته بودیم و این نشان میدهد که اتفاق میافتد و شبکه اجتماعی زورش به رسانه مکتوب میچربد. به نظر من این چالش بزرگی است و ما به عنوان اهالی رسانه باید برای آن فکری کنیم و راه حلی بیابیم. مطبوعات در خبررسانی جایی برای عرضه ندارند و شبکههای اجتماعی به صورت لحظهای اخبار را منتشر میکنند. بنابراین باید رسانهها به سمت تحلیلی شدن و خبرنگارهای واقعی بروند و خبرنگارهای کتابی داشته باشیم که واقعا کتابشناس باشند و حرف آنها حجت باشد.
یاسر نوروزی نیز در این نشست با اشاره به وضعیت سانسور بیان کرد: سانسور به جایی میرسد که صحبت کردن از آن فایدهای ندارد. من با توجه به آماری که بررسی کردهام، در هیچ کشوری سانسور به شکل دست بردن در محتوا وجود ندارد. اگر به تلویزیون، رادیو، مطبوعات و خبرگزاریها اشاره کنیم که در اواخر دهه 70 ممیزی به مطبوعات اضافه شد و یک کتاب علاوه بر ممیزی که از طرف ارشاد روی آن اعمال میشد، بار دیگر در مطبوعات هم ممیزی میخورد و این ممیزیها کار را به جایی میرساند که ما در مطبوعات کاغذی مخاطبی نداریم.
او در ادامه اظهار کرد: یکی از مشکلات دیگر نداشتن آمار در بحث سانسور است که این هم کار را دشوار میکند. در بحث سانسور که در حوزه کتاب در تلویزیون انجام میشود، ما بر اساس تجربه گفتوگویی که با برنامهسازان داشتهایم، معرفی کتاب در تلویزیون به اندازه دایرهای که وزارت ارشاد مجوز میدهد نیست، دایرهاش محدود است و به هیچ جناحی مرتبط نیست. زمانی که تبلیغ کتاب در تلویزیون شکل نمیگیرد چه چیزی میتواند در کتابخوانی موثر باشد؟ در رادیو که به عنوان رسانهای خاموش از آن یاد میشود باز هم این ممیزی به این شکل است که صحبت کردن در مورد کتاب و یا روایت از یک کتاب را به عنوان تبلیغ میدانند و از آن جلوگیری میکنند و انتظار مسئول مربوطه این است که ناشر مبلغی را به آن اختصاص دهد.
همچنین علیرضا بهرامی با بیان اینکه خوشبختانه در حوزه کتاب خبرنگارهای بسیار وفاداری داریم که از بستر زرق و برقهای مختلفی عبور کردهاند و با وجود مشکلات زیاد همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند گفت: در هیچ سالی هنگام برگزاری نمایشگاه قیمت کاغد افزایش پیدا نکرده بود اما ما امروز شاهد افزایش قیمت کاغذ بودیم.
او افزود: ما یک مسئله از یک دهه پیش پیدا کردیم که تداوم داشته و به صورت الگو درآمده و مخل بوده است. برخی ناشران از یک زمانی به بعد که دستشان به دهنشان میرسد به این صرافت افتادند که صفحههای کتاب، رسانهها و خبرنگارهای کتاب را به تسخیر خود درآوردند و آنها را نرم کنند و در مرور زمان به استخدام خود درآوردند. پس از مدتی خواستند آنها را نویسنده کنند و در قالب مؤلفهای خود درآوردند و پس از مدتی تصمیم گرفتند به رسانهها به عنوان خبرنگار کتاب معرفی کنند. من چند تا از دوستان را میبینم که در نشری استخدام شدند و این موضوع فعالیت رسانهای آنها را تحت تاثیر قرار داده است. من زمانی که ناشر و روزنامهنگار هستم بخشی از روزنامهنگاریام را به نشر خود اختصاص میدهم. من این مسئله را به عنوان چالش میبینم.
انتهای پیام
ثبت نظر