پیکر احمدرضا دالوند گرافیست و فعال مطبوعاتی در حالی به سوی خانه ابدی خود بدرقه شد که دختر او با اشاره به بیماری پدرش گفت: درمانتان را جدی بگیرید. خیلی چیزها به خاطر این سهلانگاریهای کوچک به هم میریزد.
، مراسم تشییع احمدرضا دالوند - گرافیست و فعال مطبوعاتی - ۲۰ آذرماه از مقابل خانه هنرمندان برگزار شد.
سیروس علینژاد، از همکاران دالوند، در مجله آدینه در ابتدای این مراسم اظهار کرد: من معمولا در اینگونه مراسم، صحبت میکنم اما دیروز به قدری حالم بد بود که فکر کردم متمرکز نمیشوم. پس مطلبی را که دیروز نوشتم میخوانم.
او ادامه داد: دالوند یک جوان تپل خوش صورت که در تصویرسازی خلاقیت داشت. او میتوانست هر صفحهای را که عکس نداشت زنده کند. تعداد تصویرهایی که میکشید زیاد بود. او خود در صفحاتی که میکشید حضور داشت و نیازی نبود امضایش هرجا باشد.
علینژاد اظهار کرد: او در آدینه بود که نامآور شد. در آدینه تنها تصویرسازی کارش نبود و گاهی طرح جلد هم میزد. او نجابت داشت و اگر پول هم نمیدادیم، چیزی نمیگفت. در سطوح مختلف هنری کارآمد بود. از معدود کسانی بود که سواد بصری داشت.
او بیان کرد: روزگار با او سر سازگاری نداشت. آلام ایوب را با خود داشت و یک روز خوش به خود ندید. در این اواخر وضع او از همه خرابتر بود. هر چیزش سقوط کرد اما آدمیتش سقوط نکرد.
این روزنامهنگار ادامه داد: شش ماه پیش یک بار زنگ زد و از همیشه ناراحتتر بود. از پرداخت اجارهخانهاش مانده بود. از من کاری ساخته نبود. به او گفتم صبر داشته باشد. یاد او، یاد روزنامهنویس با اشتیاق یک لا قبایی است که وامانده است.
او اضافه کرد: دالوند قلم نیرومندی داشت و جان مطلب را درمییافت. مرد آزادهای بود. از مال دنیا چیزی نمیخواست و چیزی هم نداشت.
در ادامه فریدون صدیقی - روزنامهنگار - در سخنانی گفت: دالوند غیرمنتظره و غیر قابل پیشبینی بود. او در کشف و معنابخشی به جهان درمییافت زشتیها و زیباییها کدامند. برخی نمیمیرند و برخی پیر نمیشوند؛ او پیر نبود همواره حرف برای گفتن داشت، چون در مکاشفه جهان بود. آقای دالوند عزیز! تو نرفتی و همینجایی. یک بغل بوسه به این جمع بدهکاری.
سپس فرزاد ادیبی - هنرمند گرافیست - بیان کرد: از طرف انجمن طراحان گرافیک، به جامعه هنر و خانواده این هنرمند عرض تسلیت دارم. احمدرضا دالوند ناگفته پیداست در حیطه تصویرسازی مطبوعاتی بسیار تاثیرگذار بود. در نوشتن نقد و نقد هنری هم همینطور بود.
ادیبی همچنین نوشتهای کوتاه را برای دالوند خواند.
محمد آقازاده - روزنامهنگار - نیز بیان کرد: ما حق نداریم مرثیه بخوانیم. در این یک ماه به هر که زنگ زدم، به خاطر اسم دالوند کمک کرد. اگر او تنها ماند، چون ما نمیدانیم چه افراد توانمندی هستیم. بزرگترین اثر هنری او بیماری و مرگش بود. اگر بیپناه ماندیم، چون با هم بودن را بلد نیستیم. من اینجا خیلی آدمها را تنها میبینیم. بیایید مراقب هم باشیم. او یک انسان بود و رنجهای ما در بیماریاش متبلور است.
حبیبالله صادقی - نقاش - نیز اظهار کرد: بزرگترین ویژگی احمد، فتوت و جامعنگری بود. او متعلق به همه ایام هفته و همه مردم و همه شرایط اجتماعی بود و تلاش کرد. او با حساسیت بیبدیلی مینوشت و بیوگرافی هنرمندان را مینگاشت. دغدغههای بسیار بزرگ و عظیمی داشت. او با دقت وسیع مسائل را دنبال میکرد. روح بلند و سیمرغ وجود او را در قفس یک روز نگه نداریم. او یک سمفونی بزرگ است.
مسعود ابراهیمی نیز که در روزهای آخر در کنار دالوند بوده است، گفت: ما ۲۵ آبان برای او تولد گرفتیم. همه آمدند و او خیلی خوشحال بود. از آن شب که به من زنگ زد تا امروز، آنقدر به او نزدیک شدم که میشود خاطراتش یک کتاب باشد. او دوست نداشت کسی ببیند کمر او شکسته است. من میگفتم ما به شما محتاجیم و باید برای شما همه کاری انجام بدهیم. او خیلی دوست داشت از بیمارستان مرخص شود. ۲۴ قبل پزشکان این اجازه را دادند. ما دوست نداشتیم او به خانه قبلی خودش برگردد که در سه ماه گذشته در آن تنها بود. به او قول دادم برایش خانه بگیرم، مدام زنگ میزد که خانه گرفتی یا نه.
او ادامه داد: دوستانش برای اینکه او بتواند خانه بگیرد، پولهایی را جمع کردند. آبی (دختر دالوند) خواسته اگر افرادی که پول جمع کردند، میخواهند پولها برگردانده شود، تا برای کار خیر دیگر مصرف شود، به او یا من بگویند.
کریم نصر - نقاش - نیز با بیان اینکه معتقد است دالوند از معدود کسانی بو که تصویر، ادبیات و تاریخ را خوب میشناخت، متنی را برای او خواند.
آبی دالوند - دختر احمدرضا دالوند - هم در سخنانی گفت: هیچوقت پیشبینی نمیکردم یک سال در آذر که تولدم است، به یکی از غمگینترین ماههای زندگیام تبدیل شود. من تا مدتها نمیدانستم نام کوچکم چیست و فکر میکردم دالی است. میدانم پدرم الان با شیطنت نگاهمان میکند. پدرم بیماری قلبی داشت. خیلی همه چیز عادی جلو رفت. تنها بودیم اما مشکلی نداشت. بعد دیابت گرفت و یکهو سراشیبی عجیبی به وجود آمد که نمیدانم چه شد.
او در ادامه صحبتهایش درخواست کرد: درمانتان را جدی بگیرید. خیلی چیزها به خاطر این سهلانگاریهای کوچک به هم میریزد. مواظب خود و اطرافیانتان باشید.
در پایان این مراسم، پیکر مرحوم احمدرضا دالوند به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) بدرقه شد. افراد دیگری مانند صدیق تعریف، کامبیز درمبخش، سید محمد مجتبی حسینی، هادی مظفری، علیمحمد زارع، امین مؤیدی، محمدعلی بنیاسدی، عباس عبدی، ایرج اسکندری، حسن نمکدوست، سیدفرید قاسمی، بهروز بهزادی و مجید رضاییان نیز در این مراسم حاضر بودند.
مراسم ترحیم احمدرضا دالوند روز پنجشنبه ۲۲ آذر در مسجد باشگاه پیام پایینتر از پل سید خندان از ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵ برگزار میشود. همچنین روز شنبه ۲۴ آذر بزرگداشت او از ساعت ۱۷ تا ۲۰ در مؤسسه بهاران برگزار خواهد شد. انجمن گرافیک ایران نیز در نظر دارد روز دوشنبه ۲۶ آذر در خانه هنرمندان برای دالوند برنامهای داشته باشد که جزئیات آن بعدا اعلام خواهد شد.
احمدرضا دالوند بامداد دوشنبه ـ ۱۹ آذر ماه ـ بعد از تحمل دورهای بیماری درگذشت.
زندهیاد دالوند که در سن ۶۰ سالگی دار فانی را وداع گفت، منتقد هنری، نویسنده و پژوهشگر، تصویرگر و طراح گرافیک، مدیر هنری بسیاری از روزنامهها و ماهنامهها بوده است.
او در سال ۱۹۹۲، طراح برگزیده کتاب سال گرافیک اروپا و سپس سمپوزیوم بینالمللی طراحی در ژاپن شد.
در پی درگذشت این هنرمند و فعال رسانهای، جمعی از مسؤولان هنری برای وی پیام تسلیت فرستادند.
انتهای پیام
ثبت نظر