به گزارش خبرنگار ایبِنا، مراد این یادداشت این است که به سه مورد از رایجترین برداشتها و تلقیهای نادرست سرمایهگذران برای سرمایهگذاری یا خرید سهامی که سود نقدی میپردازند اشاره کند.
شناخت بیشتر این موضوع به شما کمک میکند تا انتخاب بهتری در مورد سهام با سود تقسیمی یا نقدی داشته باشید.
محورهای بحث را میتوان چنین خلاصه کرد:
• بسیاری از سرمایه گذاران علاوه بر "عایدی سرمایه" (افزایش قیمت سهمی که خریده اند) به سود تقسیمی پرداختی سهم هم به عنوان یک منبع درآمد مینگرند.
• با این وجود، "بازدهی سود تقسیمی" نباید همیشه به عنوان یک علامت خوب تلقی کرد، چرا که شرکت مبلغ و میزان زیادی از سود خود را به جای آنکه نگه دارد و صرف توسعه و رشد شرکت کند، بین سهامداران تقسیم میکند.
• بازدهی سود تقسیمی یا نقدی ، در رابطه و پیوندی که با بازده کل دارد، میتواند عاملی مهم در سود تقسیمی اغلب در افزایش بازده کل یک سرمایه گذاری نقش آفرینی داشته باشد.
بازدهی بالا بهترین است
رایجترین برداشت غلط از سهام با سود تقسیمی آن است که "بازدهی" (Yield) بالا همیشه چیز خوبی است! بسیاری از سرمایه گذارانی سهام با سود تقسیمی بالا را در سبد یا پرتفوی خود می گذارند و امید دارند که شاهد بهترین عملکردها باشند.
به چندین دلیل، همیشه این ایده خوبی نیست. از یادداشتهای قبل یادتان هست که یک سود تقسیمی یا نقدی درصدی از سود یک کسب و کار است که به سهامداران یا مالکان آن شرکت بهصورت نقد ، که در "نسبت پرداخت" تجلی پیدا میکند، پرداخت می شود.
اگر شرکتی به سهامداران درصد بالایی از سود خود را بپردازد واضح است دیگر نمیتواند برای سرمایهگذاری مجدد در راستای رشد شرکت پول قابل توجهی داشته باشد و این نشانهای بر آن است که ترجیح مدیریت با توجه به جنبههای نسبت آن سرمایهگذاری مجدد، آن است که آن را اجرا نکند. بنابراین "نسبت سود تقسیمی پرداختی" که مبین درصدی از سود شرکت است که به سهامداران پرداخت شده، یک متر و معیار کلیدی برای نظارت و رصد سرمایه گذاری شما بحساب میآید، چرا که علامتی است که پرداخت کننده سود تقسیمی یا نقدی هنوز با توجه به شرایط بازار برای سرمایه گذاری و رشد کسب و کار خود انعطاف پذیری دارد.
سود تقسیمی همیشه کسلکننده و خستهکننده است
وقتی بحث پرداخت کنندگان سود تقسیمی یا نقدی بالا به میان می آید در غرب صنعتی یاد تأمین کنندگان و شرکتهای عام المنفعه مثل آب و برق میافتند و یا سایر کسبوکارهایی که رشد کند دارند. چرا چنین است و چرا آنها به یادشان میآید ، چرا که اغلب آنها روی سهامی با بالاترین بازدهی ها تمرکز کردهاند. اگر شما اهمیتی کمتر به بازده بدهید، آنگاه سهام با سود تقسیمی، برایتان شور و هیجان خیلی بیشتری خواهد داشت.
برخی از بهترین خصیصهها و ویژگیهای سهام با سود تقسیمی به اعلام و اعلان سود تقسیمی جدید برمیگردد، یعنی به رشد سود تقسیمی بالا در سالهای اخیر شرکت و یا تعهد بالقوه برای سود تقسیمی بیشتر (حتی اگر بازدهی جاری و فعلی پایین باشد). اعلام چنین اموری می تواند بسیار هیجان برانگیز بوده و موجب تحرکات قیمت سهم مزبور شود و در نتیجه بازده کل آن را افزایش دهد.
به طور حتم، تلاش برای سود تقسیمی هیات مدیره و اینکه سود تقسیمی در آینده فزونی میگیرد کار آسانی نیست، ولی باز می توان به نماگرهایی در این راستا اشاره داشت.
۱- انعطاف پذیری مالی : اگر سهمی نسبت سود تقسیمی پرداختی پائینی داشته باشد ولی "جریان نقدی آزاد" در سطح بالایی ایجاد کند، بدیهی است می تواند در حوزه بدهی های خود مانور خوبی داشته باشد. البته اگر یک شرکت سود تقسیمی را صرف بدهی کند نشان خوبی از خود بروز نداده است.
۲- رشد ارگانیک : رشد سود شرکت فقط یک نماگر بحساب می آید و لذا باید به "جریان نقدی" و درآمدهای شرکت نیز توجه خاص کرد. اگر یک شرکت به صورت ارگانیک رشد می کند (ب عنوان مثال از طریق فروش بیشتر و متداوم و یا شرکتی که فروشگاه های محصولات آن پاخور خوبی دارند) آنگاه آنچه موضوعیت دارد فقط زمان قبل از افزایش سود تقسیمی است. هرچند، اگر شرکتی رشد خود را از سرمایه گذاری در موارد با ریسک بالا کسب کرده آنگاه سود تقسیمی او با اطمینان کمتری همراه است.
سهام با سود تقسیمی همیشه ایمن است
سرمایهگذاری و خرید سهام با سود تقسیمی و نقدی به یک سرمایهگذاری ایمن و قابل اعتماد شهرت یافته اند. بسیاری از آنها جزو شرکتهای ارزشی بالا بحساب می آیند. شرکتهایی در غرب صنعتی هستند که برای یک مدت طولانی مثلاً در ۲۵ سال گذشته هر سال سود تقسیمی خود را افزایش داده اند و لذا اغلب به آنها به چشم شرکتهای ایمن نگاه میشود. برای مثال به لیست شرکتهای S&P۱۰۰ توجه کنید که از بزرگترین شرکتهای قدر و پر سابقه ایالات متحده هستند که تعداد زیادی از آنها پرداخت کننده سود تقسیمی ایمن و رشد کننده هستند.
با این همه، فقط به دلیل اینکه یک شرکت سود تقسیمی می پردازد همیشه نمیتوان روی ایمنی او حساب کرد. مدیریت شرکتها گاهی از سود تقسیمی یا نقدی برای جلب رضایت سهامداران خود که از عدم تحرک سهم شرکت در نگرانی و یأس به سر می برند استفاده ابزاری میکنند (در واقع، بسیاری از شرکتها دانسته دست به این کار میزنند). بنابراین، برای اجتناب و جلوگیری از افتادن به دام و "تله سود تقسیمی" (Dividend Trap) همیشه حداقل کاری که می توانند انجام دهند آن است که دریابند مدیریت شرکت چگونه سود تقسیمی را در استراتژی شرکت به کار گرفته است. اینکه سود تقسیمی و نقدی جایزهای بر تسلی دل سرمایه گذاران به دلیل فقدان رشد شرکت به کار رود همیشه ایده بدی است. در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۷ در بحران مالی – اقتصادی غرب صنعتی ، بازدهی سود تقسیمی و نقدی بسیاری از سهام به طور تصنعی به دلیل کاهش قیمت سهام بالا رفت. برای مدت بسیار کوتاهی، آن بازدهیهای سود تقسیمی در چشم و دل سرمایه گذاران وسوسه انگیز و اغواگر جلوه میکردند. اما با عمیقتر شدن بحران مزبور و افت و سقوط سودها تمام برنامههای سود تقسیمی نیمه کاره رها شدند. اغلب این امر به تنزل شدید سهام کشانده میشود، همانطور که در ۲۰۰۸ شاهد آن در مورد سهام بسیاری از بانکها در غرب بودیم.
خلاصه کلام
در نهایت، بهترین کار برای سرمایه گذاران آنست که ورای توجه به "بازدهی سود تقسیمی" و به عوامل مهم و کلیدی دیگر که بر تصمیم گیریهای سرمایه گذاری آنان تأثیرگذارند نیز توجه داشته باشند. "بازدهی سود تقسیمی"، همراه با بازده کل ، میتواند عاملی مهم و با اولویت اغلب در افزایش بازده کل یک سرمایه گذاری مورد توجه قرار گیرند. توجه تنها به پرداخت کنندگان سود تقسیمی ایمن نیز میتواند به طور معنیدار و مهمی حوزه وسیع سرمایه گذاریهای بر پایه سود تقسیمی یا نقدی را با محدودیت مواجه سازد.
احمد یزدان پناه / عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س)
ثبت نظر