با ابتکار و خلاقیتش کدوها را جادو می کند و از آن انواع صنایع دستی می سازد؛ این کار را با حکاکی و کنده کاری روی کدو به عنوان محصول مازندران انجام می دهد. حالا او به هنرش در مازندران معروف شده تا جایی که نشان خلاقیت در هنر صنایع را در سال 79 دریافت کرده است.
حمیدرضا گل محمدی، هنرمند نوآور صنایع دستی در بابلسر است که با ابتکار و خلاقیت خود توانسته است هنر صنایع دستی با کدو را با کنده کاری روی کدو و ساخت انواع صنایع دستی با آن را به ثمر برساند.
این خلاقیت در هنر صنایع در سال 79 توسط مدیریت وقت صنایع دستی استان مازندران به عنوان یک نوآوری و کاری منحصر به فرد در صنایع دستی شناخته شد و در نتیجه این هنرمند توانست با دریافت کارت شناسایی در این رشته و دریافت پروانه تولید کارگاهی با نام حکاکی و نقاشی روی کدو به فعالیت خود در این زمینه ادامه دهد و با شرکت در نمایشگاه های متعدد داخل استان و خارج استان آثار خود را به نمایش بگذارد.
این هنرمند نوآور در صنایع دستی در گفت و گو با ایسنا معتقد است، صنایع دستی بخش مهمی از گردش مالی صنعت گردشگری را به دوش میکشد و اگرچه صنعت تولید هنرهای دستی استان هنوز به شهرت ملی و بینالمللی نرسیده، اما هنرمندان زیادی در این استان حضور دارند که آثاری بدیع و زیبا از خود به جای گذاشتهاند.
به گفته این هنرمند، از غرب تا شرق مازندران میتوان صدها نوع محصول را دید که نتیجه نوآوری و هنرِ هنرمندان صنایع دستی مازندران و فرهنگ بومی و سبک زندگی این استان است؛ از ظروف چوبی تا انواع بافتههای پشمی، حصیری، نخی و لباسها و عروسکها، با این حال صنایع دستی مازندران هنوز با جایگاهی که مطلوب آن بوده فاصله دارد.
گل محمدی با بیان اینکه هر حرفهای در جامعه نیاز به بازاریابی دارد، تصریح کرد: کسانی که وارد دنیای هنر میشوند باید جنبههای اقتصادی آن را در نظر بگیرند تا بتوانند برای پایدار ماندن در آن گامهای مستحکمی بردارند، صنایع دستی هم از این قاعده مستثنی نیست و حتی میتوان گفت وضعیتی ویژه در این زمینه دارد.
این هنرمند صنایع دستی با اشاره به چالشهای موجود در جامعه تولیدکننده صنایع دستی افزود: اندیشه اقتصاد هنر از سالهای دور در کشور وجود داشت. بهطور مثال اگر به رشته صنایع دستی وارد شویم و کمی به پژوهش بپردازیم، خواهیم دید که هنرمندان صنعتگر در زمانهای قدیم بر اساس نیاز جامعه، شم اقتصادی و کاربرد تولیدات هنری در جامعه به فعالیت میپرداختند و آنگاه دست به تولید صنایعدستی میزدند.
وی ادامه داد: مانند زیراندازهایی که برای استفاده در منازل بر اساس موقعیت جغرافیایی و اقلیم بر اساس مواد طبیعی موجود ساخته میشد، محصولاتی که هم دارای ارزش هنری بودند و نیز از نظر اقتصادی درآمدی عاید صنعتگر مربوطه میکردند. هنرمند ایرانی به اقتصاد هنر اشراف داشت و آثار خود را به گونهای به بازار عرضه میکرد که کاربرد داشته باشد و هم بتواند امرار معاش کند، اما این فرآیند در این برهه زمانی کمرنگ شد.
مبدع صنایع دستی روی کدوهای تزئینی گفت: در جامعه کنونی با وجود اینکه دانشگاهها با ایجاد رشتههای هنری، اشخاصی را به عنوان هنرمند دانشآموخته به بازار کار فرستادهاند، نتیجه مناسبی در هنر و صنعت نمیبینیم، چون بیشتر آنها در اقتصاد هنر خبره نیستند و در دوران تحصیل واحدی را به نام اقتصاد هنر نگذراندهاند، بنابراین دچار بحران میشوند و میگویند که هنر در ایران خریدار ندارد.
وی ادامه داد: اخیراً جامعه دانشگاهی اقدام به ایجاد رشتهای بهنام اقتصاد هنر کرد تا با تربیت دانشجویان بتواند معضل اقتصاد هنری را برطرف کند. این موضوع یک حلقه گمشده در دانش مدیریتی هنر کشور به حساب میآید و تا رسیدن به حضور اقتصاد هنر در بدنه هنری کشور، راه زیادی باقی مانده است، ما در جامعه با معضل اقتصادی و کارآفرینی دانشآموختگان توسط خودشان روبهرو هستیم.
او امیدوار است روزی برسد که دانشجویان ایرانی در زمان فارغ شدن از تحصیل و ورود به جامعه کارآفرین باشند و با توجه به رشته خود بتوانند در مشاغل آزاد مشغول کار شوند.
با رشد صنعت و ارائه وسایل صنعتی در جامعه و استفاده از آن در زندگی روزمره، نقش هنر و کاربرد ابزار و وسایل هنری در زندگی کمرنگ شده است و به گفته این هنرمند، ورود بیرویه صنایعدستی چینی تولیدی با دستگاه CNC و با کمترین قیمت در استفاده نکردن مردم از صنایع دستی بومی نیز مزید بر علت شده است چرا که عامه مردم با توجه به داشتن اقتصاد ضعیف نمیتوانند از صنایع دستی بومی بهرهمند شوند.
این هنرمند نوآور، اجرای طرحی را با عنوان کنده کاری روی کدو تزئینی آغاز کرد و توانست با این کار دست به یک نوع ابتکار بزند؛ فعالیتهای او اوایل کارش فقط جنبه تزئینی داشت اما در طول حضور خود در نمایشگاههای مختلف صنایع دستی به این نتیجه رسید که با توجه به زحماتی که متحمل شده باید از این هنر درآمدی هم داشته باشد، بنابراین به مرور به تولید آثاری پرداخت که علاوه بر جنبههای تزئینی در خانه هر شهروند ایرانی جنبه کاربردی هم داشته باشد.
از این زمان به بعد علاوه بر تولید آثار حجمی تزئینی و تابلوهای تزئینی، به تولید آثاری مانند گلدانهای دیواری، رومیزی، آویز، ساخت انواع آباژور دیواری و رومیزی، آینههای دیواری با تزئین معرق کدو زینتی، ساخت سهتار و دوتار با کاسه کدو تزئینی، جای خلال دندان، جاقلمی، جای دستمال کاغذی، قندان، صندوقچههای کوچک و ظروف مصرفی با روکش معرق کدو تزئینی، جای شکلات و بسیاری از آثار دیگر که هم جنبه تزئینی و هم جنبه کاربردی دارند، پرداخت.
از همه مهمتر آنکه این محصولات قیمت مناسبی هم داشتند و خانوارهای طبقه اقتصادی متوسط هم میتوانستند آنها را خریداری کنند.
در عین حال گلمحمدی معتقد است یک هنرمند صنایع دستی میتواند در طول سال دست به آفرینش آثار هنری ارزشمندی بزند که ماندگاری داشته باشد و به عنوان اثری زینتی در مجموعهها نگهداری شود و اما با ابتکار اندیشه نیز میتوان به تولید کارهایی با قیمت مناسب و در توان خرید همه اقدام کرد تا هم مردم بتوانند از آن بهرهمند شوند و هم هنرمند از نظر اقتصادی موفق باشد.
البته این هنرمند از اینکه در ایران کانال و سازمان مشخصی وجود ندارد که هنرمندان را به سوی اقتصاد هنر هدایت کند، گلایه دارد و می گوید: "بیش از 3 دهه در مازندران فعالیت هنری و صنایع دستی دارم و شاهد بودم که هنرمندان زیادی در عرصه اقتصاد هنر موفق نبودند و حتی برخی نیز از تولید دست کشیدند."
به گفته این کارآفرین صنایع دستی، در جامعه ما فقط در تئوری و کلام از هنر حمایت میشود و بیشتر هنرمندان درآمدی برای گذران زندگی خود ندارند و از هنر به عنوان یک تفنن و نه برای تامین معیشت خود استفاده میکنند و البته حضور دلالان در عرصه هنر به ویژه صنایع دستی نیز آسیب بزرگی به اقتصاد هنرمندان تولیدکننده زده است.
او از اینکه وضعیتی پیش بیاید که هنرمند صنایع دستی تولیدات خود را به خیابان و میادین ببرد و بساط پهن کرده و دست فروشی کند، انتقاد کرده و ادامه داده، بیشتر بهرهمندی مادی هنر به جیب واسطهها میرود و از سوی دیگر ورود صنایع دستی ماشینی بیرویه از چین به ایران با قیمت پایین هم رفته رفته به اقتصاد هنرمندان آسیب وارد می کند.
این هنرمند صنایع دستی گفته، نبود برنامهریزی و اندیشه اقتصادی در هنر و وعدههای توخالی برای ارائه تسهیلات به هنرمندان نیز از آسیبهایی است که دامن صنایع دستی را در جامعه گرفت.
وی از اینکه از سوی ادارات میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان های بابلسر و فریدونکنار حرکت هایی جهت تشکیل و ایجاد بازارچه صنایع دستی و اجتماع صنعتگران این عرصه در کنار هم صورت گرفته اظهار خرسندی کرده و خاطرنشان کرده، هرچند این کار دیر صورت گرفت اما جای امیدواری هست تا اینکه بتواند مسکنی جهت درد هنرمندان صنایع دستی باشد.
انتهای پیام
ثبت نظر