«تمام تلاش من و دوستانم برطرف کردن مشکلات سد راه هنرمندان است. در واقع با این نگاه کار میکنیم که بتوانیم در حد توان مشکل هر هنرمندی را منوط به این که قوانین کشور را زیر پا نگذاریم، برطرف کنیم.»
سید محمد مجتبی حسینی ـ معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ با حضور در ایسنا این سخنان را میگوید، او که در بخش اول گفتوگویش با خبرنگاران ایسنا بیشتر پیرامون سیاستهای کلی معاونت هنری و رویکردهای اتخاذ شده در حوزه هنرهای تجسمی صحبت کرد، در ادامه این مصاحبه به پرسشهایی در حوزه تئاتر و موسیقی پاسخ داد.
در ادامه میتوانید مشروح بخش دوم گفتوگوی ایسنا با سید محمد مجتبی حسینی را بخوانید.
درباره تماشاخانههای خصوصی صحبت کنیم؛ در وهله اول که این تماشاخانهها شکل گرفت خوشحال شدیم که ظرفیت تئاتر افزایش پیدا کرد اما الان انگار بیبرنامگی در این زمینه وجود دارد و از هر خانهای یک تماشاخانه بیرون میآید و نظارتی که کار را برای شما سخت میکند. شما چقدر امیدوار هستید تغییر آییننامههایی که درباره آن صحبت کردید، به زودی اتفاق بیفتد؟ زیرا وقتی به شورای عالی انقلاب فرهنگی میرود، مانند سند سینما میشود که چند سال است درگیر آن هستند. فکر میکنید چقدر میتوانید آنها را اجرایی کنید؟
آییننامه شورای نظارت و ارزیابی تئاتر که مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است و چون امر سیاستگذارانهای است، نیازمند یک نهاد بالادستی است که به عنوان قانون تصویب شود. اما آییننامه اداره سالنهای خصوصی تئاتر، یک آییننامه اجرایی است و قانونا در حوزه اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که با تصویب وزیر قابلیت اجرا پیدا میکند.
فکر میکنید در چه مقطعی قابلیت اجرا پیدا کند؟
یک ویژگی که باید در آییننامه ها باشد، این است که فضای کاربرانش را روشن تر یا بهتر کند، این برمیگردد به پختگی که در دل آن آییننامه باشد.
هنوز به پختگی نرسیده است؟
ما در حال بررسی ویراست اول آییننامه تئاترهای خصوصی هستیم و در حال چکشکاری است که ایرادهای آن را کم کنیم. معمولا آییننامههایی که در طول خدمت من برای تصویب ارسال شده است، ویراست سوم بوده است. گاهی آقای وزیر آنها را تایید کرده و گاهی نکاتی را اشاره کردهاند که مورد تصحیح یا تاکید قرار گیرد.
فکر میکنم یکی، دو ماه دیگر کار ما با آن تمام میشود و آییننامه تئاترهای خصوصی را برای وزیر محترم ارسال میکنیم. در صورتی که تصویب شود از فردای همان روز، اجرای آن آغاز میشود.
در چند ماه گذشته بحثهایی درباره ممیزی تئاتر وجود داشت و اوج آن بحث تیزر یک نمایش در تالار اصلی تئاتر شهر و دستگیری رییس تئاتر شهر و کارگردان کار بود. بعد از ماجرا فضا عوض و تعهدهایی گرفته شد. این اتفاقها چقدر در جشنواره فجر پیش رو تاثیرگذار خواهد بود؟ آیا قرار است نظارت خاصتری در آن اتفاق بیفتد؟
نظارت خاصتر مثل این است که بگوییم این عدد «پنج» و آن دیگری «پنجتر» است!
شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهادی که میتواند در امور فرهنگی و هنری کشور وارد شود و مصوبههایش در حکم قانون برای دستگاههای اجرایی، لازمالاجرا است. آییننامهای را برای اصولی که یک اثر تئاتر باید مراعات کند، تعیین کرده و چهارده بند را به عنوان خطوط اصلی مطرح کرده است. آن چهارده بند را که بررسی کنیم بعید است ضرورتی به افزودن بند دیگری به آن باشد. این آیین نامه اصول و چارچوب نظارت است اما چگونگی نظارت مهم است. بر اساس قانون لازم است آن بندها مراعات شود. گاهی شیوه نظارت کارآمد نبوده است.
ملاک ما آییننامهای قانونی است که ما به عنوان دستگاه اجرایی ملزم به مراعات آن هستیم، قانون روشن و شفاف و گویایی است اما شیوه اجرای آن شاید نیازمند تصحیحاتی باشد. از هنرمندان عزیز هم درخواست داریم برای حمایت از تئاتر به ما یاری برسانند، اگر شورای نظارت و ارزشیابی تئاتر، نکتهای را بیان میکند، بر اساس رعایت قانون و آییننامه است.
درباره این ماجرا هم تیزر پخش شده مجوز نداشت.
پس چند وقت دیگر هم ممکن است یک نفر تصمیم بگیرد شیطنتی انجام بدهد و برای این کار او حتی رییس تئاتر شهر را هم بگیرند و ببرند، ...
میزان برخورد باید متناسب با خطا و یا کمدقتی باشد که اتفاق افتاده است. همراهی و همدلی بین مدیران اجرایی کشور و هنرمندان باید اتفاق بیفتد. سعی میکنیم و گفتوگو میکنیم که امور هنری و تئاتر با کمترین آسیب پیش برود و فضای فعالیت و خلاقیت در تئاتر و تمامی هنر فراهم باشد.
الان در بخش بینالملل تئاتر فجر با بحران ارز روبهرو هستیم، شما به عنوان معاون هنری چه تمهیدی دارید که بخش بینالملل خوب برگزار شود؟ در حالی که شنیده میشود این بخش ممکن است خیلی کم و کوچک برگزار شود یا اصلا برگزار نشود.
اینکه احتمال دارد بخش بینالملل برگزار نشود را اولین بار است میشنوم. بالاخره مساله ارز در کشور ما اتفاق افتاده و قیمت آن چند برابر شده است. طبیعتا هزینههایی که پرداخت آنها به شیوه ارزی اتفاق میافتد دچار تلاطمهایی شده است. علاقهمندی و تلاش ما این است که از فرصتهای هنری جشنوارههای هنری فجر در عرصههای مختلف، پاسداری شود و دستاوردی برای هنر داشته باشد.
همکارانم با نزدیک به ۲۰ گروه خارجی در حال رایزنی هستند که برای جشنواره فجر دعوت شوند. من و آقای وزیر در حال رایزنی مدام هستیم راجع به حل مشکل ارزی هنرمندان و برطرف کردن مشکلاتی که میتواند بر سر راه جشنواره تئاتر و موسیقی فجر باشد. این علاقهمندی در سطح کلان دولت هم وجود دارد که جشنوارههای فجر با کیفیت برگزار شود و مشکلات پیش آمده برای حوزه ارز مانع برگزاری کیفی جشنوارهها نباشد.
هنوز به نتیجه قطعی نرسیدهاید؟
ما به طور مکرر در حال مذاکره با مسوولان بانک مرکزی و مسؤولان مرتبط هستیم و امید داریم که مشکل حل شود.
مدیرکل هنرهای نمایشی چندی قبل گفته بود اگر بودجه تئاتر پرداخته شود، یکسری مشکلات آن حل میشود. جریان این پرداختیها به کجا رسید؟
مشکل بودجهای در تمام سالهای پشت سر ما در حوزه هنر بوده است. علت عمده آن فقدان تطبیق داشتهها و نیازها است. خانواده بزرگ اهل هنر، آثار و جشنوارههای متعدد هنری در عین حال بودجههای محدود. بنابراین این دو کفه هیچوقت همطراز یکدیگر نایستادند که خیال ما راحت شود که مشکل پولی نداریم. سایت مرکز آمار ایران میگوید سیصد و چهل و یک هزار ظرفیت دانشگاههای هنری ماست. این دانشجوها در هر مقطعی که باشند، در یک بازه چهار ساله فارغالتحصیل میشوند و بازار کار میخواهند.
این جمعیتی که هر روز اضافه میشود، بازار را گسترده و مملو میکند. در عین حال، ظرفیتهای مالی، ظرفیتهای بسیار محدودی است. در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم منعی وجود ندارد که پرداخت نشود، مشکل اصلی ما نحوه پرداخت یعنی زمانبندی پرداخت است.
وقتی بودجه مصوب مربوطه به وزارت فرهنگ و ارشاد ابلاغ میشود، وزارتخانه نیز بر اساس لیست تعهدات و بدهیهایی که دارد، بودجه را تخصیص میدهد. این تخصیصها ممکن است یک ماه در حوزه موسیقی و تئاتر منظم باشد، چند ماه منظم نباشد. وقتی نامنظم است یعنی تعهدات معوقههای ما زیاد میشود تا روزی که بتوانیم پرداخت کنیم. هرچقدر تخصیصهای عمومی دولت منظمتر میشود، پرداختیهای وزارت ارشاد هم منظمتر خواهد شد.
در زمینه معوقههای بخش تئاتر در چه مرحله و شرایطی هستیم؟
فکر میکنم از ابتدای سال تا به حال حدود ۶ و نیم میلیارد از بودجههای تئاتر پرداخت شده است. انتظار ما این بوده که بیشتر پرداخت شود اما به دلیل تخصیصهای کمی که تعلق گرفته، این بخش نیز کمتر تخصیص داشته است.
معاون توسعه منابع و مدیریت وزارت ارشاد همراه است، در دوستان سازمان برنامه بودجه هم این حمایت و همراهی هست که بتوانیم در ماههای باقیمانده سال به حد تعهدات اجرا شدهمان برسیم.
آییننامه شورای نظارت و ارزیابی تئاتر در چه مرحلهای است؟
ما پیشنهاد تصحیحی خودمان را درباره شیوه نظارت بر آن چهارده بند برای بهروز شدن دادهایم.
شما به بازنگری در شوراها هم اشاره کرده بودید، در حوزه موسیقی انتقادهایی به شوراها وارد شده بود. در این زمینه چه تصمیمی دارید؟ حتی چند وقت پیش هم رییس شورا از ریاست شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی استعفا کرد و از طرف وزارت ارشاد هیچ واکنشی نسبت به این موضوع نشان داده نشد.
در این زمینه کمی عدم تطبیق وجود دارد تعداد ورودی شعرها و ترانهها به سامانه شعر و ترانه بسیار زیاد است، یک وقت تعداد آلبومها در سال ۱۰۰ و تعداد کنسرتها ۲۰۰ بوده اما حالا تعداد کنسرتها بیش از ۵ هزار اجرا در سال است و تعداد آلبومها بیش از ۵۰۰ آلبوم است که غیر از آنها بسیار تک آهنگ تولید میشود. این حجم ورودی با آن شیوه رسیدگی البته دشوار است، بنابراین این از همان مسائلی است که به بازنگری نیاز دارد.
حتی ممکن است در تعداد اعضاء تغییر ایجاد کند؟
ای بسا ممکن است کمیتههای اقماری متعددی داشته باشد. در حال بررسی راههای مختلفی هستیم که آیا شورای شعر به کمیتههای کوچکتر تبدیل شود و نظر اجماعی داشته باشد، اساسا تعداد دوستان هنرمند و شاعری که در شورا هستند و به شیوه مجازی هم بتوانند به شعرها دسترسی داشته باشند که وقت مفصلتری را به اشعار اختصاص بدهند.
در جلساتمان راهکارهای پیشنهادی را گاهی با مخالفخوانی می آزماییم تا ببینیم روش پیشنهادی در گامهای اول با مشکل مواجه خواهد شد یا نه. اگر احساس کنیم در گامهای اول با مشکل مواجه میشویم، به روشها و گزینههای دیگر فکر میکنیم
اقدامی در این زمینه انجام شده است؟
بله؛ آزمایشهایی در این زمینه انجام دادیم. به نظرم آنقدر به نتیجه مقرون نبوده که بخواهم بگویم.
گزینش افراد شورا به چه شکل خواهد بود؟
این قطعا یکی از بندهای جدی آییننامه خواهد بود.
ضمانت اجرایی شورا تا کجاست؟ درباره مشکل اشعار آلبوم محسن چاوشی، مدیرکل دفتر موسیقی گفت که با مسؤولیت خودش مجوز برخی قطعات را صادر میکند.
مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نظر تخصصی را از شورایی متشکل از متخصصان دریافت میکند.
پس شورا مشورتی است.
شورا تخصصی است به خاطر تنوع و تکثر این عرصه و در نهایت مدیرکل دفتر موسیقی تنفیذگر رأی اعضای شورای تخصصی است.
درباره حاشیههای اخیر آلبوم محسن چاوشی و مجوز شعرهایش صحبت کنیم؛ به نظر رسید وزارت ارشاد در این زمینه در نهایت کوتاه آمد.
به نظر من تعبیر کوتاه آمدن، تعبیر درستی نیست. از مجموع شعرهایی که آمده بود، در بعضی از شعرهایی که در این آلبوم وجود داشت نسبت به نسخه چاپی، جا به جایی مصرعها وجود داشت که میتواند وزن معنایی یک شعر را تغییر بدهد. از مجموعه شعرها، تذکراتی که اعضای محترم شورای شعر داده بودند، سه شعر را آقای ترابی (مدیرکل دفتر موسیقی) به شکل مشروط پذیرفت مجوز دریافت کند و دو قطعه دیگر را اساسا نپذیرفتند.
اوایل کار به نظر میرسید وزارت ارشاد موضع محکمی دارد اما یکباره آقای ترابی گفت ما با آقای چاوشی بستنی هم خوردیم ... استدلال برای این تفاهم چی بود؟ این بود که دل هنرمندان را به دست بیاوریم؟ آنوقت باید بگوییم چرا اصلا شورا باید وجود داشته باشد؟! یا اینکه استدلال این بود که ما در موقعیت خاصی در کشور قرار داریم که مشکلی بر مشکلات اضافه نشود؟ زیرا ظاهر قضیه تهدید بود و پذیرش؛ حتی میشود تعبیر زورگویی بهکار برد. پس ضمانت اجرایی شورا تا کجاست؟
درباره موضوع آقای چاوشی با توجه به اطلاعاتی که به من میرسید و نتایج مذاکرات آقای ترابی در اینباره، همه ما فارغ از داوری درباره مرتبه یک هنرمند، دوست نداریم برای او هیچ مشکلی ایجاد شود. در واقع دوست داریم هر هنرمندی که فعالیت هنری انجام میدهد، از حقوق اجتماعی خود برای انجام فعالیتش بهرهمند باشد و با کمترین مشکلات هم مواجه نشود.
بنابراین تمام تلاش من و دوستانم برای برطرف کردن مشکلات سد راه هنرمندان است. در واقع با این نگاه کار میکنیم که بتوانیم در حد توان مشکل هر هنرمندی را منوط به این که قوانین کشور را زیر پا نگذاریم، برطرف کنیم.
الان که از التهاب آن موضوع گذشتهایم، بررسی کردن آن خیلی راحتتر است. در حال حاضر کسانی هستند که برای مردم شناختهشده نیستند و کار اولشان را میخواهند ارائه دهند و حتی شاید اصحاب رسانه نیز اسم آنها را نشنیده باشند و من نیز به خاطر کارم با اسم آنها مواجه شدم. من و همکارانم تمام تلاشمان را میکنیم که مشکلات هنرمندان تازهکار هم برطرف شود و بتوانند کار خود را ارائه دهند. این افراد جوان هستند و کار اولشان است. ما دوست داریم فضای حاضر را تصحیح کنیم و حضور هنرمندان گسترده و فعالانه باشد. چرا که معتقدیم ممکن است این افراد نیز به هنرمندان توانمندی تبدیل شوند لایههای دیگری را هم میبینیم که افراد گمنامی نیز هستند و میتوان مسیر را برای فعالیت آنها باز کرد و برای آنها نیز به همین میزان تلاش کنیم. اما از آنجایی که این افراد ناشناخته هستند، درباره آنها مطلبی نوشته نمیشود و به آنها توجه نمیشود که این امر باعث میشود این هنرمندان جوان دیده نشوند.
زمان ماموریت مدیر عامل فعلی بنیاد رودکی در این بنیاد تمام شده است. با این حال او نه در سمت خود ابقاء شده و نه جایگزینی برایش معرفی شده است.
طبق قانون شرکتها، کسی که مدت حکم او تمام میشود، تا زمانی که جایگزینش معلوم نشده، مسؤول قانونی است. قرار بود طرح جامعی برای بنیاد آماده کنیم، آقای وزیر هم ماموریت این کار را دادند. ما قریب به سه ما فشرده با همکاری آقای دکتر صفیپور (مدیرعامل فعلی بنیاد) و تیمی که آقای وزیر تعیین کرده بودند برنامههای آینده بنیاد را ساماندهی کردیم و برنامه پنج ساله برای آن نوشتیم. این برنامه آماده شده و در اختیار آقای وزیر قرار گرفته است.
این برنامه شامل این است که بنیاد در پنج سال آینده باید چه اهدافی را محقق و در چه ژانری فعالیت کند. از نظر قانونی هنرهای تجسمی هم مشمول قانون بنیاد میشود. در حال حاضر آقای وزیر در این زمینه در حال بررسی هستند و نهایتا آقای صفیپور یا ابقاء میشود یا گزینه دیگری به جای ایشان میآید.
آقای حسینی! کمی هم به هنرمندان موسیقی نواحی و مشکلاتی که در بیمه آنها وجود دارد، بپردازیم.
در حوزه موسیقی نواحی هنرمندان جوان داریم و هم هنرمندانی که سرشناس هستند ولی متاسفانه بهخوبی معرفی نشدهاند. برنامههای حمایتی در ذیل معاونت هنری بیشتر مختص میشود به حمایت از برنامهها، اجراها و آثار و حمایتهایی که از اشخاص است. در دو بخش وزارت فرهنگ و ارشاد تجمیع شده که یکی از آنها مؤسسه هنرمندان پیشکسوت است که از مؤسسههای تحت اشراف معاونت هنری است. یکی دیگر از آنها صندوق اعتباری هنر است که در واقع یکی از مؤسسههای تحت اشراف حوزه وزیر ارشاد است و معاونان وزیر نیز از اعضای هیات امنای این موسسه به شمار میآیند. خدمات حمایتی از اشخاص هنرمند در این دو نهاد ساماندهی شده بنابراین وقتی که میخواهیم موضوع را بررسی کنیم، باید جایگاه آن را از نظر اداری بدانیم. نکته بعدی این است که صندوق اعتباری هنر خدمات بیمه سلامتش را خود اعطا نمیکند، بلکه کارگزاری میکند که بتواند از طریق بیمههای بزرگ و رسمی کشور این خدمات را بگیرد و در قبالش وجوهش را پرداخت کند و بین هنرمندان توزیع کند.
این موضوع به دو امر وابسته است؛ یکی اینکه باید هنرمندان را شناسایی کنند که ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها و شهرها در این کار در کنار صندوق هنر هستند و پروندهها را تکمیل میکنند. قدم بعدی اینکه اقدام ویژهای که در این دوره مدیریتی صندوق آغاز شده و بسیار مورد تحسین و ستایش است، سفرهایی است که برنامهریزی شدهاند و نمایندگان صندوق هنر، به استانها و شهرهای مختلف میروند و خودشان هنرمندان را با کمک ادارات فرهنگ و ارشاد هر استان شناسایی میکنند و به آنها خدمت میرسانند.
بیمه تکمیلی یک بیمه مضاعف است که بین میزان پولی که متقاضی خدمات میخواهد با خدماتی که شرکت بیمهگر ارائه میدهد، یک تناسب برقرار میکند. طبیعی است زمانی که صندوق نیز به نمایندگی از هنرمندان میرود و مذاکره میکند، بیشتر به فکر منافع هنرمندان است که اتفاقا در این باره مذاکرات مهمی کرده که بتواند قراردادهایی به نفع هنرمندان ببندد. خدمات صندوق البته با در نظر گرفتن اعتبار و توان مشکلی ندارد و در حال حاضر افراد زیادی از آن استفاده میکنند. برای بیمه کردن هنرمندان مشکلات خیلی متنوعی سر راه وجود دارد سامانهای درست شده و یک تحقیق آماری دقیقی شکل گرفته که بتوانند با شرکتهای بیمهگذار گفتوگو و مذاکره کنند و مذاکراتشان را موفق پیش ببرند. به همین دلیل نیز اگر همکاران صندوق هنر تلاش کردند که مزایای بهتر و بیشتری برای اهل هنر تمهید کنند.
دوستانی که این کار را در صندوق هنر انجام میدهند، سطحی از آگاهی رسانی را انجام دادهاند. به شواهد اقلامی که چاپ کردهاند و به شواهد سامانهای که هنرمندان در آن ثبت نام میکنند. حین ثبتنام طرحهای مختلفی معرفی شده و اطلاعات آنها نیز داده شده ولی اگر کلیه این اطلاعات برای هنرمندان کفایت ندارد، باید به روشهای اطلاعرسانی دیگری هم مراجعه کنیم که بتوانیم این نقص را نیز برطرف کنیم اما این گونه نیست که هیچ اطلاعرسانی در این رابطه صورت نگرفته باشد، چرا که من اقلام چاپی این اطلاعات را دیدهام و به سامانه این اطلاعات نیز مراجعه کردهام.
صندوق حمایت تا به الان هنرمندانی را که کمتر شناخته شدهاند و رسانهها با آنها آشنا نیستند، چگونه معرفی کرده است؟
وظیفه صندوق، حمایتی است، رسانهای نیست و تنها کسانی را شناسایی میکند که به آنها خدمات دهد. طی یک سال گذشته تعداد چندین هزار نفر نیز به صندوق هنر افزوده شدهاند. شناسایی این افراد به معنای ارائه خدمات بوده است.
در حوزه مد و لباس یکسری نمایشگاههای نمایشی برگزار میشود بدون اینکه دستاورد بارزی داشته باشند؛ مثلا امسال نمایشگاه لباس عاشورایی برگزار شد ولی در عمل تاثیر خاصی نداشت.
به نظر من یک کجتابی در حوزه مد و لباس است که همه باید با کمک هم این مشکل را حل کنند. حوزه مد و لباس یک حوزه جذاب از مجموعه فعالیتهایی است که قانون به وزارت ارشاد سپرده است. حوزهای است که در اقتصاد فرهنگ بسیار میتواند تاثیرگذار باشد. همچنین ما میتوانیم در آن بسیار توانا عمل کنیم و مخاطبانمان را نه تنها در ایران، بلکه در جهان اسلام و حتی کشورهای دیگر که به پوششهای اسلامی علاقهمند هستند، جذب کنیم. اما یادمان باشد که بخش طراحی آن با وزارت ارشاد است. یعنی ما صرفا مامور رسیدگی، کنترل، تشویق و ساماندهی طراحی هستیم. ما باید طراحی کنیم و هنرمندان طراح را کنار یکدیگر جمع کنیم و ایدههای آنها را شکل دهیم. نتیجه آن نیز باید توسط دستگاهها و بخش های مرتبط و سامانگری که در وزارت صمت است، تولید شود و توسط نظام بازرگانی و اصناف عرضه شود. بنابراین ما موظفیم جشنوارهای برگزار کنیم از طرحهایی که در این حوزه آمده و سپس میتوانیم داوری کنیم که آثار رسیده به نمایشگاهها، مناسب و خلاقانه است یا نه.
اینکه چقدر این نمونهها بر تن مخاطبان قرار میگیرد، قطعا اگر به سالهای اخیر نگاهی بیندازیم، متوجه تفاوتهای ایجاد شده خواهیم شد؛ چراکه لباسهای متنوعتری را مثلا در حوزه لباسهای سوگواری در ایام محرم و صفر میبینیم اما اینکه چقدر این جشنوارهها کفایت دارند و گستردگی آنها مناسب است، مستقیما به فعالیت تولیدکنندگان و عرضهکنندگان مربوط میشود که وزارت ارشاد هیچ اختیاری نسبت به تولیدکنندگان ندارد. معاون هنری میتواند به عنوان رییس کارگروه در معرفی طراحان و طرح ها و توجه دادن دستگاههای فعال در عرصه تولید، عرضه و تبلیغ اهمیت موضوع را تبیین کند اما اینگونه نیست که بتوانیم بگوییم تمام کارخانجات پوشاک ایران موظف هستند هر طرحی را که ما ارائه میدهیم تولید کنند و الزاما تمام واحدهای فروش نیز باید این لباسها را عرضه کنند.
تعاملتان با وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) در این زمینه چگونه است؟
از سال ۸۵ نماینده صدا و سیما و نماینده وزارت صمت در کارگروه هستند. ما ارتباط سازمانی خود را از طریق کارگروه مد و لباس برقرار کردهایم اما اینکه کارگروه مد و لباس چگونه میتواند نقش موثرتری بر تولید داشته باشد، در واقع نیازمند اهتمام بیشتر وزارت صمت است. البته این را هم فراموش نکنیم که بسیاری از کارخانههای ما خصوصی هستند و وزارت صمت هم تنها نقش هماهنگکننده، تسهیلگر و نظارت را بر عهده دارد.
دوباره به موسیقی و بحث داغ چند وقت اخیرش برگردیم. آیا با توجه به کنسرت محمد معتمدی در پارک آب و آتش و کنسرت محسن ابراهیمزاده در ورزشگاه آزادی، آیا برای برگزاری چنین کنسرتهای خیابانی رایگانی فتح باب شده است؟
اینکه کنسرتهای بزرگ داشته باشیم و آنها را بتوانیم در استادیومها، نهادها و بخشهای بزرگی که حاضرند میزبان یک کنسرت شوند، برگزار کنیم مناسب است و من نیز قطعا به عنوان یک شهروند دوست دارم در چنین اجرایی حضور داشته باشم و به عنوان یک مسئول نیز از آن استقبال میکنم و سعی خواهم کرد که تمهیدات لازم را برای انجام این کار فراهم کنم. همچنین میتوان این گونه کنسرتها را در یک سری پارکهای مشخص و منسجم برگزار کرد.
برنامهای برای برگزاری فستیوال موسیقی خیابانی مانند تئاترهای خیابانی دارید؟
نوازندگان شهری میتوانند به عنوان یکی از رویدادهای شهری مطرح شوند. در حال حاضر نیز کیش برای این امر ابراز آمادگی کرده و تفاهمنامهای را در ذیل طرحهای توسعه هنر با کیش درباره مدرنآرت و مدیا آرت امضا کردهایم و در مسوولان منطقه آزاد نیز این علاقهمندی وجود دارد که یک رویداد شهری با موضوع موسیقی شهری و نوازندگان اتفاق بیفتد که در آینده چنین پروژهای را میتوان عملی کرد.
انتهای پیام
ثبت نظر