هاتف علیمردانی گفت: در «کلمبوس» سعی کردم فیلمی خانوادگی و متفاوت از شوخیهایی که در تئاترهای آزاد دیده میشود بسازم، هرچند هجوم فیلمها در اکران ریشه این نوع فیلمهای مستقل را میسوزاند.
کارگردان فیلمهای «کوچه بینام»، «هفت ماهگی» و «بخاطر پونه» سال گذشته در سکوت خبری فیلم جدیدی را ساخت که در خبرها از آن به عنوان یک کمدی متفاوت یاد میشد؛ اکران «کلمبوس» با بازی فرهاد اصلانی، سعید پورصمیمی، شبنم مقدمی و مجید صالحی و با حضور هانیه توسلی از ۱۴ آذر به سرگروهی پردیس کورش آغاز شده است و کارگردانش در گفتوگویی با ایسنا، از دغدغههای ساخت این فیلم که به مهاجرت میپردازد و نیز دلخوریهایی که مانع شده تا فیلمش را برای جشنواره فجر نگه دارد، گفت.
«کلمبوس» از فیلمهای دیگرم جدا نیست
علیمردانی در پاسخ به اینکه بیشتر به عنوان یک فیلمساز اجتماعی شناخته میشود و چه شد که پس از ساخت چند فیلم اجتماعی سراغ ساخت یک کمدی رفته است؟ به ایسنا بیان کرد: من «کلمبوس» را از فیلمهای دیگرم خیلی جدا نمیدانم و به نظرم این هم یک فیلم اجتماعی است مثل «کوچه بینام» که رگههای کمدی دارد. البته وقتی مردم فیلم را ببینند بیشتر میتوانند آن را قضاوت کنند.
وی که سال گذشته فیلمش را کلید زده بود، درباره همزمانی داستان «کلمبوس» با افزایش موج مهاجرت و برخی مشکلات اقتصادی و اجتماعی که در دو سه ماه اخیر در کشور بیشتر مطرح شده است و اینکه آیا استفاده از کمدی برای تلطیف کردن چنین فضایی بوده است؟ گفت: موقعی که فیلمنامه «کلمبوس» را مینوشتم دلار قیمت بالایی نداشت و حتی بحث آن هم این طور مطرح نبود، در حالی که در فیلم پیشبینی افزایش ۹ هزار تومانی دلار میشود یا «درقوزآباد» را میشنویم که چند ماه قبل به شکلی دیگر نامش در عرصه سیاست مطرح شد.
اینها برای خود من نیز جالب بود هرچند فیلمهای دیگرم را هم که ببینید، یکسری اتفاقات بوده که واقعی شده است. به نظرم یک کارگردان باید شاخکهای حساستری نسبت به مسائل اجتماعی داشته باشد و آنچه در جامعه پیش میآید را سریعتر حس کند. من همیشه سعی کردهام شهودی بنویسم و آن چیزهایی که در دل جامعه تجربه میشود را ببینم و بنویسم. در «کوچه بینام» هم قصه فیلم را از روی ماجراهای یک خانواده واقعی نوشتم و در پایان قصه فیلم که پدر مُرد، پدر آن خانواده واقعی زنده بود اما به طرزی باورنکردنی یک سال بعد او هم فوت کرد.
علیمردانی اضافه کرد: در «هفت ماهگی» هم تصادف واقعی باران کوثری چند روز قبل از صحنه تصادف فیلم رخ داد و انگار هر بار یک ارتباط خاصی میان متن و فضای واقعی به وجود میآید که خودم هم درک درستی از آن ندارم و تعجب میکنم. علت کمدی بودن بخشهایی از «کلمبوس» هم در این است که آنقدر کام مردم تلخ است که به نظرم رسید باید با زبانی شیرین این قصه را به تصویر بکشیم.
از زندگی در بحران تا بحران اکران در سینما
کارگردان «آباجان» با اشاره به داستان فیلم جدیدش که به مهاجرت یک خانواده به امریکا ارتباط دارد، گفت: ما در بحران به دنیا آمدهایم و در بحران هم زندگی کردیم و هیشه دنبال راه فرار هستیم. این فرار و اینکه به کجا میروی خیلی اتفاق پیچیده و مهمی است. البته چون خودِ من مهاجرت کردهام با آن مخالف نیستم ولی اینکه به کجا بروی و بتوانی خودت را به همان آدمی که در مملکت خودت بودی تبدیل کنی مهم است. من اصلا نمیپسندم که مهاجرت کنیم و بعد به قیمت فرار از اینجا حاضر به انجام پَستترین کارها باشیم.
وی در پاسخ به اینکه آیا دغدغه طرح مسائل اجتماعی در ساخت «کلمبوس» برایش اولویت داشته یا با افزایش ساخت فیلمهای کمدی ترجیح داده نوعی دیگر از فیلمسازی را تجربه کند؟ بیان کرد: فیلم ساختن و اکران کردن و همچنین فیلمساز ماندن راه پر پیچ و خمی دارد که باید از آنها گذشت. همین الان که فیلم «کلمبوس» اکران شده، قرار است فیلم «مارموز» هم تا چند روز دیگر اکرانش آغاز شود و هفته بعد هم «قانون مورفی».
این حجم بالا در اکران بحران وحشتناکی را به این سینمای ضعیف وارد میکند و سبب حاکم شدن یک آنارشیسم بد در سینما شده است. به نظرم هجمه ساخت فیلم باید کنترل شود چون تعداد فیلمها زیاد شده و الان در بدترین فصل که تعداد تماشاچیها یک سوم است، هجوم فیلمها برای اکران سه برابر شده است. این وضع ریشه سینمای مستقل را میسوزاند.
تغییر دبیر در جشنواره فجر، سَم است
علیمردانی در پاسخ به اینکه با توجه به این اوضاع چرا «کلمبوس» را الان اکران کرده و اصلا متقاضی جشنواره فجر نشده است؟ گفت: انتخاب این زمان با شرکت پخش بود و در سه روز ابتدایی اکران فیلم هم به فروش نیم میلیاردی رسیدیم و خوشبختانه فیلمهایم اگرچه همیشه در بدترین فصل اکران شدهاند اما تبلیغات سینه به سینه آن توسط مردم باعث فروش خوب آن شده است و اطمینان دارم اگر فیلم خوب ساخته باشم حتما دیده میشود.
وی افزود: درباره جشنواره فجر هم اول باید بگویم که در حال حاضر این جشنواره دبیری کاربلد دارد و امیدوارم تغییر نکند، چون تغییر دبیر و تغییر سلیقه برای چنین جشنوارهای سَم است. وقتی هر سال دبیر عوض شود همه چیز را تغییر میدهد و به نظرم حضور آقای داروغهزاده میتواند حال جشنواره فجر را بهتر کند.
با بدسلیقگیهای جشنواره فجر دلزده شدم
او اضافه کرد: اما درباره خودم باید بگویم که از جشنواره بسیار دلزده هستم و بعد از هفت سال پیاپی که در جشنواره بودم همیشه جایی که نباید دیده میشدم، دیده شدم و جایی که باید دیده میشدم دیده نشدم. آنقدر در سال آخری که در این جشنواره شرکت کردم (سال ۹۵ با فیلم «آباجان»)، داوریها و بدسلیقگیها مرا دلزده کرد که دیگر هیچ علاقهای به شرکت در آن برایم باقی نمانده است. اما امیدوارم با ادامه مسیر فعلی، جشنواره به روزهای خوبش برگردد. البته «کلمبوس» هم در جشنواره تورنتو نمایش داده شد و جایزه هم گرفت هرچند میتوانست در جشنواره فجر دیده شود ولی این جشنواره مسیری دارد که امیدوارم جوانترها بیشتر بتوانند در آن شرکت کنند و من بعد از هفت سال حضور در جشنواره فجر دیگر دلیلی برای شرکت در آن در خودم نمیبینم.
این کارگردان جوان درباره برنامهریزی برای نمایش «کلمبوس» در جشنوارههای دیگر هم گفت: این فیلم خیلی متناسب با جشنوارههای خارجی نیست چون دغدغههایی را مطرح میکند که برای ایران است و مخاطب خارجی ممکن است آن را درک نکند. «کوچه بینام» هم به هیچ جشنوارهای نرفت چون داستانش مسئله ایران است و فکر نمیکنم «کلمبوس» هم در جشنوارههای خارجی کارکرد داشته باشد، اما اکران عمومی آن از اوایل سال نو میلادی در امریکا و کانادا آغاز میشود.
هاتف علیمردانی با تقدیر از بازیگران فیلمش بویژه مجید صالحی که معتقد است این بازیگر به حق خود در سینما نرسیده و نیز فرهاد اصلانی که بازیاش را در «کلمبوس» بازی ریاکشنها میداند چرا که او جزو بازیگرانی است که تحلیل و درک درستی از نقش دارد، درباره انتقادتی که به فیلمهای کمدی و شوخیهای آن میشود و تلاشی که برای پرهیز از استفاده آنها کرده توضیح داد: خانوادگی بودن فیلم «کلمبوس» مسئلهای است که خیلی روی آن تاکید داشتم.
با توجه به اینکه باید تفاوتی میان تئاترهای آزاد و فیلم سینمایی کمدی وجود داشته باشد، به نظر میرسد فیلمها به شدت به شوخیهای جنسی و کمدیهای سخیف رو آوردهاند، این در حالی است که در جامعه ما آستانه شوخی در باره سکس و سیاست به شدت پایین است و کوچکترین حرف و اشارهای درباره آنها باعث خنده میشود. این سواستفاده از آستانه پایین درک شوخی، باعث شده حرفِ در لفافه به گونهای گفته شود که از اصل موضوع مشمئزکنندهتر باشد.
تبعات دور زدن ممیزی با شوخیهای سخیف
او گفت: ما یاد گرفتهایم برای اینکه مدام ممیزی را دور بزنیم از کلماتی استفاده کنیم تا منظورهای دیگری را برسانیم ولی حالی که از گفتن آن کلمات ایجاد میشود، از گفتن حرف اصلی بدتر شده است در حالی که در فیلمهای خارجی هم این اندازه شوخیهای سخیف دیده نمیشود و به همین دلیل در این فیلم سعی کردم با کمدی اتفاق و قصه شوخی ایجاد کنم چون آن روش بدترین و سادهترین راه است که میشود، انتخاب کرد.
ثبت نظر