معمولا کارگردانها دوست ندارند اثرشان بین نوروز و ماه مبارک رمضان پخش شود اما این بار جواد مزدآبادی کارگردان مجموعه ۳۰ قسمتی «دنگوفنگ روزگار» از زمان پخش سریالش راضی است. او حتی با وجود همه انتقادها به انتخاب بازیگرانش، از آنها هم راضی است.
«دنگوفنگ روزگار» داستان خانواده اردشیر چالنگری و ماجراهای زندگی اوست که بعد از تعطیلات نوروز از شبکه یک پخش میشود. مزدآبادی پیش از این سریالهایی مانند «چهارچرخ»، «مثل شیشه» و «آدمخوار» را ساخته است. در این سریال در برخی صحنهها شوخیهای جنسی آشکار و نهان دیده میشود. نکتهای که کارگردانش آن را قبول دارد اما تاکید میکند که از عمد نبوده و ناظران پخش شبکه یک میدانند که با حسن نیت بوده است.
آقای مزدآبادی، زمان پخش این سریال جابهجا شده یا از همان ابتدا قرار بود که در همین زمان پخش بشود؟
با توجه به اینکه سریال طنز است و امسال هم ماه مبارک رمضان و رحلت امام خمینی(ره) با هم تلاقی کرده و نیز مناسبتهای وفات ماه مبارک رمضان امسال بیشتر از سالهای قبل است، تصمیم بر این گرفته شد که پس از تعطیلات و همزمان با ماه شعبان که اعیاد مختلفی دارد، این سریال پخش شود. «دنگوفنگ روزگار» برای ماه رمضان مناسب نبود و مدیران شبکه با توجه به شرایط موجود ترجیح دادند که در این زمان پخش شود. به نظرم ماه خوبی است و سریال در این زمان دیده میشود.
با توجه به اینکه مردم در ایام نوروز سریالها و فیلمهای سینمایی زیادی دیدهاند آیا پخش بلافاصله سریال بعد از تعطیلات باعث اشباع سلایق تماشاگران نمیشود؟
من قبلا با سریال «چهارچرخ» این تجربه را داشتم. به نظرم اگر کار قابلیت داشته باشد و بیننده خوشش بیاید سریال را فارغ از زمان دنبال میکند. آنهایی که سریالبین هستند آن را پیگیری میکنند و برای مخاطب زمان پخش سریال خیلی مهم نیست.
انتخاب بازیگران براساس بودجهتان بوده یا براساس فیلمنامه؟
تهیهکننده دستوبال ما را نبسته بود اما به هرحال این کار یک سریال پر پرسوناژی بود و نزدیک به ۱۲۰ بازیگر داشت. وقتی ترکیب سریال را میبندی جدا از بحث بودجه، بحث توانایی نیز مطرح است. شما نمیتوانید ۱۲۰ بازیگر عالی و ستاره را بیاورید. من سعی کردم هم از بازیگرهای چهره استفاده کنم و هم از بازیگران جوان. به نظرم ترکیب خوبی شد.
آیا از ابتدا نظر شما برای ایفاگر نقش اصلی محمد نادری بود؟
بله، از همان لحظهای که فیلمنامه را خواندم ایشان برای کاراکتر اصلی انتخاب شد و به نظرم آمد که او میتواند این نقش را خوب بازی کند.
با توجه به اختلاف سن خودش با کاراکتری که بازی میکند، آیا از بازی محمد نادری راضی هستید؟
در سریال «شمعدونی» هم محمد نادری همین سن را حدودا بازی کرد و شاید بزرگتر هم بود. حتی سن بچههایش از بچههای سریال ما بیشتر بودند. اما چیزی که برای من مهم بود اینکه او را از آن کاراکترهایی که در «شمعدونی» و «دورهمی» داشته جدا بکنیم. دوست نداشتم نقشهای قبلیاش را تکرار کند. باید محمد را میشکستیم. جلسات مختلفی تمرین کردیم. درنهایت مردم باید بگویند که نتیجه چه بوده است. بازخوردهای مردم خوب بوده است. درصد موافقان نقش محمد نادری بیشتر از مخالفانش است.
بهعنوان کسی که همه قسمتهای این سریال را دیده فکر میکنم که بازی آقای نادری در این سریال، مجموعهای از نقشهای قبلیاش است و شاید خودش را تکرار کرده است.
به هر حال هر بازیگری آوردهای برای خودش دارد. کم هستند بازیگرانی که کاراکترهای قبلیشان را رها کنند و از نو، شخصیتی تازه بسازند. محمد هم تجربه زیادی در کار تصویر ندارد و بیشتر نوشته و تئاتر کار کرده است و بازیگر خوبی است و در آینده تبدیل به بازیگر ۶ دانگی خواهد شد. البته سلیقه هم موثر است. الان ممکن است کسی از «ولی» یا «نغمه» خوشش بیاید. مثلا بازیگر نوجوانی که نقش پسر محمد نادری را بازی میکند و مورد توجه قرار گرفته است از بین ۳۰۰، ۴۰۰ نفر انتخاب شده است. برای این نوجوان یک ماه جلسه دورخوانی و تمرین داشتیم. بالانسکردن بازیگران مطرح با شخصیتهای «نوا»، «نغمه» و «نوید» کار سختی است. ما ادعایی نداریم که عالی هستیم اما همه تلاشمان را کردیم.
نقد دیگری که بر این سریال وارد است قابل پیشبینی بودنش لحظههای خندهدار سریال است که اغلب آنها را قبلا در سریالهای طنز دیگر دیدهایم.
هر جوری که بخواهیم نگاه کنیم کمدی شیوههای مختلفی دارد و میتوانیم موقعیتهای مختلف را تعریف بکنیم. به هر حال وقتی داریم کمدی کار میکنیم جاهایی وجه شباهت با کارهای قبلی دیده شده هم به وجود میآید. مهم ترکیب نهایی کار است؛ یعنی آیا جنس آدمهایی که تعریف کردیم یا مثلا خانوادههای «اردشیر» یا «ولی» قابل باور هستند یا خیر؟ یکی از کاراکترهایی که در این کار بهشدت گل خواهد کرد، کاراکتر «شاهد عینی» با بازی سینا رازانی است؛ بازیگر توانایی که در تئاتر آثار موفقی داشته است. جلسات تمرین متعددی برگزار کردیم تا شبیه آدمهای قبلی در سریالهای قبلی نشود. ابتداییترین حالتی که سینا داشت و به سمتش میرفت، تقلید بازی امین حیایی بود. اما جنس بازی الان سینا برای خودش است و از کسی کپی نکرده. اینها مرزهای باریکی است که باید رعایت شود. یا حتی آقای گرجستانی که مدتها بود نقش اصلی بازی نکرده بود. اما درنهایت تاکید میکنم که تلاش کردیم حال مخاطب خوب شود و ادعایی هم نداریم. ممکن است جاهایی هم نقطه ضعفهایی داشته باشیم.
تصویربرداری سریال تمام شده است؟ تمام قسمتها را تحویل تلویزیون دادید؟
هنوز درگیر ضبط هستیم. ۲۹ قسمت آماده داریم اما خردهریزهایی از اواسط سریال کم دارد و درگیر ضبط و مونتاژ بهطور همزمان هستیم. درنهایت ۳۰قسمت میشود و تا قبل از ماه مبارک رمضان به اتمام میرسد. شاید روزی سه ساعت میخوابم و بیشتر درگیر تصویربرداری و مونتاژ هستم.
در سالهای اخیر شاهد استفاده از شوخیهای جنسی یا رکیک در سینمای ایران هستیم. در قسمتهایی که از «دنگوفنگ روزگار » تا الان دیدیم از این جنس شوخیها کم نبوده است. این شوخیها آگاهانه بوده یا اصطلاحا از دست ناظران تلویزیون در رفته است؟
واقعا اینجوری نبوده که بخواهیم آگاهانه به این سمت برویم. مخصوصا اینکه خودم هم بهشدت آدم اخلاقمداری در این ماجرا هستم. سرصحنه نه من و نه بازیگران به دنبال این مدل شوخی که میگویید نبودیم. در کار فقط دنبال بامزه کردن صحنه بودیم. اما از آن طرف اگر در کار طنز بخواهیم بازیگر را خیلی محدود کنیم از آن سمت بام میافتیم و بیننده میپرسد اسم این کار را گذاشتید طنز اما هیچ صحنه طنزی وجود ندارد. درنهایت هم پخش شبکه یک خیلی سختگیر است و شاید فرض را بر حسننیت گذاشته است. طنز مرز باریکی با لودگی دارد و کارگردان وظیفه دارد که این مرز را نظارت کند. اگر صحنههایی همراه با لودگی هم بوده در مونتاژ حذف کردیم و سعی کردیم شیطنت بازیگران را مدیریت کنیم. اجازه نمیدهیم که چنین صحنههایی از رسانه ملی پخش شود اما ممکن است برای صحنههایی سوءتعبیر هم ایجاد شود.
در این سریال با جملات یا احادیث معروف شوخی میشود. مثلا با جمله «ما زندگی میکنیم تا قیمت پیدا کنیم، نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم» که منسوب به آقای بهجت است، یا مثلا حدیث «من قال و ما قال.» از شوخی با این جملات چه هدفی را دنبال میکردید؟
ما فقط سعی کردیم نمونههایی از زندگی مردم را منعکس کنیم. بعضی از مردم عادت کردهاند که جملاتی را به آدمهایی نسبت دهند یا برخی هم بدون تفکر این جملات را از دیگران میپذیرند. این رفتار را ریزبینانه به چالش کشیدیم. زمانی مد شده بود که همه جملات را به دکتر شریعتی نسبت میدادند. نمیتوانستیم اسم دکتر علی شریعتی را بیاوریم. ما تلاش کردیم که سمت مسائل سیاسی نرویم و نهایتا حال مردم را خوب کنیم.
سیدمهدی موسویتبار
«دنگوفنگ روزگار» داستان خانواده اردشیر چالنگری و ماجراهای زندگی اوست که بعد از تعطیلات نوروز از شبکه یک پخش میشود. مزدآبادی پیش از این سریالهایی مانند «چهارچرخ»، «مثل شیشه» و «آدمخوار» را ساخته است. در این سریال در برخی صحنهها شوخیهای جنسی آشکار و نهان دیده میشود. نکتهای که کارگردانش آن را قبول دارد اما تاکید میکند که از عمد نبوده و ناظران پخش شبکه یک میدانند که با حسن نیت بوده است.
با توجه به اینکه سریال طنز است و امسال هم ماه مبارک رمضان و رحلت امام خمینی(ره) با هم تلاقی کرده و نیز مناسبتهای وفات ماه مبارک رمضان امسال بیشتر از سالهای قبل است، تصمیم بر این گرفته شد که پس از تعطیلات و همزمان با ماه شعبان که اعیاد مختلفی دارد، این سریال پخش شود. «دنگوفنگ روزگار» برای ماه رمضان مناسب نبود و مدیران شبکه با توجه به شرایط موجود ترجیح دادند که در این زمان پخش شود. به نظرم ماه خوبی است و سریال در این زمان دیده میشود.
آقای مزدآبادی، زمان پخش این سریال جابهجا شده یا از همان ابتدا قرار بود که در همین زمان پخش بشود؟
انتخاب بازیگران براساس بودجهتان بوده یا براساس فیلمنامه؟
تهیهکننده دستوبال ما را نبسته بود اما به هرحال این کار یک سریال پر پرسوناژی بود و نزدیک به ۱۲۰ بازیگر داشت. وقتی ترکیب سریال را میبندی جدا از بحث بودجه، بحث توانایی نیز مطرح است. شما نمیتوانید ۱۲۰ بازیگر عالی و ستاره را بیاورید. من سعی کردم هم از بازیگرهای چهره استفاده کنم و هم از بازیگران جوان. به نظرم ترکیب خوبی شد.
با توجه به اختلاف سن خودش با کاراکتری که بازی میکند، آیا از بازی محمد نادری راضی هستید؟
در سریال «شمعدونی» هم محمد نادری همین سن را حدودا بازی کرد و شاید بزرگتر هم بود. حتی سن بچههایش از بچههای سریال ما بیشتر بودند. اما چیزی که برای من مهم بود اینکه او را از آن کاراکترهایی که در «شمعدونی» و «دورهمی» داشته جدا بکنیم. دوست نداشتم نقشهای قبلیاش را تکرار کند. باید محمد را میشکستیم. جلسات مختلفی تمرین کردیم. درنهایت مردم باید بگویند که نتیجه چه بوده است. بازخوردهای مردم خوب بوده است. درصد موافقان نقش محمد نادری بیشتر از مخالفانش است.
نقد دیگری که بر این سریال وارد است قابل پیشبینی بودنش لحظههای خندهدار سریال است که اغلب آنها را قبلا در سریالهای طنز دیگر دیدهایم.
هر جوری که بخواهیم نگاه کنیم کمدی شیوههای مختلفی دارد و میتوانیم موقعیتهای مختلف را تعریف بکنیم. به هر حال وقتی داریم کمدی کار میکنیم جاهایی وجه شباهت با کارهای قبلی دیده شده هم به وجود میآید. مهم ترکیب نهایی کار است؛ یعنی آیا جنس آدمهایی که تعریف کردیم یا مثلا خانوادههای «اردشیر» یا «ولی» قابل باور هستند یا خیر؟ یکی از کاراکترهایی که در این کار بهشدت گل خواهد کرد، کاراکتر «شاهد عینی» با بازی سینا رازانی است؛ بازیگر توانایی که در تئاتر آثار موفقی داشته است. جلسات تمرین متعددی برگزار کردیم تا شبیه آدمهای قبلی در سریالهای قبلی نشود. ابتداییترین حالتی که سینا داشت و به سمتش میرفت، تقلید بازی امین حیایی بود. اما جنس بازی الان سینا برای خودش است و از کسی کپی نکرده. اینها مرزهای باریکی است که باید رعایت شود. یا حتی آقای گرجستانی که مدتها بود نقش اصلی بازی نکرده بود. اما درنهایت تاکید میکنم که تلاش کردیم حال مخاطب خوب شود و ادعایی هم نداریم. ممکن است جاهایی هم نقطه ضعفهایی داشته باشیم.
ثبت نظر