Fa En جمعه 9 آذر 1403 ساعت 19 و 0 دقیقه

وسواس‌های یک بازیگر-کارگردان

وسواس‌های یک بازیگر-کارگردان

چهارشنبه 28 فروردین 1398 ساعت 4:58

پارسا پیروزفر در عرصه تئاتر یک برند شده است و نمی‌توان آن را انکار کرد؛ بازیگری که از او فیلم‌هایی چون «مهمان مامان» و «اشک سرما» به یاد مردم مانده است اما به هر دلیلی راهش را از سینما و تلویزیون جدا کرد

. پیروزفر اگر در سینما می‌ماند شاید به یک سلبریتی تبدیل می‌شد اما او در تئاتر نه‌تنها یک چهره نیست بلکه جزو کارگردانانی شده که تماشاگرانش در هر کجا که باشند برای تماشای کارهایش می‌آیند.

پیروزفر که کارنامه پرو پیمانی در عرصه سینمایی، تلویزیونی و تئاتر به لحاظ کیفی دارد از دهه۸۰ در همه کارهایی که کارگردانی کرده، بازی هم کرده است. در این سال‌های اخیر نمایش‌های پیروزفر جزو پرتماشاگران و پرفروش‌های نمایش ایران بوده است. در نمایش «ماتریوشکا» در ۸ پرده تمام نقش‌ها را بازی کرد و در نمایش «سنگ در جیب‌هایش» بازیگر ۱۰نقش شد، در «گلن گری گلن راس» نقش «ریکی روما» را به خوبی بازی و بعدها «یک روز تابستانی» را در کنار یار همیشگی خود رضا بهبودی به نمایشی جاندار و خوب بدل کرد.

پیروزفر که در دهه ۷۰نقش ، «ماریوس» را در نمایش «بینوایان» بهروز غریب‌پور داشت بعد از سال‌های سال نشان داد که همچنان در کارهای پر پرسوناژ نیز می‌تواند بدرخشد. او سال گذشته در بینوایان حسین پارسایی ایفاگر نقش «ژان والژان» بود. با این حال ویژگی بارز این بازیگر، کارگردانی ممتاز تئاتر است؛ کارگردانی نمایش‌هایی که عمدتا متون خارجی دارند و خود پیروزفر ترجمه‌شان می‌کند. یکی از نقاط مشترک کارهای پیروزفر، وسواس‌هایش در کارگردانی است که توانسته اجراهایی با زمان مفید و موجز داشته باشد و همین سختگیری‌ها و وسواس‌ها در انتخاب بازیگرانش نیز مؤثر بوده و در نهایت تماشاگر با حضور در سالن نمایش کارهایش می‌تواند نمایشی موفق با بازی‌های خوب و میزانسن‌های ساده در عین حال حرفه‌ای ببیند که موسیقی خوبی هم آن را همراهی می‌کند. به بهانه اجرای نمایش «ملاقات» که این روزها به واسطه پرتماشاگربودن، دو اجرا در روز دارد، نگاهی مختصر به کارنامه این کارگردان و بازیگر داشته‌ایم که در تمام سال‌های فعالیتش مصاحبه و گفت‌وگویی نکرده است.

رضا بهبودی از تجربه همکاری با پارسا پیروزفر می‌گوید

جنگیدن برای سلیقه

رضا بهبودی، بازیگری است که علاوه بر دوستـی بـیش از بیست‌ساله‌اش با پارسا پیروزفر، در بیشتر کارهای او نیز بازی کرده. بهبودی همانقدر که در این سال‌ها در تئاتر خوش درخشیده در سینما و تلویزیون هم با بازی‌های خوب و منسجمش تماشاگران خود را دارد. «طبقه حساس»، «لانتوری»، «سرو زیر آب»، «دلم می‌خواد»، «هفت ماهگی»، «خشم و هیاهو» و... ازجمله فیلم‌هایی هستند که بهبودی در کارنامه سینمایی خود دارد. اما نام رضا بهبودی با تئاتر گره خورده است و همیشه به‌عنوان یک بازیگر توانمند تئاتر مورد توجه دوستدارانش بوده.

به بهانه اجرای نمایش «ملاقات» در تئاترشهر که این روزها به نمایش پرمخاطب و پرفروش تبدیل شده، گفت‌وگویی با رضا بهبودی داشتیم؛ گفت‌وگویی که رضا بهبودی از ویژگی‌ها و تجربه‌ همکاری‌اش با پارسا پیروزفر می‌گوید؛ کارگردانی که این روزها بسیار پرمخاطب است.

یکی از ویژگی‌های‌ بارز کارهای پیروزفر انتخاب متن‌هایی است که خودش ترجمه می‌کند. آیا این متن‌ها وجه مشترک مشخصی دارند که انتخاب می‌شوند؟

در این مورد خود ایشان باید توضیح دهند ولی به‌نظر بنده، با همه احترامی که به مترجمین قبلی وجود دارد، حساسیت ایشان ایجاب می‌کند که سراغ متن اصلی برود تا هم بعضی ابهامات برطرف شود و هم به زبان اجرایی‌تر منجر شود؛ مثلا در مورد «گلن گری گلن راس» نکته‌ای که در ترجمه موجود نبود، خودکشی «شلی لوین» بود! همین نکته به ظاهر ساده که علت حذف یا سانسور آن را نفهمیدیم، در شخصیت‌پردازی بسیار مؤثر است. این نکته را اضافه کنم که ایشان اخیرا نام خود را به‌عنوان مترجم می‌آورند، درحالی‌که از سال‌های گذشته به متن اصلی رجوع می‌کردند تا به متنی درست‌تر برسند.

پارسا پیروزفر همیشه به‌دنبال اجرای متون خارجی بوده، به‌نظر شما این انتخاب و اجرای آن دلیل خاصی دارد؟

طبعا نمی‌توانم به این سؤال هم پاسخ دقیقی بدهم. شاید به‌طور کلی، به حوزه علایق ایشان بازگردد؛ به این معنی که فی‌المثل، ترجیح ایشان موسیقی کلاسیک غربی است و شاید در متن‌های خارجی، استواری بیشتری در شخصیت‌پردازی، پیچیدگی و بسط دراماتیک موقعیت می‌بیند و در نگاهی کلی، جهان‌شمولی متن‌های معروف تاریخ درام را بیشتر می‌پسندد. نیز، آمیختگی وجوه کمیک و تراژیک، دیالوگ‌های موجز و تأثیرگذار در این دست از متن‌ها، از دیگر مؤلفه‌هایی است که برای اغلب کارگردانان و بازیگران وسوسه برانگیز است.

شما سال‌های سال است که پیروزفر را می‌شناسید، کار کردن با او در این سال‌ها چگونه بوده و با توجه به شناختی که از ایشان دارید، آیا وسواس خاصی در اجرا و انتخاب بازیگران کارهایش دارد؟

افتخار می‌کنم به دوستی بیست و چند ساله که موجب شناخت لازم و البته نه کافی، از ایشان شده است. به این علت به دوستی اشاره کردم که تأثیر خودش را در جریان کار گذاشته و همچنان می‌گذارد. شناخت دوستانه و حرفه‌ای کارگردان و بازیگر، حلّال بسیاری از مشکلاتی است که ممکن است در روند تولید یک کار پیش بیاید.

کار با ایشان، سخت اما لذتبخش بوده و هست. سخت از این جهت که بازیگر باید به حساسیت‌های ایشان و البته هر کارگردانی که بازیگر خود را به او می‌سپارد، آگاه باشد و احترام بگذارد. اعتراف می‌کنم که بنده هم، با وجود شناخت روحیه و نوع کار کردنشان، گاهی خسته شده‌ام، اما در همان لحظه به‌خود نهیب زده‌ام که مهم نتیجه کار و ایمان داشتن به درستی این حساسیت‌هاست. بلیه‌ای که به‌خصوص در چند سال اخیر دامنگیر همه امور ما شده، همین بی‌توجهی به کیفیت، احترام به مخاطب و کوشش در جهت ارائه اثری کم‌نقص است. این میّسر نمی‌شود، مگر با تمرینات درخور و با حوصله و عبور از دستاوردهای آنی و حفظ زیباشناسی.

هنگام تمرین‌ها و بازی روی صحنه، تعامل پیروزفر با بازیگرانش چگونه است و به‌عنوان کارگردان دست بازیگر را چقدر در نوع بازی و اجرا باز می‌گذارد؟

در مورد خودم می‌توانم بگویم که دست بنده را به مقدار کافی باز می‌گذارد تا کشف‌هایی صورت بگیرد. اما ممکن است برای بازیگران دیگر به دلایل گوناگون این اجازه به میزان زیادی وجود نداشته باشد. شاید و فقط شاید، به این علت باشد که مطمئن نیست که همه بازیگران به دستاوردهای آنی خود نمی‌نچسبند! با این حال، در مراحل اولیه، همیشه این فرصت فراهم است که بازیگران پیشنهادهای خود را به‌صورت عملی یا توضیحی ارائه دهند. مهم، گذر کردن از یافته‌های اولیه  و توجه بیشتر به زبان و مؤلفه‌های دیگر متن و اجراست.

شما یکی از بازیگران موفق و باتجربه در عرصه تئاتر هستید که این موفقیت در مدیوم‌های دیگر نیز ثابت شده است.

علاوه بر دوستی‌ای که با پارسا پیروزفر دارید، چه دلایلی در انتخاب نقش‌ها و حضورتان در کارهای ایشان است؟

شما لطف دارید، اما خودم باور دارم که اینگونه نیست. برای بنده، متن و تحلیل درست آن از سوی کارگردان، در کنار انتخاب درست عوامل اجرایی دیگر، حائز اهمیت است، نیز عدم‌تعجیل و حساسیت به نتیجه مهم است. آقای پیروزفر، در کنار معدود کارگردانان این کشور، سعی وافر و زیادی دارد تا در زمانه‌ای با این شتابزدگی افسارگسیخته، بی‌توجهی و شلختگی در پرداخت و ارائه اثر، تا حد ممکن سلیقه‌اش را حفظ کند. بنده احساس می‌کنم که با این سلیقه و رویکرد همسو هستم؛ اگر در مورد خود اغراق نکرده باشم.

فهیمه پناه‌آذر

تعداد بازدید : 143

ثبت نظر

ارسال