آرش دادگر بازیگر و کارگردان تئاتر درباره فعالیتهای جدید خود در عرصه کارگردانی تئاتر به خبرنگار مهر گفت: در حال حاضر نمیتوانم کاری داشته باشم چون سالن دولتی برای اجرا در اختیار ندارم و سالن خصوصی هم که شبی ۲ تا ۳ میلیون تومان میگیرد و پرداخت این هزینه برای من مقدور نیست چون کارهایم تجاری نیستند. باید دید میتوانم برای اجرا با سالنی به توافق برسم که قرارداد درصدی منعقد کند یا نه.
وی متذکر شد: با شرایطی که دولت و ادارهکل هنرهای نمایشی دارد، تئاتر آوانگارد، تجربی و بدنه را باید تعطیل کنیم چون کسی برایش مهم نیست که چه اتفاقی برای این تئاتر رخ میدهد.
دادگر درباره اینکه برخی گروههای جوان و حتی باسابقه بهعنوان تجربهگرایی و ساختارشکنی روی صحنه از الفاظ یا فرمهایی نامناسب در اجرا استفاده میکنند، اظهار کرد: هر کسی میتواند هر ادعایی که میخواهد داشته باشد ولی این وظیفه منتقد است که درست را از نادرست مشخص کند. آثاری که قصد دارند تجاری و دارای فروش گیشه باشند به سمت چنین روندی حرکت میکنند.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: کسی به من پول نمیدهد که ۵ ماه تمرین کنم و پیشنهاد جدیدی برای تئاتر داشته باشم، این دغدغه شخصیام است که اینگونه کار کنم و با وجود تمام سختیها و مشکلات تمایلی برای تولید تئاتر تجاری ندارم. البته من به کسی نمیتوانم بگویم که چنین کاری را انجام دهد یا نه زیرا کارگردان و گروه باید به تماشاگر خود پاسخگو باشد و تماشاگر است که مشخص میکند روندی که کارگردان و گروه در پیش گرفته درست است یا نه.
وی تصریح کرد: آزمایشگری، تجربهگرایی و آوانگارد بودن تبدیل به یک تیپ ظاهری شده است و ما از محتوا خالی شده و شدیداً به شکل و فرم گرایش پیدا کردهایم، این اتفاق در شعر ایران هم رخ داد و شعر در دوره قاجار از محتوا تهی و در فرم قدرتمند شد. وقتی تئاتر به شکل و فرم گرایش پیدا میکند، همه میخواهند در رقابت یکدیگر را غافلگیر کنند و همین روند باعث میشود که محتوا و تفکر کمرنگ شود. وقتی در جامعه جهل از علم پیشی بگیرد و اقتصادش ویران باشد، گرایش به شکل و دوری از محتوا بیشتر میشود.
دادگر در ادامه سخنان خود با بیان اینکه روندمان به گونهای است که فقط میخواهیم ببینیم و چیزی نفهمیم، اظهار کرد: از تاریخ باستان شکل برای ما مهمتر بود و اگر اندیشمندانی بودند که تلاش کردند تفکر و محتوا را وارد زندگی اجتماعی کنند، تمایل به تنبلی، دلالی و اقتصاد خراب باعث شد از محتوا خالی شویم.
این هنرمند تئاتر معتقد است که ما هیچوقت در تئاتر به پیرامونمان نگاه نمیکنیم و سیر تئاتر در کشوری که جهان سومی بوده و حالا رشد اقتصادی و فرهنگی داشته را بررسی نمیکنیم.
وی افزود: ما هیچ الگویی نداریم و خودمان را الگو قرار دادهایم و این روند باعث میشود مدام پیرتر، نحیفتر و ناتوانتر شویم.
کارگردان نمایشهایی چون «کالون و قیام کاستلیون»، «هملت» و «اولیس» تأکید کرد: رقابت ما در تئاتر شبیه بازی بچهها با اسباببازیهایشان شده و در آن محتوایی وجود ندارد. دلیل انگیزه تئاتر کار کردن و اینکه چرا فلان موضوع را انتخاب میکنیم و مناسبات افراد با موضوع انتخاب شده چیست، نمیدانیم و دستاویزمان فقط شکل و فرم شده است. در چنین روندی و در رقابت با هم، دوست داریم نفر اول شویم و مدعی میشویم که تابوها را میشکنیم بدون اینکه اندیشهای پشت آن باشد.
ثبت نظر