کارنامه هر بازیگری پر از نقشهایی است که هر کدام بخشی از تصویر حرفهای او را در ذهن مخاطبانش میسازد، اما فقط بعضی از نقشها هستند که تا همیشه نام و خاطرهشان ماندگار میشود. فریبا کوثری یکی از بازیگرانی است که کارنامه تقریبا پرکاری داشته اما در میان همه نقشهایش، ۲نقش بیشتر از بقیه در یادها ماندگار شدهاند.
ماریای نصرانی سریال «معصومیت از دست رفته» و عمره سریال «مختارنامه»، از ماندگارترین نقشهای کوثری و البته بهیادماندنیترین شخصیتهای سریالهای ویژه ماهمحرم هستند. کوثری از اینکه دیگر سریالهای تاریخی ماندگار در این سطح ساخته نشدهاند متأسف است و میگوید امیدوار است در آینده دوباره فیلم و سریالهای تاریخی تأثیرگذار ساخته شوند. با کوثری که دوست دارد بعد از سالها با بازی در نقشهای منفی هم تواناییهای خود را محک بزند گفتوگو کردهایم.
ماریا و عمره کجای کارنامه بازیگری شما هستند؟
خیلی سال از بازی در این نقشها گذشته است. معصومیت از دست رفته اوایل دهه۸۰ ساخته شد و مختارنامه هم کمکم به دهمین سال ساخت نزدیک میشود. من بعد از این نقشها، در فیلمها و سریالهای مختلفی بازی کردهام اما فکر میکنم این دو نقش بهدلیل خاص بودن، در ذهن مخاطبان ماندگار شدهاند. هرچند این نقشها با گذشت سالها دیگر برای من تمامشده اما خوشحالم که هنوز موردتوجه قرار میگیرند. این یعنی انتخابم درست و البته این سریالها قوی و تأثیرگذار بوده است.
چه چیزی باعث میشود نقش یا سریالی تا این اندازه در یادها بماند؟
بعضی سریالها فراموش نمیشوند؛ مثلا خودم هیچوقت نمیتوانم سریالهای شب دهم و میوه ممنوعه را فراموش کنم هرچند که در آنها بازی نکردهام. وقتی سریال فکر شده و قوی باشد، نقشهای آن هم ماندگار میشوند. معصومیت از دست رفته و مختارنامه گواه این حرف هستند. خوب است مسئولان تلویزیون به این موضوع توجه کنند که سریالهای تاریخی بهشدت موردتوجه قرار میگیرند و از خودشان بپرسند چرا بعد از این همه سال تجربه خوب چنین کارهایی دیگر تکرار نشده است؟
بهنظر شما چرا دیگر کمتر سریالهای تاریخی ماندگار ساخته میشود؟
متأسفانه تلویزیون ما به جای اینکه مسیر پیشرفت را طی کند، روزبهروز در حال پسرفت است. زمانی بود که سریالی مانند امامعلی(ع) یا حتی سریالی خارجی مثل «سالهای دور از خانه» میتوانست توجه بیشتر مردم را جلب کند و آنها را پای تلویزیون بنشاند اما حالا با این هجمه رسانهای و فضای مجازی که رقیب تلویزیون هستند، جای خالی سریالهای باکیفیت واقعا خالی است.
از اینکه در سریالهای تاریخی بازی کردهاید راضی هستید؟
فکر میکنم انتخاب درستی کردهام. بهخاطر دارم که همان زمان دوست داشتم نقشهای منفی سریال را بازی کنم اما کارگردان با این کار مخالفت کرد. حالا که میبینم مردم چقدر با این نقشها ارتباط برقرار کردند و دوستشان داشتند، متوجه میشوم که انتخابم درست بوده است.
بهنظر شما چرا آثار تاریخی تا این حد موردتوجه قرارمیگیرند؟
هنوز بعد از این همه سال و بازی در فیلمها و سریالهای متنوع، مردم بیشتر از همان ۲نقشی در سریالهای تاریخی مختارنامه و معصومیتازدسترفته یاد میکنند. هر دوی این سریالها هم برای ماهمحرم ساخته شدهاند. معتقدم وقتی نقشی را در سریال تاریخی بازی میکنیم، به نوعی به آن شخصیت ادای دین میکنیم. به همین دلیل نقش و سریال ویژه میشوند؛ مثلا در آثار امروزی بیشتر نقش زنانی را بازی میکنیم که زندگی روزمره دارند، هر روز در دنیای واقعی شبیه به آنها را میبینیم و از کنارشان عبور میکنیم. شاید این شخصیتها برایمان آنقدر عادی شدهاند که موقع بازی کردن در نقش آنها، دنبال ادای دین نیستیم. کاراکترها در نقشهای تاریخی حضور پررنگ و تأثیرگذاری دارند و برای ماندن پای اعتقاداتشان ایستادگی میکنند. به همین دلیل هم بیشتر موردتوجه قرارمیگیرند.
بعد از عمره و ماریا دیگر نقش تاریخی به شما پیشنهاد نشده؟
نه. بهطور کلی در این سالها کمتر آثار تاریخی ساخته شده است. دیگر کمتر کارگردان تاریخیساز داریم و افرادی مانند مهدی فخیمزاده که چنین آثاری میساختند، دیگر سراغ ژانر تاریخی نمیروند. هزینه ساخت آثار تاریخی زیاد است و از طرف دیگر، مدیران سازمان صداوسیما هم سلیقه خاص خود را دارند که از فضای چنین سریالهایی دور است. داوود میرباقری مشغول ساخت سریال سلمان است و امیدوارم با این سریال تحولی در فضای ایجاد شده برای سریالهای تاریخی اتفاق بیفتد.
گفتید که بازی در نقشهای تاریخی خاص است و دیدن نقش زنان امروزی عادی شده است. زنان در نقشهای امروزی چه ویژگیهایی دارند؟
شاید زنان امروزی را هر روز اطرافمان ببینیم، اما لازم است در آثار تلویزیونی و سینمایی بیشتر به آنها پرداخته شود. زنان، قصههای پیچیده، دردناک و جذابی دارند که میتوان سراغ آنها رفت. ما عادت کردهایم زنان را در سریالها منفعل و در نقش مادر، همسر و خواهری ببینیم که در سایه قرار دارند. فیلمنامهنویسان ما هم نقش متفاوتی برای زنان نمینویسند؛ مثلا درباره و برای زنان ۴۰تا ۷۰سال چه سریالهایی ساخته میشود؟ زنان در بیشتر کارها نقش مکمل دارند و در قصههای تکراری دیده میشوند. کمتر میبینیم نقش یک زن محوری باشد و به نیازها و خواستههای او در قصه پرداخته شود.
با این توضیحات نقش یک زن امروزی باید چه ویژگیای داشته باشد که آن را بپذیرید؟
دوست ندارم نقشهای تکراری بازی کنم. اگر قرار است در نقش یک زن امروزی در سریالی دیده شوم، ترجیح میدهم همان نقش تکراری مادر مهربان نباشد. دوست دارم نقش زنانی را بازی کنم که در روند قصه تأثیرگذار هستند. بازی در نقشهای متفاوت میتواند مرا به چالش بکشد و باعث شود خلاقیت داشته باشم.
تا به حال نقش منفی بازی کردهاید؟
خیلی به این کار علاقه دارم اما تا به حال اتفاق نیفتاده است. اتفاقا به تازگی با یک پیشنهاد کاری مواجه شدهام و از کارگردان خواستهام به جای نقش مثبت تکراری، بازی در نقش کاراکتر منفی سریال را به من بسپارد. فکر میکنم چنین انتخابی نهتنها برای کارگردان چالش است، بلکه برای خودم هم تجربه جدید و خوبی خواهد بود. بعد از اینکه همیشه در نقشهای مثبت دیده شدهام، یک نقش منفی باعث میشود بازی، حرکات، نگاه کردن و حرف زدنم تغییر کند تا بتوانم نقش منفی را باورپذیر از آب دربیاورم. با این کار تواناییهای من هم بهعنوان بازیگر محک میخورد. فکر میکنم در همه جای دنیا هم اینطور است که قرار نیست یک بازیگر همیشه برای نوع ثابتی از نقشها انتخاب شود. باید به بازیگر فرصت تجربههای تازه داده شود.
«معصومیت از دست رفته» نخستین کار محرمی شما بود؟
بله. در این سریال ایفاگر نقش ماریا نصرانی بودم؛ زنی که بهشدت به اولاد امام علی(ع) عشق میورزید و علاقه خاصی به امام حسین(ع) داشت. بهنظرم این نقش جزو آندسته از نقشها درکارنامه هنری من به شمار میرود که شاید فرصت آن برایم پیش نیاید که دیگر نظیر آن را بازی کنم. وجود این زن پر از عشق به امام حسین(ع) بود و همین موضوع به او معنویت خاصی میبخشید. ایفا کردن این نقش با توجه به ارادتی که به این خاندان دارم برایم جذابیت خاصی داشت.
آیا تا به حال از اینکه بازیگری را انتخاب کردهاید، پشیمان شدهاید؟
بعضی وقتها پشیمان میشوم. دلیل این پشیمانی هم بیمهریهایی است که به پیشکسوتها میشود. با این حال سعی میکنم از اینطور اتفاقات درس بگیرم. خیلی وقتها هم خلاف این اتفاق میافتد و وقتی میبینم مردم چقدر به بازیگر مورد علاقهشان احترام میگذارند و محبت دارند، حس میکنم از انتخابم پشیمان نیستم.
اگر بازیگر نمیشدید سراغ چه کاری میرفتید؟
تا به حال به این موضوع فکر نکردهام. فکر میکنم این مسیری بوده که خداوند برای من درنظر گرفته و اگر قرار بود کار دیگری انجام دهم، حتما مرا در مسیر دیگری قرار میداد. برایم مهم نیست که شغلم بازیگری است چون تلاش میکنم قبل از آن، انسان خوبی باشم. فکر میکنم هرقدر هم بازیگر خوبی باشم، نباید فقط به شهرت و درآمد این کار توجه کنم، وگرنه جایگاهی نخواهم نداشت. انسان خوبی بودن سختتر از بازیگر خوب بودن است.
مردم هنوز هم درباره ماریا و عمره با شما حرف میزنند؟
بعد از این همه سال، هنوز هم وقتی مردم مرا میبینند از اینکه این دو نقش را دوست داشتهاند میگویند. جایی که من امروز ایستادهام از لطف و توجه مردم و طرفداران است و بدون آنها کار من بیمعناست. از اینکه چنین مردم خوبی داریم بهخودم میبالم. حرفه بازیگری بیرحم است و اگر بیمهری وجود دارد، از جانب اهالی همین حرفه است نه از جانب مردم. همانطور که میبینیم وقتی هنرمند پیشکسوتی از دنیا میرود، شاید سلبریتیها بهخودشان زحمت حضور در مراسم تدفین و عزاداری را ندهند، اما مردم اینطور مواقع هم حضور دارند.
مردم هنوز تلویزیون را دوست دارند؟
تلویزیون بهشدت دچار سختگیریهای بیمورد شده و یکی از اصلیترین دلایل دوری هنرمندان قدیمی از تلویزیون همین است. ما واقعیت جامعه را در تلویزیون نمیبینیم و این طبیعی است که مردم با آن احساس بیگانگی داشته باشند. سیاستهای تلویزیون و سختگیریهایش به قدری زیاد است که گاه مردم وقتی ما را در خیابان میبینند به دورویی محکوممان میکنند. تلویزیون به قدری کمکار شده که ما هر سال در ایام محرم فقط شاهد پخش «مختارنامه» هستیم و هنوز پس از سالها سازمان صدا و سیما نتوانسته اثر مناسب دیگری برای این ایام تولید کند. مردم دیگر تلویزیون را دوست ندارند و این اتفاق نشأت گرفته از سیاستها و انتخابهای غلط رسانه ملی ماست.
محرم که شروع میشود خودتان به یاد نقشهایی که در مختارنامه و معصومیت از دسترفته بازی کردهاید، میافتید؟
من بهعنوان بازیگر با نقشهایم زندگی میکنم، بنابراین فرقی ندارد که چه زمانی باشد. اما در ماه محرم وقتی دوباره به این نقشها توجه نشان میدهند از اعتمادی که کارگردانان برای سپردن این نقشها به من کردهاند متشکر میشوم. ماندگاری این نقشها را مدیون اعتماد آنها و لطف مردم هستم.
بازی مقابل فریبرز عربنیا که نقش مختار را بازی میکرد، چطور بود؟
عربنیا بهعنوان بازیگر نقش مقابلم بسیار همراه خوبی بود. بدهبستانهای بسیار خوبی در زمان بازی داشتیم و همین باعث شد نقشها به دل بنشیند. من به سهم خودم از او تشکر میکنم که در بیشتر صحنهها حتی زمانی که لازم نبود مقابل دوربین باشد، روبهروی من میایستاد و بازی میکرد تا من بتوانم نقشم را بهتر ایفا کنم. بهعنوان بازیگر نقش مقابل خیلی به ایشان احترام میگذارم. انرژی خیلی خوبی به من میدادند.
احساستان از اینکه برای بازی در سریالهای محرمی انتخاب شدهاید، چیست؟
وقتی از میان این همه بازیگر برای ایفای نقشهای مذهبی انتخاب میشوی، حس وحال عجیبی به تو دست میدهد. متأسفانه بحث و بررسی ما پیرامون زندگی و منش امام حسین(ع) محدود به یکماه محرم میشود، اگر هدف ما نزدیکی به آرمانهای امام حسین(ع) است باید در تمام سال به تبادل نظر درباره زندگی ایشان و پخش و ساخت سریال به این مناسبت بپردازیم. بهنظر من بازی در سریالهای معصومیت از دست رفته و مختارنامه، توفیق و سعادتی بود که خداوند نصیب من کرد. بازی در سریالها و فیلمهایی که پیرامون زندگی ائمه(ع) است قسمت هرکسی نمیشود و لیاقت میخواهد چون در آنها رسالتی داری که باید به خوبی به دیگران منتقل کنی. برای من بازی در آثاری از ایندست همواره بسیار جذاب است؛ چرا که شهادت امام حسین(ع) از بار تراژیک زیادی برخوردار است، بهگونهای که بعد از گذشت قرنها هنوز صحبت در این مورد برای شیعیان تأثربرانگیز است و آنها هر سال با شور خاصی دست به عزاداری میزنند.
شما تجربه اجرا هم داشتهاید؟
برنامه «زنان قصه ما» را اجرا کردهام. دغدغه من آسیبهای اجتماعی در حوزه زنان است و برای همین در این حوزه شغل اجرا را هم تجربه کردهام. میدانم مجری باید حجمی از اطلاعات داشته باشد اما چون این قصه درباره زنان بود، احساس کردم من راحتتر میتوانم با مهمانان ارتباط برقرار کنم. برای اجرا پول زیادی نگرفتم و دوست داشتم برای زنان برنامه اجرا کنم. بیشتر زنانی که ما با آنها در ارتباط بودیم، کسانی بودند که یا همسرشان فوت کرده بود یا از او جدا شده بودند. معضلات زنان امروز خیلی زیاد است. البته خوبیای که تمام این زنان داشتند این بود که همگی برای اداره زندگی به خودباوری رسیده بودند.
قرار بود در سریال «مرضیه» به کارگردانی فلورا سام که یک اثر محرمی است بازی کنید؟
صحبتهایی در این مورد انجام شد اما در نهایت من در این سریال بازی نکردم. اما هنوز در خبرها میبینم که درباره این موضوع حرف زده میشود.
نظرتان درباره حضور هنرمندان در فضای مجازی چیست؟
شاید از هر ۱۰ فعالیت اجتماعی، عکس یکی از آنها را در فضای مجازی بگذاریم، فقط برای اینکه بگوییم ما هم حواسمان هست و در کنار مردم هستیم. گاهی فکر میکنم صفحه اجتماعیام را ببندم، شاید ما استفاده از این فضا را یاد نگرفتهایم. اما بعد میگویم چرا بهخاطر یک عده حداقلی این کار را انجام بدهم.
مختارنامه؛ مهمترین سریال محرمی تلویزیون
فریبا کوثری در یکی از مهمترین سریالهای تاریخ تلویزیون یعنی مختارنامه به کارگردانی داوود میرباقری، نقشی کلیدی برعهده داشت. داستان این مجموعه تلویزیونی از زخمیشدن حسن بن علی(ع) و رفتن امام به مدائن که حاکم آن عموی مختار است شروع میشود. مختاراز طرف عمو فراخوانده میشود تا از امام(ع) محافظت کند. بعد از شهادت امام حسن(ع) توسط همسرش جعده در ادامه، داستان به وقایع سال ۶۰ هجری، مرگ معاویه، حکومت یزید و جریان بیعت گرفتن از حسین بن علی(ع) میپردازد و در نهایت ۵سال بعد از حادثه عاشورا، مختار بهعنوان رهبر چهارمین قیام پس از عاشورا با متحد کردن شیعیان با شعار «یالثارات الحسین» به خونخواهی سالار شهیدان و شهدای کربلا قیام میکند. عمره همسر دوم مختار است که رابطه عاطفی و عاشقانه نزدیکی با مختار داشته و با آنکه پدرش فرماندار کوفه و از شیوخ انصاری است و در افکار سیاسی با دامادش در یک حزب و جناح نیست، همواره از مختار حمایت و پشتیبانی میکند و در پیروزیهای مختار نقش بسیار مؤثری ایفا میکند. جالب اینکه یکی از قطعات موسیقی مختارنامه به قطعه عمره مشهور است که هر وقت او در صحنه حضور دارد و با مختار در مراوده و گفتوگوست شنیده میشود؛ قطعهای که وجوه عاشقانه و دراماتیک آن بیش از دیگر قطعات موسیقی این سریال است.
معصومیت از دست رفته یک خزانهدار
داوود میرباقری قبل از مختارنامه، یکبار دیگر ساخت سریالهای محرمی را با معصومیت از دست رفته تجربه کرده بود. داستان این سریال، به سده نخست هجری برمیگردد و با محوریت شخصیتی به نام شوذب شکل میگیرد که از یاران امام علی(ع) بود و در زمان امویان خزانهدار کوفه شد. میرباقری شوذب را در میانه عشق بین دو زن ترسیم میکند. نخستین زن ماریاست که زمانی مسیحی بوده و خاطرات شیرینی از دوران خلافت امام علی(ع) دارد که به منزل آنان سر میزده و دستگیر فقر و تنگدستیشان بوده است. دیدن شوذب، ماریا را به یاد امام علی(ع) میاندازد و همین بهتدریج علاقه او را به شوذب شکل میدهد. ماریا که پس از مرگ مادر به دیر سپرده شده و به قالب راهبه مسیحی درآمده است، همچنان دل در گرو عشق شوذب دارد و برایش پیامهایی عاطفی میفرستد و در مواجهه بین این دو، شوذب نیز گرفتار عشق ماریا میشود. اما زن دوم یک یهودی است به نام حمیرا که با شمایل کولیوار خویش، دل شوذب را میفریبد و او را بهتدریج با وسوسه به راهیابی بیشتر به دستگاه خلافت امویان، از ایمان دور میسازد. شوذب نهایتاً با ماریا ازدواج میکند اما بهدلیل رفت وآمدهای مکرر حمیرا نسبت به او بیمحبت شده و ماریا او را ترک میکند.
ثبت نظر