هدایت هاشمی که با همسرش به «فرمول یک» آمده بود در گفتگو با علی ضیا از حواشی ازدواج مجدد و انگارههای ذهنی نادرست مردم درباره بازیگران گرفته تا احساس نزدیکیاش با مسعود ده نمکی، صحبت کرد.
به گزارش تسنیم، سیدعلی ضیا در برنامه «فرمول یک» میزبان هدایت هاشمی بازیگر و مهشید ناصری همسر او بود. هاشمی در ابتدا درباره ازدواج مجدد خود تصریح کرد: هر دو ما قبل از این زندگیهای مشترک دیگری داشتیم که به دلایلی ناموفق بود و از آن بیرون آمدیم. هر دو، پنج سالی بعد از آن زندگیها مجرد بودیم. خیلی سال قبلتر که خانم ناصری متاهل بود شاگرد بازیگری من بود. مدتی از ایشان خبری نداشتم تا اینکه متوجه شدم او جدا شده. بعدها با من تماس گرفتند و متوجه شدم قرار است او با یکی دیگر از شاگردانم ازدواج کند و من مشاورشان بودم. من با هر دو صحبت کردم و نظراتشان را گرفتم.
وی افزود: دیگر خبری نداشتم و فکر میکردم آنها ازدواج کردهاند. دو سال گذشت و خبری نداشتم تا اینکه برادر کوچکم علی نمایشی را کارگردانی میکرد و به من گفت برای بازیگر زن خانم مهشید ناصری را در نظر گرفته است. وقتی ایشان سر صحنه آمد دیدم هنوز مجرد هستند و آن ازدواج صورت نگرفته است.
هاشمی ادامه داد: خود من و دختر من از زندگی اولام در آن نمایش بازی میکردیم و دوستی خوبی بین ما سه نفر شکل گرفت و به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم با هم زندگی مشترک را شروع کنیم. البته تا قبل از آن او به من نگاه همسر نداشت و به من به عنوان مشاور و معلم نگاه میکرد.
ناصری هم در این باره گفت: من همیشه برای همه مسائل سعی میکردم از آقای هاشمی مشاوره بگیرم چون مطالعه بالایی در همه زمینهها دارند. هفدهم مهرماه ۹۴ هم ازدواج کردیم.
هاشمی نیز با بیان اینکه دخترم جانا هم هفدهم آذرماه به دنیا آمد و تاریخها را خوب به یاد دارم، تاکید کرد: ما زندگی مان را دو نفری ساختیم و به آن می بالیم. خیلی ها درباره بازیگران تصورات عجیبی دارند و فکر میکنند ما خیلی ثروتمندیم. در حالی که خود من تئاتری بودم و درآمد بالایی نداشتم. کارم در تلویزیون هم از سال ۹۰ آغاز شد. ما زندگیمان را با ۲۰ میلیون تومان پول پیش و یک هیوندای ۲۰۰۸ شروع کردیم.
وی تاکید کرد: اردیبهشت سال گذشته موفق شدیم در بلوار فردوس خانه ۷۰، ۸۰ متری ۱۵ سال ساخت بخریم. من این جزییات را میگویم چون با شکستن انگارهای که در ذهن مردم وجود دارد موافقم برای همین واضح صحبت میکنم. من بعد از ازدواج به شدت کار کردم و مدیریت اقتصادی را به همسرم سپردم. دقیقاً قبل از گرانیها خانه خریدیم و اگر چند ماه میگذشت دیگر نمیتوانستیم خانهدار شویم. فراخدستی و احسانی که در گذشته کردیم باعث شد خداوند این لطف را به ما داشته باشد.
این بازیگر یادآور شد: سر سریال «زوج و فرد» هم موفق شدیم اولین ماشین اتومات زندگیمان را بخریم که تولید داخلی هم هست. اولین بار با استپوی خود به شمال رفتیم. بعد هم به مشهد و پابوس امام رضا و پدر رفتیم.
هاشمی ادامه داد: خیلیها دوست دارند بازیگر شوند و زندگی هنری داشته باشند اما درک صحیحی از این موضوع ندارند و بیشتر درگیر شایعات هستند. ما قبل از اینکه سال گذشته خانهدار شویم، در خانهای زندگی میکردیم که ماهی چهار میلیون اجاره میدادیم. فکر خانم ناصری بود که در یک خانه کوچک زندگی کنیم. شاید مناسب شأن ما نبود و با مراوداتی که داریم درست نبود در یک خانه کوچک زندگی کنیم اما فکر درستی بود که انجامش دادیم و حالا هم سود کردهایم.
ضیا در ادامه به یکی از پستهای صفحه اینستاگرام هاشمی اشاره کرد که در آن از نزدیکی اندیشهاش با اندیشه مسعود ده نمکی علی رغم قبل، یادداشتی نوشته بود؛ هاشمی در این باره توضیح داد: زمان ما تحولات دانشجویی خیلی زیاد بود. ما دانشجویان دوران اصلاحات بودیم و حوادث زیادی آن زمان اتفاق افتاد. مسعود دهنمکی آن زمان دانشجو نبود و در طیف مقابل قرار داشت و روزنامه ای داشت که ما اختلاف عقیده زیادی را احساس میکردیم.
وی تأکید کرد: سال پیش که قرار شد فیلمنامه «زندانیها» را با هم کار کنیم به خاطر اختلاف عقیده و سلیقهای که حس میکردم حتی حاضر به خواندن فیلمنامه نبودم. ایشان مجابم کردند که زمان این رسیده که این اختلافات را کنار بگذاریم، زمان این مرزبندیها گذشته است و اگر شما هم بخواهید کار موثر اجتماعی انجام بدهید این مرزبندی را در ذهنتان بردارید. من هم پذیرفتم و فیلمنامه را که خواندم دیدم به شدت با بنیانهای اخلاقی اجتماع که اکنون خیلی روی آن تاکید دارم و فکر میکنم کمبود و کاستی مملکت ماست تاکید داشت و از معنویت برخوردار بود.
این بازیگر یادآور شد: فیلم درباره قانونی مبنی بر کاهش مدت زمان مکافات مجرمین با حفظ قرآن بود که میگفت این قانون باید تاثیر داشته باشد و ما بررسی کنیم آیا آدمها واقعا تاثیری از حفظ قرآن و حضور واقعی و معنوی امام زمان در زندگی خودشان احساس میکنند؟ من خیلی از این فکر خوشم آمد و در این فیلم همکاری کردم. دیدم ایشان هم بر سر چنین مناسبات اخلاقی پافشاری دارد، این شد که با او احساس نزدیکی کردم.
هاشمی تصریح کرد: به نظر من اقوام بشر به موجب اخلاق زندهاند؛ قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است. در جامعه ما دارد اتفاقاتی میافتد که مردم ما خیلی عجیب در فضای مجازی و اجتماعی نسبت به هم قضاوت میکنند.
وی در پاسخ به اینکه ممکن است شما با کسی اختلاف نظر سیاسی داشته باشید اما در جریان اخلاقی همسو باشید، گفت: ما اول انقلاب بچه بودیم اما به مرور دیدم آدمها چطور دارای مرزبندی شدند، همه انقلابی و حافظ نظام جمهوری اسلامی بودند ولی کم کم با هم اختلاف سلیقه پیدا کردند اکنون بعد از مدتی با هم همگرا شدند چون آن مرزبندی ها به رونق مملکت کمک نکرده است و من این آدمها را زیاد میبینم.
ضیا هم از این موضوع سخن گفت که راه نجات مردم از این شرایط اقتصادی همدلی است و باید نگاههای اصلاح طلب و اصولگرا و اعتدالیون کنار گذاشته شود تا مشکلات مملکت حل شود.
هاشمی نیز دراین باره اظهار کرد: غیر از جریانات سیاسی آدمهایی هم هستند که سیاسی نیستند و در زمینههای فرهنگی و تجاری و اقتصادی آدمهایی که واگرا و از هم جدا بودند حالا همگرا شدهاند.
وی همچنین با اشاره به ماجرای ازدواج مهدی هاشمی و واکنش گلاب آدینه، بدون اینکه نامی از این دو ببرد، تصریح کرد: ما خوشبختانه بزرگترهایی در عرصه فرهنگ وهنر داریم. در مقابل اینکه مردم در مقابل یک موضوع واحد واکنش نامناسبی نشان میدهند و یک هنرمند باسابقه را که از کارهایش فقط لذت بردهاند تخریب میکنند، میبینیم آدم دیگری هم که در همان ماجرا دخیل است در یک جشن از او به عنوان انسانی نازنین یاد میکند و به همه ما اخلاق را یادآور میشود. تا بگوید شرایط خصوصی زندگی مردم را نمیتوان قضاوت کرد. درباره آغاز زندگی من و خانم ناصری هم اینگونه بود.
ناصری نیز در این خصوص گفت: ما خیلی مورد قضاوت قرار گرفتیم. به نحوی که ترجیح دادیم کمرنگتر باشیم. چون آنقدر مورد نامهربانی قرار گرفته بودیم و قضاوت بیجای دیگران برای ما سخت بود که قلبمان از این میزان قضاوت درد میگرفت. کسی در گوشهای نشسته و درباره زندگی من قضاوت میکند و آن را مینویسد که دیگران هم بخوانند.
وی خاطرنشان کرد: خیلی باید مواظب گفتهها و رفتارمان باشیم چون شوخی نیست و خیلی ها ممکن است یاد بگیرند و همینطوری مثل دومینو میرود و یک دیدگاه منفی را منتشر میکند که اصلاً قشنگ نیست. همه ما هموطن و انسان هستیم. با خصوصیات خودمان و سعی کنیم کمتر همدیگر را قضاوت کنیم. حتی درداخل خانوادهها و فرزندمان را هم قضاوت نکنیم.
ضیا نیز به موضوع مشابهی اشاره کرده و گفت: چند سال قبل یک برنامه صبحگاهی را اجرا میکردم و یک هفتهای بود که پیش میآمد مثلاً لباسم چروک باشد و مثل همیشه مرتب نبودم. تا اینکه در اینستاگرام عدهای شروع به تحلیل نوع پوشش من و چروک بودن لباسم کردند در حالی که نمیدانستند من به خاطر بیماری پدرم شب تا صبح بالای سر او هستم واز بیمارستان یک راست میآمدم تا برنامه را اجرا کنم و کار درست را این میدیدم که لحظهای از پدرم دور نشوم. در زندگی همه ما چیزهایی وجود دارد که اصلاً دلیلی ندارد آن را عمومی کنیم و برخی علیرغم بیاطلاعیشان فُحش میدهند.
هاشمی نیز در پایان گفت: همه ما بخشی در زندگیمان داریم که دوست داریم متعلق به خودمان باشد و نمیخواهیم با دیگران شریکش کنیم و نباید مورد قضاوت قرار بگیریم.
ثبت نظر