این روزها سریالهایی در شبکه نمایش خانگی ساخته و توزیع میشود که از همان ابتدا به ساکن با حاشیههای فراوانی مواجه است و در میانه تولید این معظلات بیشتر شده و به رها شدن سریال میانجامد.
در همه جای دنیا تولید فیلمها و سریالها قاعده و قانون مشخصی دارند و از اصولی پیروی میکنند، اما در شبکه نمایش خانگی که در ایران از سال ۸۹ و با توزیع سریال «قلب یخی» پاگرفته این قوانین دیده نمیشود. بارها این را دیده و شنیدهایم که فلان سریال و یا بهمان سریال با اینکه سازندههای خوب و صاحب نامی هم داشته اند، اما نتوانستهاند در شبکه خصوصی آنطور که باید و شاید از تعدد مخاطب برخوردار باشند. هنوز مشخص نیست مجوز برخی از این سریالها توسط کدام شورای نظارت تصویب و به مرحله طرح و اجرا میرسد.
در نتیجه برخی از این سریالها با وجود عوامل حرفهای در حوزه سریال و فیلم سازی، در میانه راه به مشکلاتی اعم از نبود ممیزی لازم، اختلاف با بازیگران، جدایی کارگردان از ادامه سریال، اعمال سلیقههای شخصی و ... برخورد میکنند.
علاوه بر این نکته مهمتری که حائز اهمیت است، حقوق مصرف کنندههایی است که به طور هفتگی هزینههایی بابت تماشای این سریالها از سبد مصرفیشان خرج میشود و در پایان هیچ به هیچ!
* قلب یخی؛ قصهای که تغییر کرد!
اولین سریالی که در حوزه نمایش خانگی با چنین مشکلی مواجه شد سریال «قلب یخی» به کارگردانی محمد حسین لطیفی و نویسندگی حامد عنقا بود که کارگردان و نویسنده آن در فصل سوم تغییر کردند و سامان مقدم و علیرضا بذرافشان جایگزین آنها شدند. این سریال که در لایه های زیرین خود به حضور گروه های فراماسونری و به عبارتی شیطان پرست ها میپرداخت و به خوبی در زیر لایه های معمایی و جنایی روایت می شد، سرانجام نامشخصی داشت و بعد از پایان فصل اول و توبیخ عواملش، با گروهی دیگر ساخته شد و قصه نیز به همان نسبت وارد فضای خانوادگی و مبهمی با تعدد کاراکترها رسید.
** عنقا: دستگاه قضایی باید به ماجرا ورود کند
«حامد عنقا» نویسنده سریال «قلب یخی» که اولین سریال در شبکه نمایش خانگی بود، خود یکی از افرادی است که با تغییر فیلمنامهاش حین توزیع سریال مواجه شد. وی درباره این موضوع گفت: وقتی سازندهای پروانه ساخت میگیرد و به هر دلیلی پروانه نمایش نمیگیرد و یا فیلمش دچار معضلی میشود تا مادامی که پروندهاش را حل نکند وزارت ارشاد پروانه ساخت جدید به او نمیدهد. در حوزه سریال سازی در شبکه نمایش خانگی هم همینطور است.
وی در همین زمینه نیز بیان داشت: «قلب یخی ۱ و ۲» به جهت اقتصاد بازار کار موفقی بود، اما بعد از پخش دو سه قسمت اول فصل ۳، تهیه کننده گفتوگویی کرده بود درباره اینکه ما داریم ورشکست میشویم و کار در پخش نیمه کاره رها شد. از آنجایی که تهیه کننده تا پایان این کار نمیتواند کار جدیدی را شروع کند، مجبور شد تا سریال را به پایان برساند و ۶ قسمت آخر قلب یخی را با هم به بازار عرضه کرد.
نویسنده فصل اول سریال «قلب یخی» ادامه داد: وزارت ارشاد فکر میکند که شما به عنوان تهیه کننده حرفهای احتیاج دارید که چرخه کسب و کارت درست باشد و بتوانی تولید کنی و این چرخه در گرو پروانه ساخت است و نهایت کاری که می تواند به صورت تامینی انجام دهد همین است. موضوعی که در این جا مطرح میشود این است که در فیلمهای سینمایی اگر موضوعی خلاف عرف و شرع باشد سازندگان را به دادگاه احضار میکنند که درباره آن توضیح دهند.
وی با بیان اینکه من موافقتی با وزارت ارشاد ندارم، گفت: شما ده قسمت یک سریال را با هزینه ۱۲۰ هزار تومان خریداری میکنید و بعد از مدتی حس میکنید که در حق شما اجحاف شده است، آیا اینجا وظیفه وزارت ارشاد است که ماجرا را پیگیری کند یا دستگاه قضایی؟ اما اگر گاهی احساس میکنیم غش در معامله اتفاق افتاده است، همه ماجرا به وزارت ارشاد مربوط نیست. کما اینکه ماجرایی که برای سرمایه مشکوک شهرزاد اتفاق افتاده است، درست است که وظیفه وزارت ارشاد استعلام از نهادهای امنیتی هست اما واقعا کاری نمیتواند در این باره انجام دهد.
عنقا در همین زمینه ادامه داد: چرا دستگاه قضایی، کارگردان و تهیه کننده یک سریال تلویزیونی که برای سازمان صداوسیما است را صدا میکند و به آنها تذکر میدهد؟ اما سریالی که مردم ده هفته آن را خریداری کرده و نیمه کاره رها شده، تکلیفش چیست؟ و غیر این است که جزو مصادیق جرم است و دستگاه قضا باید در آن بخش ورود کند؟
این نویسنده در ادامه بیان داشت: وزارت ارشاد در چنین مواردی در عمل انجام شده قرار میگیرد و برای اعمال قانون در این مسائل قدرتی ندارد. نهایت کاری که میتواند انجام دهد اقدامات تنبیهی است که بگوید به سازندههای اثر مربوطه اجازه کار نمیدهیم. اما باز هم میگویم در این بین تنها کسی که ضرر میکند مصرف کننده و خریدار این سریالها است نه وزارت ارشاد.
** قهوه تلخ و وعدههایی که عمل نشد!
یکی دیگر از سریالهایی که در شبکه نمایش خانگی بسیار موفق عمل کرد و رکورد مخاطب و میزان فروش را در همان هفته اول بدست آورد، سریالی به کارگردانی مهران مدیری بود. مدیری که یکی از چهره های شناخته شده و دوست داشتنی تلویزیون است این بار از محبوبیت خود در جهت ورود به شبکه خصوصی استفاده کرد. او که در تیزرهای تبلیغاتی قبل از پخش مجموعه از مردم می خواست که سریالش را با خرید نسخه اصلی تماشا کنند، خود بر تعهدش پای بند نبود و در نهایت مخاطبان آخرین قسمت این اثر را ندیدند.
البته در این مجموعه کارگردان به تنهایی مقصر نبود، چون مدیری کار را به پایان رسانده و تحویل داده بود اما مجید و حمید آقاگلیان تهیه کنندگان اثر، بدون هیچ توضیحی آن را روانه بازار نکردند تا هنوز که هنوز است مخاطبان مهران مدیری را به بدعهدی متهم کنند.
* ابله؛ توقف در میانه پخش
سریال «ابله» اولین تجربه کمال تبریزی در شبکه نمایش خانگی بود. تبریزی بعد از مجموعه الف ویژه «سرزمین مادری» که در همان ابتدای راه پخشش از تلویزیون متوقف شد، این بار شانس خود را در شبکه نمایش خانگی با یک سریال امتحان کرد که تبدیل به اثری ضعیف در کارنامه او بدل شد. این سریال بر خلاف گزینههای زیادی که برای موفقیت داشت، از جمله حضور چهره های معروف تلویزیونی و شبکه خانگی مثل محسن تنابنده، احمد مهرانفر، شبنم مقدمی، هوتن شکیبا باز هم دومین شکست این شبکه انحصاری به شمار رفت.
در این سریال محسن تنابنده در نقش یک پیرزن با طراحی گریمی متفاوت حاضر شده بود و تبلیغ های صورت گرفته و حدس و گمان ها قبل از پخش به گونهای بود که مخاطب فکر میکرد با زوایای جدیدی از بازی تنابنده در این سریال مواجه خواهد شد که این اتفاق نیفتاد. با اینکه علیرضا طالب زاده نگارش ابله را بر عهده داشت، نتوانست رضایت مخاطبانش را جلب کند و عدم موفقیت کار باعث شد از سمت تهیه کننده پخش آن متوقف شود.
* عشق تعطیل نیست، کمبود سرمایه کافی/ بیرنگ: تهیهکنندهها بیشتر دلال هستند تا کارگذار فرهنگی!
«عشق تعطیل نیست» که تنها پنج قسمت از آن به بازار عرضه شد، در میانه راه تولید با مشکل عدم سرمایه کافی مواجه شد و تهیه کننده تصمیم گرفت تا از ادامه سریالی که محمدرضا گلزار و مهناز افشار نقشهای اصلیاش را ایفا میکردند، انصراف دهد. در همین زمینه با «بیژن بیرنگ» کارگردان دو مجموعه نمایشی «شام ایرانی» و «عشق تعطیل نیست» صحبت کرده و نظر او را درباره عدم توفیق این سریالها جویا شدیم.
«بیژن بیرنگ» کارگردان سریال «عشق تعطیل نیست» در همین زمینه به فارس، گفت: مشکل سریال ما که فقط ۵ قسمت از آن توزیع شد، این بود که سرمایهگذارمان پول نداشت و ماجرای سلیقهای با آقای گلزار پیش آمد که گفت من متن را دوست ندارم و تغییرش دهید! لااقل تهیه کننده ما با با عوامل تسویه نکرد که حداقل بتوانیم با گروه دیگری سریال را بسازیم.
وی ادامه داد: سرمایه گذار بر این باور بود که سرمایهای که میدهد به سرعت به حساب او برمیگردد و به عبارتی بیشتر دلال بود تا کارگذار فرهنگی و در این شرایط بیشتر انرژی ما صرف این میشود که فلان بازیگر را با واسطه به پروژه برگردانیم و ... در سینما با سرمایه مشخصی فیلمی میسازند اما در شبکه خانگی این وجود ندارد و کار شروع میشود و در میانه راه تازه متوجه بی پولیشان میشوند.
این کارگردان درباره عدم توفیق بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی نیز گفت: ما در سینما، مراجع فراوانی داریم که در مواقع بحرانی بتوانیم به آنها مراجعه کنیم، اما در بخش سینمای خانگی قدرت حاکمی نداریم. برای مثال در سینما اگر فردی مشکلی داشته باشد این را میداند که پروندهاش بسته خواهد شد.
کارگردان سریال «خانه سبز» ضمن بیان اینکه در سینما اگر تهیه کنندهای با عواملش تسویه نکند، نمیتواند کار بعدی خود را بسازد، گفت: در شبکه نمایش خانگی اینطور نیست و افرادی که در این حوزه کار میکنند شاید اصلا نخواهند کار بعدی داشته باشند و دغدغه این را ندارند و درباره بازیگران هم همینطور است.
وی با اشاره به عدم قانونمند بودن شبکه نمایش خانگی نیز گفت: به هر ترتیب هر صنفی باید قانونمند باشد که متاسفانه در اینجا وجود ندارد و شرایط طوری پیش میآید که آدم عطایش را به لقایش میبخشد. در سینما اگر تهیه کنندهای پروانه ساختی داشته باشد و نتواند بسازد باید آن را باطل کند و با عوامل تسویه کند و بعد کار جدیدی را شروع کند، اما در شبکه خانگی اینطور نیست. یکی دیگر از قوانینی که در سینما وجود دارد این است که اگر حتی نتوانستید پولی به بازیگر بدهید او مجاز به ترک گروه نیست و نمیتواند همکاریش را ادامه ندهد.
کارگردان فصل ۱ و ۲ «شام ایرانی» درباره این پروژه خود نیز بیان داشت: تولید سری ۱ و ۲ این کار خیلی موفق بود، اما برای تولید سری ۳ بنا به سلیقههای شخصی ۲۵ درصد از سهم مرا فروختند و کنارم گذاشتند و خودشان با کارگردان دیگری کار را ساختند که اتفاقا موفق هم نشدند.
** «احضار» اولین و ناموفقترین سریال در ژانر وحشت
حدود یک ماه قبل از شروع توزیع اولین سریال ترسناک ایرانی در شبکه خانگی، بیلبوردها و پوسترهایش در مترو و خیابانها جلب توجه میکرد و نوید یک سریال موفق در ژانر وحشت را میداد، اما بعد از حدود ۵ قسمت از سریال آنچه تصور میشد به باد فراموشی سپرده شد و سریال در حد و اندازه و قامت یک سریال ترسناک ظاهر نشد! شاید باید به تفصیل به ریز اتفاقهای نامطلوب این پروژه پرداخت، اما در همین حد که مدت زمانی نزدیک به ۵ سال برای سریالی با چهار نویسنده و بازیگران نقش اصلی که اسمشان از تیتراژ حذف شده و همچنین تغییر فیلمنامه همه آن چیزهایی است که در عدم موفقیت این سریال تاثیر داشت.
** سلطان محمدی: منتفعهایی که نظارت محتوایی را رها کردهاند
«حسین سلطان محمدی» منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با فارس در این باره نیز گفت: وضعیت سینمای خانگی و حوزههای مشابه گردش اقتصادی بسیار و ناگفتهای دارند و تلاش میشود وارد ارقام در حرکت درآمده در این میدان کمتر توضیح داده شود و حداکثر چیزی که جدیدا مطرح شده این است که فلان فیلم رکورد فلان سریال را زد!
وی با اشاره به چرخش مالی که در این شبکه خانگی وجود دارد، ادامه داد: چرخش مالی آثار شبکه نمایش خانگی نامعلوم است و یک مقدار حالت سنتی این شبکه تغییر پیدا کرده و کمتر کسی به صورت پژوهشی وارد این بحث میشود. اگر قبلا شبکه نمایش خانگی یعنی سی دی و دی وی دی توزیع میکردند، اما الان با بهره گیری از توان شبکههای اینترنتی با تعدد بالا و نرخهای ارزانتر و حتی عدم بحث در مورد فروش آن در شبکههای ماهوارهای و حق رایت گرفتن نشان میدهد ما با حوزه اقتصادی بسیار گستردهای طرف هستیم که چرخش مادی آن کمتر به رخ کشیده شده و جلوه داده میشود، اما در این شرایط من و امثال من به این مشغول هستیم که کیفیت و محتوای این سریالها چرا به این صورت است؟
این منتقد ادامه داد: شبکه نمایش خانگی و امثالهم به این دلیل که سهولت بسیاری در دسترسی دارد با هزینه ارزانتر در اختیار مخاطب قرار میگیرد. در بخش توزیع این سریالها به شدت کسب درآمد میشود حال چه در خرید سی دیها و چه پخشهای آنلاین توسط اپلیکیشنهای پخش فیلم و سریال. اگر یک زمانی درباره فروش اخراجیها ۱، که در همان روز اول بالای یک و نیم میلیون سیدیهایش به فروش رفت و در حال تدارک برای توزیع مجدد بودند، توجه میشد، در حال حاضر در مورد آثار موجود کمتر کسی این را میگفت که تعداد تماشا و هزینههایی که بابت خرید سی دی و خریدهای اینترنتی میشود، چقدر درآمدزایی دارد.
وی افزود: شبکه نمایش خانگی حتی این را هم توضیح نمیدهد که برخلاف سالن سینما که میگوییم توزیع کننده پولی را دریافت میکند و شهرداری عوارض میگیرد و در نهایت از هر درآمدی حدود ۵۰ درصد به صاحب فیلم میرسد اما درباره روند جریان شبکه نمایش خانگی کسی توضیحی نمیدهد! در حال حاضر حتی اپلیکیشنهایی که پخش سریال و فیلم را دارند، به راحتی میتوانند تبلیغهایی کلان داشته باشند و چه کسی روی اینها نظارت دارد؟! شما حتی فروش نرفتهترین فیلم سینمایی را در شبکه نمایش خانگی پخش کنید، سودش در میآید. حتی شبکههای تعاملی تلویزیون نیز همگی این فیلمها را پخش میکنند.
سلطان محمدی در ادامه بیان داشت: همه اینها مواردی است که باید شفاف گفته و توضیح داده شود که سازنده، تهیه کننده و سرمایهگذار چه مبلغی برای تولید این سریالها دریافت کرده و از سود توزیع چقدر به آنها پرداخت میشود و آیا کسی وجود دارد که به طور تحقیقی روی این موضوع بحث میکند؟ باید این چرخش سنگین باز شود که چقدر گردش مالی در این شبکه ایجاد میشود و چه افرادی آن را تقسیم کرده و بهرهمندی آن برای چه کسانی است؟ آن وقت است که ما میتوانید درباره این صحبت کنیم که چرا سازندگان پول عوامل را پرداخت نمیکنند؟!
وی در پایان نیز گفت: زمانیکه در سینمای عادی با این همه هیاهو خیلی رقمها جا به جا میشود و هیچ کسی حرفی نمیزند و خیلی مسائل گفته نمیشود، شبکه نمایش خانگی نیز جای خود را دارد و به اینجا میرسیم که همه محتوا را رها میکنند و پولهای عظیمی که از این چرخه اقتصادی بیرون میآید و توزیع میشود، بین چه عواملی توزیع میشود و چقدر سهم دولت و بخش خصوصی است؟ در این چرخه اقتصادی چه کسانی منتفع هستند که نظارت محتوایی کنار رفته است؟! سازندگان آثار نمایش خانگی با هیاهوی بی ربط باعث میشوند که درباره یکسری مباحث اصلی بحث نشود! از طرفی هم بعید میدانم هیچکدام از این سریالها با شکست اقتصادی مواجه شده باشند.
** «رقص روی شیشه» و قصهای که در نبود بازیگران تغییر کرد
بازیگران نقش اصلی سریال به یکباره و به خاطر عدم پرداخت حقوق و مزایایشان پروژه را ترک کرده و دیگر حاضر به ادامه همکاری نیستند! همین یک خط اصل ماجرای «رقص روی شیشه» بود که در رسانهها بازتاب گستردهای پیدا کرد. سریال که تجربه اول کارگردان آن مهدی گلستانه در شبکه نمایش خانگی بود و با سوپراستارهای سینما و تلویزیون استارت خورده بود و این نوید را به مردم میداد با سریالی متفاوت روبرو هستند، اما بعد از توزیع اولین قسمت سریال، بهرام رادان از ادامه همکاری انصراف داده و نویسندگان عدم حضورش را در روایت قصه به گونهای توجیح کردند.
** سرپرست شبکه نمایش خانگی: مخاطب کاری که دوست ندارد را نمیخرد!
اما در کنار تمامی گفتوگوها و نظرهای سازندگان و کارشناسان هنری، سرپرست شبکه نمایش خانگی در شرایطی که ترجیح میداد کمتر صحبت کند، درباره حاشیههای ادامه دار در این شبکه خصوصی توضیحاتی ارائه داد. او در کنار اینکه حق اولیه را به تهیه کننده و پخش کننده داد معتقد بود که اگر مخاطبی سریالی را دوست نداشته باشد، خزیداری نمیکند. همچنین وی در پاسخ به سوالی مبنی بر سریالهای نیمه کاره در این شبکه خصوصی نیز معتقد بود که برخی سازندگان مصرند سریالهایشان باید به روز باشد، اما برخی نه و ما سعی میکنیم قانونی گردآوری کرده تا تولید قبل از توزیع به پایان برسد. همچنین دلیل دیگری نیز در این گفتوگو بیان شد و آنهم اینکه ما پولی برای تولید این سریالها به سازندگان نمیدهیم و برای رونق چرخه تولیداتشان باید به آنها زمان دهیم!
** سریالها پس از پایان تولید توزیع میشوند
«مصطفی سماوات» سرپرست شبکه نمایش خانگی در همین زمینه در گفتوگو با خبرنگار فارس، درباره تکلیف سریالهای نیمه تمام در شبکه نمایش خانگی، گفت: به تازگی تصمیم گرفتیم سریالهایی که میدانیم به پایان نمیرسند، را بعد از پایان تولید در بازار توزیع کنیم که مشکلات اینچنینی به وجود نیاید.
وی در توضیح صحبت خود نیز بیان داشت: گاهی اوقات سازندگان برای موفقیت سریال خود ترجیح میدهند تا سریالشان حین تولید، توزیع شود و با توجه به بازخوردهای مردم بخش بعدی کار را جلو برند و اگر به صورت کامل به ما تحویل دهند، این امکان وجود دارد که سریال به روز نباشد. از طرفی روی تولید برخی سریالها سرمایه گذاری شده و ما مطمئنیم که به پایان میرسند. ما این قانون را گذاشتیم که بر اساس آن کل قسمتهای سریال به طور کامل تصویربرداری شود. حالا ممکن است گروه تولید ۱۰ قسمت به ما تحویل دهند و این اطمینان را داریم که سریال تا پایان پیش میرود.
سماوات درباره حضور برخی کارگردانهای ناکارآمد که تا به حال تجربه سریالسازی نداشتهاند و به راحتی در این شبکه دست به سریالسازی زدهاند، نیز گفت: مرجع و تعامل ما در بخش تهیه کننده و کارگردانها، صنف است. به این صورت که نظر مشورتی صنف را درباره این افراد که رزومهای ندارند جویا میشویم و وقتی نظرشان مثبت بود با استناد به آن پیش میرویم و تهیه کننده و کارگردانهایی که تا به حال آمدند، مدارک و مستنداتی از صنف آورده یا دفتر کار داشتند و اینکه رزومهشان طوری بوده که میتوانستیم به آنها مجوز دهیم و نمونه کارهایشان در شورا دیده و بررسی میشود و درباره کارگردانی و گروه تولید نیز تصمیم گیریهایی صورت می پذیرد.
وی در پاسخ به این سوال که به نظر میرسد نظارت مشخصی از لحاظ محتوا و اقتصادی روی این سریالها وجود ندارد و نمونه بارز آن سریال «ممنوعه» بود که بعد از پخش سانسورهایی روی بخشهای مهمی از آن اعمال شد، گفت: در بخش محتوایی قطعا نظارتهایی وجود دارد. حال سریال ممنوعه مشکلهایی در ابتدا داشت و با اینکه فیلم نامهاش تائید شده بود، اما در اجرا همیشه درصدی تغییرات طبق شرایط بازیگری و کارگردانی وجود دارد که ممکن است حس بدی به مخاطب دست دهد. ما هم به محض نمایش برخی سکانسهای این سریال که موجب انحراف میشد جلوی آن را گرفتیم و اصلاح شد و تا پایان با همان اصلاحات پیش رفتیم.
سرپرست شبکه نمایش خانگی درباره اینکه سانسورهای صورت گرفته در سریال «ممنوعه» غیر منطقی انجام شده بود نیز گفت: متاسفانه جزئیاتش را در خاطر ندارم اما پروانه نمایش این سریال بر اساس اصلاحاتی که بعد از پخش اعمال شده صادر شده است. منکر این نیستم که این سریال حاشیهها و مشکلاتی نداشت، اما مدیریت شد و تا حدودی به پایان رسید و اشکالهایی که میفرمائید قابل قبول بود و در قسمتهای بعدی تا حدی رفع شد.
** مشکلاتی که برای تولید انبوه اجتناب ناپذیر است/ مخاطب کاری که دوست ندارد را نمیخرد!
سماوات درباره حقوق مصرفکننده در این شبکه خصوصی نیز گفت: اگر سریالی با اقبال مواجه نشود مردم آن را خریداری نمیکنند و این در بازار خرید مشخص است و از آنجایی که سریالهای این شبکه دچار حاشیههای اقتصادی میشوند، مخاطبانشان نیز هر کاری که دوست نداشته باشند را نمیبینند.
وی درباره سریال «عشق تعطیل نیست» که به صورت نیمه کاره رها شد، نیز گفت: این سریال پنج قسمتش به بازار آمد اما به دلیل عدم جذابیتی که داشت،مخاطب استقبال خوبی از آن نکرد و همین شد که دیگر توزیع نشد. علاوه اینکه سریال به صورت اپیزودی بود و مانند سایر سریالها دنبالهدار نبود.
سرپرست شبکه نمایش خانگی در ادامه افزود: اگر تعداد سریالهایی که تا به حال در شبکه خانگی توزیع شده را در کنار میزان خطاهایی که پیش آمده بگذارید، خواهید دید درصد بوجود آمده از اشتباهات قابل پیش بینی بوده است و این موضوع در همه کارهای تولیدی در دنیا هم بارها دیده شده است.
وی با اشاره به راه حلهایی برای جلوگیری از پیشامدهای احتمالی ادامه داد: در این سالها بسیاری از سریالها دچار حاشیه شده و ممکن است به هر دلیلی بازیگر ادامه همکاری ندهد، سریال متوقف شود و ... همه این اتفاقات برای تولید انبوده اجتناب ناپذیر است و باید برای بخشی از این اتفاقات راه حلهای به روزی داشته باشیم که جلوی تکرار این اتفاقات را بگیریم.
** نباید فکر کنید هر کاری میسازیم باید بهترین باشد!
سماوات با بیان اینکه اگر دنبال تولید محتوای داخلی باشیم باید فرصت لازم به تولید کنندگان دهیم تا سرمایه گذاری کنند بیان داشت: خوشبختانه در ایران اگر مخاطبی با سریالی موافق نباشد عدم خرید این سریال به منزله جواب او به سازندگان آنها را در ادامه راه تولید خود کمک میکند.
سرپرست نمایش خانگی در پایان نیز گفت: ما دستگاه متولی بین مردم و سازندگان هستیم و تولید کنندهها از ما سفارشی برای ساخت کارهایشان نمیگیرند و همیشه هم از آنها دفاعی نمیکنیم. بالاخره بخشهای خصوصی با هزینه خودشان سریال میسازند و پولی از ما نمیگیرند. از طرفی چرخه تولید داخلی باید راه بیفتد و رونق بگیرد و اشتباهها و ضعفهایی هم در این میان وجود دارد اما آیا میشود همه اینها را معطل و تعطیل کرد تا زمانیکه ما به ایده آلی برسیم؟ نه و این غیرممکن است و نباید فکر کنید هر کاری میسازیم باید بهترین باشد.
برچسب ها
ثبت نظر