دشمنی تلویزیون و شبکه نمایش خانگی به قدمت تمام سالهای بروز و ظهور این شبکه است.
سالها پیش شاید، از زمان ساخت و توزیع اولین سریالهای شبکه نمایش خانگی، جنگ میان صداوسیما و این محصولات فرهنگی پرزرق و برق و تازه از راه رسیده عیانتر بود. جنگی در سطح مدیران که حتی به گفته سعید رجبی فروتن، از اولین مدیران شبکه نمایش خانگی، به مراجع امنیت ملی هم کشیده شده بود.
مدیران تلویزیون که آن روزها، سال ۸۹، رسانهشان تقریبا در سراشیبی سقوط قرار گرفته بود و این را خودشان هم میدانستند، با مشاهده استقبال از سریالهایی که سیدی آنها در سوپرمارکتها و مراکز عرضه محصولات فرهنگی توزیع میشد، کم کم به این حقیقت پی بردند که آنقدر وضعشان خراب شده که مردم حاضرند برای سریالهایی که بیرون از چارچوب سازمان ساخته میشود هزینه بپردازند و با هیجان منتظر توزیع قسمت بعدی آنها باشند. و این یعنی خروج انحصار از دست تلویزیون.
این روزها با ورود رسانههای تازه مثل استریمینگها و تلویزیونهای ویاودی به عرصه رقابت و خروج اقلامی مانند دیویدیها که گران شدنشان استقبال از سریالهای شبکه نمایش خانگی را کم کرده بود، این دشمنی شدیدتر و البته زیرپوستیتر شده است. هفتههاست تلویزیون از سمت دیگری به شبکه نمایش خانگی حمله میکند. ورود به بحث پولهای آلوده و سرمایههای مشکوک.
تلویزیون از همان روزهای اول بنا را بر مخالفت با این شبکه گذاشت و هر طور بود تلاش میکرد عیان و نهان پنبه آن را بزند. سعید رجبی فروتن اولین مدیر شبکه نمایش خانگی در گفتوگویی با خبرآنلاین درباره آن روزها میگوید: «در سال ۸۹ که اولین سریالها را برای شبکه نمایش خانگی ساختند، آنقدر واکنشها از سوی تلویزیون تند بود که چرا ارشاد پا در کفش سریال کرده، که موضوع به مراجع عالی امنیت ملی کشور کشید.»
صرف پولهای هنگفت در شبکه نمایش خانگی البته که جای فریاد وااسفا سر دادن هم دارد اما آیا صداوسیما صلاحیت این را دارد که این فریاد را سر بدهد؟ آیا بودجه سریالهای این رسانه هیچگاه شفاف بوده؟ آیا گزارشی منتشر شده از بودجه ویژهای که از صندوق ذخیره ارزی فقط برای ساخت سریال به این رسانه اختصاص یافت؟ و آیا این بازخواست تلویزیون از منشا بودجه یک سریال که مدتهاست شایعه دستمزد ماهیانه ۷۰۰میلیون تومانی بازیگر آن بر زبان افتاده از روی غرضورزی نیست؟
این ماجرا اما نه تنها تمامی ندارد که این روزها با ورود رسانههای تازه مثل استریمینگها و تلویزیونهای ویاودی به عرصه رقابت و خروج اقلامی مانند دیویدیها که گران شدنشان استقبال از سریالهای شبکه نمایش خانگی را کم کرده بود، شدیدتر و البته زیرپوستیتر شده است. حالا دیگر تلویزیون مستقیما محصولات این شبکه را نشانه نمیرود و بحث را در حد حجاب بازیگران و موارد اینچنینی سبک نمیکند. حالا هفتههاست تلویزیون از سمت دیگری به شبکه نمایش خانگی حمله میکند. ورود به بحث پولهای آلوده و سرمایههای مشکوک. از بحث بدون چالش در برنامه «هفت» که طرفین دعوت شده به میزگرد همه موافق غوغای پولهای کثیف در سریالهای شبکه نمایش خانگی بودند و تهیهکنندهها از گران شدن ساختن سریال مینالیدند تا آخرین مورد که آیتم کلاکت بخش خبری بیستوسی بود و جنجال دستمزد ماهیانه ۷۰۰میلیون تومانی یک بازیگر مرد برای بازی در یک سریال تازه که قرار است در شبکه نمایش خانگی پخش شود.
این در حالیاست که تقریبا اکثر افرادی که برای شبکه نمایش خانگی سریال میسازند و تلویزیون از پولهای ناپاکی که در این راه صرف میکنند، میگوید از سمت دیگر زمزمههای همکاریشان با تلویزیون هم به گوش میرسد. از مهران مدیری که در شبکه نمایش خانگی «هیولا» و «شبنشینی» را میسازد و تلویزیون هم وعده ساخت فصل جدید «دورهمی» را توسط او میدهد تا حامد عنقا که با «پدر» و «بر سر دوراهی» سریالساز اختصاصی شبکه دو میشود و بعد او هم برای ساخت «آقازاده» شبکه نمایش خانگی را ترجیح میدهد. این موضوع درباره بازیگرانی که برای سریالهای هر دو رسانه ایفای نقش میکنند هم صدق میکند. بازیگرانی که حتما اگر در شبکه نمایش خانگی میلیاردی و چندصدمیلیونی دستمزد میگیرند برای بازی در سریال تلویزیونی قرار نیست دستمزدشان تفاوت نامعقولی با سریال قبلیشان در مدیوم دیگر داشته باشد.
از سوی دیگر تلویزیون که این روزها چندین پروژه الف ویژه را با زمانهای چندساله دنبال میکند و برای بعضی از آنها قرار است در چند کشور فیلمبرداری کند و لوکیشنهای ویژه بسازد و از بازیگران چهره استفاده کند آیا تمام موارد مالی مرتبط با این سریالها را حاضر است شفاف کند یا تنها شفافیت خوب است اما برای همسایه؟!
صرف پولهای هنگفت در شبکه نمایش خانگی البته که جای فریاد وااسفا سر دادن هم دارد اما آیا صداوسیما صلاحیت این را دارد که این فریاد را سر بدهد؟ آیا بودجه سریالهای این رسانه هیچگاه شفاف بوده؟ آیا گزارشی منتشر شده از بودجه ویژهای که از صندوق ذخیره ارزی فقط برای ساخت سریال به این رسانه اختصاص یافت؟ و آیا این بازخواست تلویزیون از منشا بودجه یک سریال که مدتهاست شایعه دستمزد ماهیانه ۷۰۰میلیون تومانی بازیگر آن بر زبان افتاده از روی غرضورزی نیست؟
فاطمه پاقلعهنژاد
ثبت نظر