Fa En جمعه 25 آبان 1403 ساعت 14 و 5 دقیقه

حیف و حسرت بزرگ درباره تختی

شایان ربیعی/ روزنامه‌نگار ویدئوی «تختی» مجمع‌الجزایر سکانس‌هایی است که از نظر میزانسن و قاب‌بندی در سینمای ایران کم‌نظیرند. با این حال تختی همچنان یک فیلم نیست. تکلیفش معلوم نیست که قرار است یک فیلم سینمایی باشد یا یک گزارش خبری. فیلم دو بخش است. بخش اول لحظات سینمایی فیلم است که مخاطب را محو تماشا می‌کند. بخش دیگر لحظاتی که قرار است وفاداری فیلمساز را به مستندات تاریخی نشان بدهد و بدتر از آن انتخاب یک گزارشگر ورزشی برای روخوانی رخدادهای تاریخی است. مهم‌ترین مشکل فیلم همین است؛ همان چیزی که تختی را از سینما دور می‌کند و به سمت تلویزیون می‌کشاند. غیر از این چند موضوع دیگر هم درباره تختی وجود دارد که نمی‌شود نادیده گرفت. بازی کم‌اثر و بی‌تحرک تختی در فیلم، نوعی اینرسی در فیلم ایجاد کرده است.

سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت 10:32

این اتفاق روایت لحظات خوب سینمایی فیلم را هم دچار وقفه می‌کند. به این معنی که قهرمان قصه به جای آنکه ریتم درونی و ارگانیسم فیلم را تشدید کند، همواره چون سدی در برابر آن می‌ایستد. اثر تختی اثر مهمی است. نشان می‌دهد فیلمساز نباید روی مرز بایستد. باید تکلیفش را مشخص کند. می‌خواهد تختی خودش را بسازد یا تختی تاریخ را؟ می‌خواهد قصه بگوید یا تاریخ را روایت کند؟ این فیلم یک دوگانگی مهم دارد. پرگو است و چون پرگویی دارد، نمی‌تواند همه آنچه می‌گوید را نشان بدهد. مجبور می‌شود نریشن درمانی کند و کلمات از تصویر جلو بزند. اما این یک بخش از آن دوگانگی است. بخش دیگرش اما سینماست. لحظاتی که توکلی به قهرمان قصه‌اش نزدیک می‌شود و او را با تصویر بیان می‌کند نه با کلمات. این لحظات سینمایی فیلم در سینمای ایران کم‌نظیر است. قوت دارد و جان‌دار است. سینما ذاتا سینماست و کارگردان فیلم، گویی می‌خواهد خود را با این لحظات به مخاطب و منتقد سینما ثابت کند.

نکته دیگر آنکه به قول یکی از دوستان، این اثر، برای مردم است نه برای جشنواره یا تاریخ. قرار است مردم در سالن سینما به یاد تختی باشند و برایش کف بزنند. همچنین قرار است بفروشد و بازار ایجاد کند. اینها رسالت کمی نیست. البته که یک حسرت بزرگ است. اینکه توکلی فیلمش را برای ماندگاری نساخته است. تختی توکلی مصرف مناسبتی دارد. انگار بخشی از تاریخ سینما نیست و این حیف و حسرت بزرگی است. ادای دین بازار سینما به تختی است اما ادای دین تاریخ سینما به تختی نیست. نکته پایانی یک امیدواری است. اینکه به روال معمول جشنواره فجر، فیلم اکران‌شده در جشنواره با فیلمی که برای اکران عمومی آماده می‌شود توفیر داشته باشد، یعنی با تدوین مجدد، پرگویی‌ها کمتر بشود، وجه سینمایی فیلم پررنگ‌تر شود و دست‌کم اثر شسته رفته‌تری به نام تختی روی پرده‌های نقره‌ای سینما برود.

تعداد بازدید : 213

ثبت نظر

ارسال