یادداشت ـــ مجتبی احمدی
بازیگری؛ همهی همان چیزی است که در زندگی کردن بازیگر جلوی دوربین به دنبالش می گردیم و در واقع مهمترین فاکتور کار یک بازیگر به توانمندی هایش در نمایش همان زندگی برمیگردد که گاهی اندازه غلو شده و درشتش در کار بعضی از بازیگران آزار دهنده است.
با نگاهی به کارنامه بازیگری مهران احمدی و نگاهی جزئی تر به نقش هایی که او انتخاب کرده است به سرعت به این نتیجه می رسیم که او در قدم اول بازیگری باهوش است و هوش او در برخورد اول به انتخاب درست نقش هایش برمیگردد. قطعاً او هم مثل هر بازیگری در طول سال پیشنهادات بسیاری دارد و با توجه به سبقه و توانمندی هایش می تواند در سینما و تلویزیون و البته شبکه نمایش خانگی با نقش های مختلف فعال باشد.
نکته ای که در کار احمدی در جشنواره فجر امسال کاملاً محسوس است، مستقیماً به این مساله برمی گردد که او از توانمندی هایش مطلع است و خوب می داند بازیگر حتی با یک حضور تک سکانسی می تواند عیار بازیگری اش را به رخ بکشد. اتفاقی که حالا او با اطمینان از خودش به راحتی می پذیرد و نگران طول نقش نیست چرا که گاهی در یک قصه ناب نقشی کوتاه را می توان در عرض موثر بر قصه ایفا کرد.
فیلم سینمایی قسم به کارگردانی محسن تنابنده فرصتی است تا مهران احمدی در یکی دو سکانس ایفای نقش کند. صحنهی شبیه سازی حادثه و سکانسی که او قرار است با دست بسته از خودش دفاع کند ( ماجرای رخ داده را روایت کند) را با بازی او در نقش ارژنگ فیلم فریدون جیرانی مقایسه کنید.
دو نقش در یک جشنواره ، دو انسان از دو جغرافیای مختلف، دونقش محدود به لحاظ حضور، دو انسان با فرهنگ هایی متفاوت و یک بازیگر ...
شخصیت ارژنگ فیلم سینمایی آشفتگی کاراکتری است که به راحتی می توان برایش نود دقیقه قصه گفت شخصیتی که شناسنامه دارد با کلی سابقه پر فراز و نشیب در زندگی که بازیگرش تنها در یک سکانس بایستی برشی از زندگی این آدم را در حتی قابی محدود به تصویر بکشد ( بازی مشترک با بهرام رادان در کافه).
در نگاه اول این تصور پیش آمد که همانند بسیاری از فیلم های این چنینی که پای یک پسر پولدار در میان است و دختری از قشر ضعیف از نامرادی های زندگی با یک فرد از قشر پایین جامعه با نداشتن ها و ... به ستوه آمده است، قرار است با یک لمپن معمولی مواجه شویم که حالا به قصد گوش بری آن حوالی می چرخد. اما با چند سکانس که داستان پیش رفت و دریا مشرقی با ارژنگ به دیالوگ رسیدند کاملا ماجرا تغییر کرده و به یکباره با چند کلوزآپ ویژه از سوی فریدون جیرانی مهران احمدی این فرصت را پیدا کرد تا شخصیت ارژنگ را به تماشاگرش معرفی کند. و در واقع شناسنامه جدیدی را از این شخصیت بازکند.
کار سختی نبود تا احمدی با ریتم و فاصله ای که میان ادای کلماتش می گذارد شخصیتش را برای تماشاگر فیلم معرفی کند. او برای متمایز کردن این کاراکتر از کل فیلم به کمک گریم تنها نیازمند استفاده از لحن و صدایی بود که برای نقشی با این مختصات طوری تعریف شده است که در قاب جیرانی با معمول این شخصیت ها متفاوت است.
اصولا در سینمای ایران کمتر شاهد حضور بازیگرانی هستیم که در فرصت کوتاه یک نقش بتوانند همه آن چیزی که باید را از کاراکتر منعکس کنند. ضمن اینکه این نکته به توانمندی های بازیگر و آنچه روی کاغذ آمده است مرتبط می شود.
ثبت نظر