خداحافظی سال
درسال ٩٧ دو برنامه پر طرفدار از رسانه ملی خداحافظی کردند، اولی برنامه خندوانه بود و دومی ماه عسل. هر کدام از این برنامهها فعلا به پایان خود رسیدهاند تا به جای آنها برنامه جدیدی متولد شود. احسان علیخانی چند روز قبل در جشنواره جامجم خبر خداحافظی ماه عسل را داد و این را گفت که برنامه عصر جدید به جای آن متولد شده است. درباره خندوانه هم که دیگر همه میدانند فعلا فصل جدید دورهمی به جای آن مینشیند تا بعد که چه پیش آید. اما در میان خداحافظیهای سیما و سینما یک چیز دیگر هم هست اینکه نوید محمد زاده در جریان جشنواره فیلم فجر امسال اعلام کرد که قطعا در جشنوارهسال بعد حضور نخواهد داشت.
خوشقول سال
با اینکه خیلی از هنرمندان امسال از اجرای کنسرت رایگان برای مردم صحبت کردند، اما فقط یکی از آنان به قول خود عمل کرد و توانست کنسرت رایگان برگزار کند و آن یک نفر کسی نبود جز محمد معتمدی. او جز کنسرت رایگانی که در سال ٩٧ در بوستان آب و آتش داشت، در ایام نوروز هم با دو کنسرت رایگان و چند کنسرت ارزان نخستین روزهای بهار را در کنار مردم جنوب شهر پایتخت تجربه خواهد کرد. در کل سالی که گذشت برای این هنرمند که تا پیش از این خود را در کنار هنرمندان بزرگی چون محمدرضا لطفی و حسین علیزاده دیده بود، سال پیدا کردن جایگاه مستقل از این بزرگان بود.
صعود سال
محسن ابراهیم زاده امسال خیلی خوش شانس بود که در نیمه اولسال از راه رسید و در نیمه دومسال در میان مخاطبان جوان و نوجوان خود گل کرد. این خواننده در میان قطعات زیادی که دارد بیشتر با آهنگ دونه دونه شناخته میشود که از همان ابتدا دل خیلیها را برد و او را در جای مرتضی پاشایی نشاند. البته بخشی از محبوبیت این خواننده به کسی بر میگردد که قبلا مدیر برنامه مرتضی پاشایی بود و امسال مدیر برنامه محسن ابراهیم زاده است. بدونشک مهدی کرد با برنامهریزی تور کنسرتها، ترتیب دادن مصاحبهها و تبلیغات مجازی این خواننده در تبدیل کردن او به پدیدهسال ٩٧بیتأثیر نبود.
طلسم سال
آشغالهای دوستداشتنی، آخرین فیلم سینمایی محسن امیریوسفی که از سال ٩٢ در توقیف بود و جنجالهای زیادی را هم پشت سر گذاشت، بالاخره در آخرین ماههای سال ٩٧ از لیست سیاه وزارت ارشاد بیرون آمد و اکران شد. با وجود این همچنان تیغ تحریم از روی این فیلم بهطور کامل برداشته نشده است. بعد از اکران فیلم آشغالهای دوست داشتنی مشخص شد که سینماهای حوزه هنری و البته سینما آزادی این فیلم را تحریم کردند. البته تیم و عوامل فیلم آشغالهای دوست داشتنی در برابر این موضعگیری کم نیاورند و برای تحریمکنندگان آن دستهگلی فرستادند تا به آنچه تحت عنوان «آشتی ملی» معتقدند نیز عمل کرده باشند.
جسور سال
سعید سهیلی بارها نشان داده اگر داغ کند، به هیچ چیز، حتی به کارت کارگردانی خودش هم رحم نمیکند و میتواند آن را به آتش بکشد. او اخیرا کلهپاچه دو تن از کارگردانان عضو هیأت انتخاب جشنواره امسال را بار گذاشته، تا نشان دهد اخلاقش تغییری نکرده و به قول قیصر پیرشدن دلش را کوچک نکرده. در آخرین روزهای سال سعیدخان سهیلی سازنده ژن خوک از خجالت احمد امینی و بهروز شیبانی درآمد: احمد امینی ٦-٥ فیلم ساخته که فروششان اندازه یک شب فیلم من نبوده. بهروز شعیبی هم با پول بیتالمال فیلم میسازد، ولی نگذاشت فیلم من وارد جشنواره شود.
سعیدخان با همین دو جمله خودش را در بین چهرههای مهم سال تثبیت کرد...
پولساز سال
تا همین چند سال پیش کسی چندان حسابی روی جواد عزتی باز نمیکرد و او در بهترین شکل ممکن بازیگر درجه دوی تلویزیون محسوب میشد. اما رشد حیرتانگیزش باعث شد در کوتاه زمانی تاج پولسازترین بازیگر سینمای ایران را از رضا عطاران بگیرد. عزتی که سال گذشته به همراه حمید فرخنژاد دو بازیگر پولساز سینمای ایران بودند؛ امسال هم پولسازترین بازیگر سال ٩٧ لقب گرفت. این بازیگر امسال فیلمهای «هزارپا»، «خرگیوش»، «لاتاری»، «پارادایس» و «تنگه ابوقریب» را در اکران داشت و با مجموع فروش ۶۵میلیارد و ۵۲۰میلیون تومان با فاصله پولسازترین بازیگر سینمای ایران شد. نکته جالب در این بین تنوع فیلمهای عزتی بود. او امسال در سه فیلم کمدی، یک فیلم جنگی و یک درام اجتماعی حضور یافت...
ناکام سال
تا همین دو سهسال پیش شهاب حسینی برندی قابلاطمینان در سینمای ایران بود. بازیگری با وجهه و اعتباری خاص که مردم هم دوستش داشتند. اما فروشنده اصغر فرهادی با اینکه شهاب را به یک ستاره جهانی تبدیل کرد، اما در عین حال انگار طلسمی بر کارنامهاش بود.
آخرین فیلم موفق شهاب حسینی فروشنده بود. او بعد از آن در ٦فیلم بازی کرده که در این بین پنج فیلم متعلق به کارگردانان فیلم اولی بوده. فیلمهایی که درنهایت هیچکدام نتوانستند موفقیتی بهدست آورند و حتی بدتر، در اتفاقی نادر هیچکدام از پنج فیلم این بازیگر در جشنواره ٩٧ هم پذیرفته نشدند، تا شهاب حسینی از نظر کاری سالی پر از ناکامی را پشت سر گذاشته باشد...
پرفروش سال
سالی که گذشت، از نظر فروش برای سینمای ایران سال بدی نبود. سالی که ٦ فیلم بیشتر از ١٠میلیارد تومان فروختند که در بینشان هزارپای ابوالحسن داودی با فروشی در حدود ٤٠میلیارد تومان نهتنها پرفروشترین فیلم سال که پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران شد.
هزارپا البته مخالفان زیادی هم داشت. شوخیهایی که گفته میشد مستهجن هستند، داستان کممایه و بازیها و در کل موقعیتهای کلیشهای فیلم کاری کردند که پرفروششدن این فیلم چندان هم مورد استقبال قرار نگیرد؛ بهخصوص تمهید آخر این فیلم برای پولسازی که در انتشار دیویدی این فیلم در دو قسمت بروز یافت. دیگر فیلمهای ١٠میلیاردی امسال نیز عبارت بودند از: مصادره، لاتاری، تگزاس، بهوقت شام و مغزهای کوچک زنگزده...
جنجال سال
در میان جنجالهای زیادی که در دنیای هنر شاهد بودیم، شاید گستردهترین جنجالی که پای مردم را نیز وسط کشید، ماجرای رأیگیری جشنواره جامجم بود...
ماجراییکه از اختلافات مدیر شبکه ٣ با عادل فردوسیپور آغاز شد. وقتی در رأیگیری مردمی جشنواره جامجم در بخش برنامههای برتر برنامه نود که مغضوب علی فروغی بود، به شکل معناداری از برنامه محبوب این مدیر یعنی برنده باش جلو افتاد، تلاشهای آشکارونهانی برای پایین کشیدن این برنامه انجام شد که ماجرای عجیب آرای جعلی به برنامه برنده باش یکی از آنها بود. تقلبی که به دخالت پلیس فتا و وزیر ارتباطات انجامید، تا در پایان ماجرا ختم به خیر شود و حق به حقدار برسد. این ماجرا اما تا ابد در یادها میماند...
ناراضی سال
از ابتدای امسال سیدضیا هاشمی در فواصل معینی از شرایط حاکم بر سینمای ایران نالیده و با کلیدواژه پولشویی و پول کثیف خیلیها را از دم تیغ گذرانده. هاشمی این رویه را در روزهای پایانی سال نیز کنار نگذاشت و با صحبتهای تندوتیزش تاج ناراضی سال را بر سر گذاشت.
رئیس جامعه صنفی تهیهکنندگان گفت: «عدهای تئاتر لاکچری و سریال سه فصلی ساختند، فقط برای هزینهکردن پولهای بادآورده. اینکه بازیگری که دستمزدش ٧٠میلیون بود حالا میلیاردی میگیرد؛ کار کسانی است که ساختار سینما را بههم ریختهاند. محمد امامی و بابک زنجانی را هدایت کردم، ولی راه خودشان را رفتند، حالا هم رنجکشان همان راه را میرود. در این سینما یک شوفر، فیلم ١٥ میلیاردی میسازد...»
با پا پیش بکش، با دست پس بزن سال
فیلم «متری شیشونیم» حکایت عجیبی دارد. فیلمی که از تکتک پلانهایش پیداست با همکاری گشادهدستانه پلیس ساخته شده، اما در اختتامیه جشنواره آقای کارگردان از پلیس گلایه میکند. فیلمی که معاون پلیس ادعا میکند قرارومداری با سازندگان فیلم داشتهاند و سازندگان بدقولی کردهاند، اما تهیهکننده و کارگردان میگویند پلیس هیچ کمکی در تولید این فیلم نکرده. در آخر اما سعیدخان روستایی از پلیس عذرخواهی میکند، تا نشان دهد ادعاهای پلیس چندان هم بیراه نبوده و سعیدخان و دارودستهاش به اقتضای جوانی و برای اینکه عبارت فیلم ارگانی بهشان نچسبد، اپوزیسیوننمایی پیشه کردهاند، اما وقتی دیدهاند سنبه طرف پرزور است، کار را فیصله دادهاند تا خدای نکرده همکاری بعدی مبادا روی هوا برود...
ثبت نظر