Fa En یکشنبه 4 آذر 1403 ساعت 19 و 40 دقیقه

«هیولا» نبود، موش‌ بود!

«هیولا» نبود، موش‌ بود!

«هیولا» به کارگردانی مهران مدیری، تهیه‌کنندگی سیدمصطفی احمدی و مهران مدیری و نویسندگی پیمان قاسم‌خانی است.

سه شنبه 31 اردیبهشت 1398 ساعت 9:6

به گزارش صبح نو، «هیولا» با تبلیغات زیاد از سال گذشته کارش را شروع کرد. ترکیب مهران مدیری و پیمان قاسم‌خانی چیزی نیست که مخاطب کمدی‌پسند به راحتی از دستش بدهد. نام و برخی اخبار غیررسمی از این پروژه نشانگر سریالی با فضایی متفاوت بود. هیولا بیست‌وچهارمین مجموعه‌ای است که مدیری آن را کارگردانی کرده است.

قطب‌ کمدی‌ سازی

بی‌شک یکی از مشهورترین کمدین‌های ایرانی پس از انقلاب، مهران مدیری است. در اوایل دهه۷۰ و پس از پایان جنگ تحمیلی، صداوسیما دچار تغییراتی شد.

این تغییرات دارای دو بعد اساسی بود. اول اینکه مدیران سیما تصمیم گرفتند در رویه برنامه‌سازی تحولی ایجاد کنند و برنامه‌های نمایشی رسانه ملی را با دوره جدید همخوان کنند. دومین نکته قابل توجه که اتفاقا معلول همان مورد اول است، باز شدن درهای تلویزیون برای ورود جوانان بود. تغییرات مورد نظر تلویزیون، نیازمند ورود نیروهای جوان به جام‌جم بود. نخستین نسل از این جوانان در حوزه طنز وارد کارزار شدند. یکی از مهم‌ترین آدم‌های این نسل تازه‌وارد، مهران مدیری بود.

شروع جدی این مسیر با «ساعت خوش» بود. این مسیر برای تعداد زیادی از جوانان محیط مناسبی را برای پیشرفت مهیا کرد اما تقریبا آن کسی که گوی سبقت را از بقیه ربود و بعدها برای خودش به یک وزنه تبدیل شد، مهران مدیری بود. مهران مدیری و بعدتر رضا عطاران به مرور به جایگاهی رسیدند که امروز می‌توان آن‌ها را قطب‌های کمدی ایران نامید. مهران مدیری از آن طیف بازیگرانی بود که صرفا در بازیگری محدود نشد و از همان اول وارد عرصه کارگردانی در تلویزیون هم شد. «پاورچین»، «شب‌های برره»، «مرد هزارچهره»، «قهوه تلخ»، «در حاشیه» و... نشان دادند که مدیری به معنای واقعی کلمه یک کمدین است؛ یعنی هم در ایده‌پردازی و هم اجرا کارش را بلد است؛ البته مدیری در طول سالیان دراز کاری‌اش آن‌چنان بی‌حاشیه هم نبوده و مدتی را به دلایل مسائل مالی و احتمالا چیزهای دیگر از تلویزیون دور بود. اوج دوباره مدیری در سه سال اخیر را باید به واسطه «دورهمی» دانست؛ برنامه‌ای که توانست به پرمخاطب‌ترین برنامه سیما تبدیل شود. حالا و پس از حاشیه پخش یک قسمت از فصل جدید دورهمی، هیولا توزیع شد و مخاطبان علاقه‌مند به طنز مدیری منتظر بودند تا نتیجه همکاری او و قاسم‌خانی اصطلاحا بترکاند!

کمدی‌سیاه

طنز سیاه که به نام‌های «طنز تلخ» یا «طنز تاریک» هم شناخته می‌شود، زیرسبکی از کمدی است که در آن موضوعات و اتفاقاتی که در حالت عادی به صورت جدی با آن‌ها برخورد می‌شود (مرگ، کشتار دسته‌جمعی، قتل، خودکشی، خشونت علیه قشری خاص از جامعه، بیماری، جنون، ترس، معلولیت، سوءاستفاده از کودکان، اعتیاد به مواد مخدر، تجاوز، اخته‌کردن، جنگ، تروریسم و …)، مورد هجو قرار می‌گیرند؛ درحالی‌که به‌شکل همان تراژدی‌هایی که هستند، به تصویر کشیده می‌شوند. چیزی که طنز سیاه را از بقیه‌ی طنزها جدا می‌کند، گرایش آن به مسائل تاریک (چون افسردگی، جنایت، نژادپرستی، فقر و …) است.

به‌طور خلاصه، طنز سیاه به جنبه‌های منفی زندگی می‌پردازد و سعی می‌کند طوری با آن‌ها شوخی کند که غیرمنتظره و تکان‌دهنده باشند. همچنین یکی دیگر از کاربردهای طنز سیاه، انتقاد از مسائل یا بیان حقایقی است که پرداخت جدی به آن‌ها یا خطرناک یا بی‌تاثیر است. اصولاً برای لذت‌بردن از طنز سیاه، به جنبه‌ بالایی احتیاج است (واکنش عمومی کسانی که فاقد این میزان جنبه هستند، بیان جمله‌ای است چون: با هر چیزی نباید شوخی کرد!)، ولی خود طنزپرداز هم نباید پا را از حد فراتر بگذارد.

کار این طنز این است که علاوه بر بامزه بودن، آزاردهنده نیز باشد و در درجات بالاتر، مخاطب را راجع به زشتی‌های پیرامون خود به فکر فرو ببرد. سریال‌های تلویزیونی دکستر، خانواده‌ی سوپرانو و افسارگسیختگی از جمله این نوع کمدی‌اند. در ادامه هیولا را با توجه به توضیحات این بخش تحلیل و بررسی خواهیم کرد.

پولی‌ باد آورده‌ و تکرار مکررات

هیولا درباره خانواده‌ای به نام شرافت است. خانواده شرافت با قدمت بیش از یک قرن، همواره به درستکاری شناخته می شدند و به‌دلیل همین از کسب ثروت بازمانده‌اند. نسل جدید خانواده شرافت (فرهاد اصلانی) حالا معلم دبیرستان است و با اتفاقاتی روبه‌رو شده که باعث می‌شود شرافتش زیر سوال برود و رفته‌رفته فردی بی‌توجه به اصول اخلاقی باشد. قسمت اول هیولا تماما در جهت معرفی داستان و عقبه شخصیت‌ها ساخته و پخش شد. حساب کنید در یک مینی‌سریال یک قسمت کلا به همین موضوع اختصاص داشته باشد. آیا مخاطب حوصله‌اش می‌کشد بازهم قصه را دنبال کند؟ مدیری نگاه و سبک مشخصی دارد.

او به‌دلیل حال شخصی‌اش یا نگاهش به جامعه در جاهایی به‌شدت به کمدی سیاه نزدیک می‌شود. به یاد بیاورید قهوه تلخ، مردهزارچهره، شب‌های برره، ساعت پنج عصر و حالا هیولا را. تقریبا تمامی این آثار دارای تم مشخصی‌اند؛ یک مرد خوب -که به‌جز مورد آخر سیامک انصاری نقش‌آفرینی می‌کند- در جامعه‌ای غیرمنطقی، ظالم و خودخواه گیر افتاده است. مردی که بر اصولش مقاومت می‌کند اما تقریبا تا آخر داستان تغییری در طرف مقابل رخ نمی‌دهد. این فضا به‌شدت در پلاتوهای مهران مدیری در دورهمی و حتی مصاحبه‌اش در «خندوانه» مشهود است؛ اما آیا این فضا و اولا کمدی سیاه ایراد دارد؟ قطعا نه! عملکرد مدیری نشان می‌دهد او کارش را بلد و در اکثر موارد موفق بوده است؛ اما باید هیولا را از این روند فاکتور بگیریم. باید از مدیری پرسید که تفاوت هیولا با بسیاری از کارهای قبلی‌اش چیست؟ غیر از تغییر بازیگر نقش اول؟ یادمان نرود قرار است با یک سریال طنز مواجه باشیم که در جاهایی مخاطب را هم بخنداند. در این چند قسمتی که هیولا توزیع شده چند موقعیت کمدی یا چند دیالوگ خنده‌دار وجود دارد؟ قرار است به هوشنگ شرافت هیولا که همان کیانوش شب‌های برره است، بخندیم؟ خب اینکه بارها امتحان شده! قرار است از شخصیت کامروا در هیولا غافلگیر شویم؟ او که قبلا هم توسط مدیری اجرا شده است! نکند پولی در میان بوده که اسپانسر مورد علاقه مهران مدیری آورده وسط و قرار شده یک سریال دست‌گرمی ساخته شود؟! مهران مدیری یکی از اعجوبه‌های کمدی ایران است ولی به قول مسعود فراستی هرچقدر پسر خوبی باشد؛ هیولا یک سقوط برای اوست. سریال جدید مهران مدیری دست‌کم تا اینجای کار، هیولا نبوده،

تعداد بازدید : 187

ثبت نظر

ارسال