، خانه پهلوان «شجاعت» متعلق به دوره تاریخی قاجار و پهلوی اول در محله سرچشمه تهران واقع شده است، بافتی که شهرداری تهران لقب «فرسوده» به آن داده، برای همین بیشتر خانههای این محل یا کوبیده شده و خانههای نوساز با معماری نامتعارف جای آن را گرفته و یا به انبار کیفدوزها و نخالههای بازیافتی تبدیل شده است. مهاجرت تدریجی اهالی این منطقه نیز سرچشمه و پامنار را از حالت مسکونی خارج و به محلهای تجاری تبدیل کرده که در تشدید ناهنجاریها و ناامنیهای اجتماعی آن بیتاثیر نبوده است. با این حال در قلب همین بافت رو به زوال رفته تهران، خانهای با ردپایی بازمانده از ۱۵۰ سال پیش به اقامتگاهی سنتی تبدیل شده است تا تابوهایی را که درباره بافت تاریخی تهران وجود دارد، بشکند. این خانه قرار است اقامتگاه گردشگران خارجی باشد. پیش از این پای خارجیها تا این حد به قلب بافت تاریخی تهران برای ماندگاری طولانی، باز نشده بود.
خانه پهلوان «رزاز» از سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مجوز «اقامتگاه سنتی» را گرفته است اما کاربری دقیق آن «هاستل» است. هاستلها اقامتگاههایی با امکانات محدود و قیمت مناسباند که از جذابیتهای اقامت در آن، معاشرت با افرادی با سبک سفر و اهداف مشابه است. ساکنان هاستلها بیشتر قشر جوان هستند که معمولا با بودجهای محدود سفر میکنند و به شریک شدن در هزینهها علاقهمندند، مسافران هاستلها معمولا وقت زیادی در اختیار دارند و عجلهای برای پایان دادن به سفر ندارند.
معاشرت در هاستل از شریک شدن در یک اتاق شروع میشود و با آشپزی در آشپزخانه، همصحبتی در اتاق نشیمن و اجرای برنامهها و گشتهای مشترک ادامه پیدا میکند.
طراحی خانه پهلوان نیز با این رویکرد بوده است. خانه به اندازه ۴۴ نفر ظرفیت دارد و اتاقها دوازده، هشت، چهار و سهنفره است. پیش از این هاستلهای دیگری در تهران راهاندازی شده که به دلیل تعریف نشدن چنین عنوانی در مجموعه قوانین و دستورهای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برخی از آنها بدون مجوز درحال فعالیت هستند، از همین رو تعداد دقیق هاستلها مشخص نیست.
علی جعفرنژاد ـ سرمایهگذار اقامتگاه سنتی پهلوان رزاز ـ که از ۲۷ سال پیش به دنیای سفر و گردشگری قدم گذاشته از سال ۱۳۸۳ آژانسی را برای جذب گردشگران خارجی راهاندازی کرده بود و حالا که اوضاع گردشگری چندان تعریفی ندارد، ترجیح داده رویای دیگر خود را جدیتر دنبال کند. او داستان تغییر کاربری این خانه را اینطور تعریف کرد: از ۱۵ سال پیش بسیار علاقهمند بودم هاستلی را راهاندازی کنم؛ چرا که سالهای اول، سفرم را در هاستل میگذارندم تا هزینهها ارزانتر شود. سال ۹۴ بود که حجم زیادی از گردشگران خارجی راهی ایران شدند، همان موقع جستوجوی محلی را که بتوان به هاستل تبدیل کرد، آغاز کردم. علاقهمند بودم یک خانه سنتی و قدیمی در تهران را انتخاب کنم، بافت تاریخی عودلاجان، حسنآباد، شاپور، مولوی و امامزاده یحیی و ... را زیرپا گذاشتم، بیشتر خانهها رو به ویرانی بود. این خانهها عملا قابل استفاده نیستند اما چون محلههای آنهای تجاری شدهاند مالک و بنگاهدار فکر میکنند این خانهها را باید به قیمت زمین تجاری بفروشند، برای همین بیشتر خانهها روی دست فروشندهها مانده است.
بیشتر خانههای قدیمی تهران عملا قابل استفاده نیستند، اما چون در محلههای تجاری و بازاری تهران واقع شدهاند مالک و بنگاهدار فکر میکند باید آن خانه را به قیمت زمین تجاری بفروشد، برای همین بیشتر این خانهها روی دست فروشنده ماندهاند. برخی از مالکان خانههای سالمتر هم ترجیح میدهند این خانهها را اتاق، اتاق به بازاریها اجاره بدهند، چرا باید انگیزهای برای فروش آنها داشته باشندوی اضافه کرد: مشکل دیگر خانههای قدیمی ورثهای بودن آنها است. خانهای را دیدم که تا ۴۰ ورثه داشت. خانه پهلوان رزاز هم چهار ورثه داشت که البته راضی کردن آنها به فروش، با توجه به بدهکاری یکی از ورثهها کار دشواری بود.
جعفرنژاد ادامه داد: این خانه را سال ۹۵ در خیابان جاویدی (میرزا محمود وزیر) یافتم. سالمترین خانه محله سرچشمه بود، چون مالک هنوز در آن زندگی میکرد. معماری خانه کلاسیک بود هرچند که در دوره پهلوی اول تغییراتی در آن داده شده بود. زیرزمین خانه که گفته میشد زمانی زورخانه شخصی پهلوان بوده، بعدها با سیمان سفید پوشانده شده بود. در قسمت شرقی ساختمان هم چون شغل صاحب بعدی خانه، فروش مرغ و ماهی بوده، به سردخانه تبدیل شده بود. همه آن سیمانها را کنار زدیم تا آجرهای ۱۵۰ ساله پدیدار شد.
او گفت: وقتی این خانه را خریدیم اطلاعاتی درباره مالک نخست آن نداشتیم، در صحبت با محلیها متوجه شدیم اینجا خانه پهلوان شجاعت معروف به رزاز بوده است؛ انرژیمان برای آماده کردن این خانه مضاعف شد. خانه شامل حوضخانه، مطبخ، بادگیر و اتاقهایی در اطراف بود که با وجود تغییر کاربری به هاستل، ماهیت آنها همچنان حفظ شده، فقط سرویس بهداشتی و حمامهای اختصاص و عمومی به بنا اضافه شده است.
به گفته جعفرنژاد، معماری خانه تقریبا ۵۰ درصد شبیه آن چیزی است که قبلا وجود داشته و بیش از ۸۰ درصد زیرزمین همانی است که حدود ۱۵۰ سال پیش بوده است.
طبق اظهارات سرمایهگذار این اقامتگاه، تا الان بیش از سه میلیارد تومان برای خرید، مرمت، بازسازی و آمادهسازی این هاستل با معماری کلاسیک هزینه شده است.
او درباره اطمینان از بازگشت سرمایه با توجه به شرایط گردشگری کشور و تحدید ورود خارجیها تحت تاثیر تحریمها، اظهار کرد: به عنوان سرمایهگذار در وضع موجود قطعا نباید انتظار بازگشت سرمایه را داشت، چون این کار بیشتر احساسی است، لااقل برای ما اینطور بوده است. اگر معادلسازی کنیم در این خانه ۷۰۰ هزار یورو هزینه شده که همین الان این پول در بازار ۸ میلیارد تومان ارزش دارد. چگونه قرار است این پول به ما برگردد؟ به هر حال چون با عنوان آژانس گردشگری فعالیت میکنیم و مسافران خود را داریم، امیدواریم که بهرهبرداری خوبی داشته باشیم.
این فعال گردشگری درباره سطح امنیت محلهای که این اقامتگاه در آن واقع شده و تاثیری که روی گردشگر خواهد داشت و از طرفی بازتاب حضور خارجیها روی محلیها، بیان کرد: از وقتی این خانه به اقامتگاه تبدیل شده، مردم محله بسیار هیجان زده و خوشحالاند. ناامنی و ناهنجاری، دزدی و کیفقاپی هم ممکن است در هر کجای این شهر و هر نقطه از دنیا اتفاق افتد، با این حال در دو سال گذشته گزارشی درباره دزدی و ناامنیهایی از این دست نداشتهایم و چیزی هم نشنیدهایم.
او باور دارد که آمد و شد خارجیها در این محلهها برای ساکنان هم خوب است و محلهها را از حالت ناامنی و سوت و کوری خارج میکند. از طرفی خرده خریدها و به کار گرفتن نیروی کار از اطراف این خانههای تاریخی باعث میشود جامعه محلی هم از حضور گردشگران نفع اقتصادی ببرند و ناخودآگاه از شغل تازهای که به وجود آمده حفاظت کنند.
این فعال گردشگری با بیان اینکه هاستلهایی که تا کنون در تهران ایجاد شدهاند خارج از بافت تاریخی بودهاند و خانه «پهلوان رزاز» نیز تنها اقامتگاه سنتی است که تا این حد به قلب این بافت نفوذ کرده است، به دلایلی که به نظر او باعث شده تهران چندان در ایجاد اقامتگاههای سنتی و بومگردی فعال نباشد، پرداخت و افزود: قیمت املاک در تهران گران است و بیشتر خانههای تاریخی در مناطق اقتصادی و بازاری قرار دارند که برای سرمایهگذارِ بخش خصوصی نمیارزد این خانهها را بخرد و سرمایهگذاری هنگفت روی آنها داشته باشد. فروشندهها و مالکان هم این موضوع را میدانند و معمولا ترجیح میدهند ملک را اتاق، اتاق به بازاریها اجاره دهند و درآمد ثابت و قابل توجهتری داشته باشند؛ چرا باید آن را بفروشند؟
او اضافه کرد: از طرفی در شهرهای کوچک قیمت خانههای تاریخی در قیاس با تهران ارزانتر است، ضمن اینکه قوانین مربوط به تغیر کاربری این خانهها نیز سادهتر است، درحالیکه در تهران این فرایند خیلی طولانی و پیچیده است. من برای این خانه ۲۶ ماه درگیر مجوزها بودم که ۲۰ ماه آن فقط در شهرداری رفتوآمد داشتیم تا مجوز تغییر کاربری را بگیریم. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری هم تا آن مجوز نباشد، مجوز اقامتگاه را صادر نمیکند.
جعفرنژاد ادامه داد: شهرداری همه خانهها را با یک چوب میزند، برایش فرقی ندارد که خانهای تاریخی است و برای حفط آن باید روند کار را تسهیل و تسریع کند.
خانه پهلوان رزاز ثبت ملی نشده اما جزء بناهای ارزشمند شهر تهران محسوب میشود. سال و قدمت واقعی این خانه مشخص نیست اما پهلوان باستانیکار و کشتیگیر تهران که در مشروطه نیز نقشهایی داشته است، در سال ۱۲۵۷ در این خانه چشم گشود. خاندان شجاعت تا سال ۱۳۲۷ در این خانه ساکن بودند، پس از آن ملک به حاج حسن مردان قمی (حسن مرغی) فروخته شد که تغییراتی در بال غربی خانه ایجاد کرد. به گفته مالک کنونی، بازسازی و مرمت خانه منسوب به پهلوان رزاز زیر نظر کارشناسان و مرمتگران آشنا به ضوابط میراث فرهنگی صورت گرفته است.
خانه پهلوان قبلا لوکیشن سریال «زیرزمین» بوده و قرار است از اول دیماه نخستین مسافر خارجی خود را بپذیرد. درحال حاضر قیمت یک شب خواب به همراه صبحانه در این هاستل سنتی ۸ یورو تعیین شده است. جعفرنژاد درباره نرخگذاری آن توضیح داد: قیمتها مستند به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و با توجه استاندارد قیمت هاستلها در شهرهایی مشابه تهران است.
انتهای پیام
ثبت نظر