، سی و چهارمین نشست آئین آواز به مبحث فنی و تئوریک «اخلاق در آواز، اخلاق در هنر» اختصاص داشت که با حضور معصومه مهرعلی مدرس موسیقی و دکتر حشمتالله ریاضی فیلسوف و مولویشناس در کنار علی شیرازی به عنوان کارشناس مجری ارائه شد.
ابتدا ریاضی ضمن بیان مقدمۀ بحث با اشاره به اینکه دهها مکتب اخلاقی وجود دارد، بیت مشهوری از مثنوی مولوی را خواند: «با لب بالای خود گر جفتمی / همچو نی من گفتنیها گفتمی» و افزود: هنرمند کسی است که زیبایی را با عشق به هم میآمیزد و آن را عرضه میکند.
شیرازی با خواندن روایت دیگری از همین بیت که به جای «لب بالا» از ترکیب «لب دمساز» در آن استفاده شده است گفت: یکی از چیزهایی که باعث میشود وجود هنرمند آوازخوان نتواند با لب او دمساز شود فقدان اخلاق یا دست کم فقدان برخی مؤلفههای اخلاقی است.
شیرازی با دو کارشناس برنامه این پرسش را مطرح کرد که چه چیزهای دیگری باعث این انشقاق و جداافتادگی میان هنرمند و ابراز هنر او میشوند؟
مهرعلی گفت: عرصۀ هنر، دکان و مرکز فروش نیست. هنر، مدام به هنرمند و در دایرهای وسیعتر به مخاطبانش اخلاق میآموزد. نباید از این نکته مهم غافل شویم که هنر بسی بزرگتر از هنرمند است. اساساً هنر است که هنرمند را انتخاب میکند، به خود راه میدهد و بعد هم به تدریج او را راه میبرد. هنر هر کسی را به فراخور قابلیتهای او جذب خودش میکند. در مقابل، هنرمندی هم به منزلۀ ابزاری برای کسب معیشت نیست، بلکه صفت است و مرام و منش.
او ادامه داد: باید تلاش کنیم به روح هنر برسیم، بزرگان به زیبایی معتقدند که ما هنر تدریس نمیکنیم بلکه فقط روح هنر را انتقال میدهیم هر عالِمی که عملی را بدون معنا و معرفت انجام دهد به مقصد نمیرسد و قطعاً کارش از تأثیرگذاری به دور خواهد بود. معلم یا مربی و هنرجو اگر هر دو در فضای روح هنر باشند و هنر در روح و روان آنها جاری باشد درس هنر را متوجه خواهند شد.
مهرعلی با گله از فضای تنگ موجود در بین آوازخوانان و اهالی موسیقی ایرانی گفت: اینکه فلان کس با چه لحن و شیوهای میخواند و موفق بوده یا نه به خود او و مخاطبان احتمالیاش مربوط میشود. در نهایت مردم هستند که یک هنرمند را میپذیرند یا نمیپذیرند و خود او هم بر اساس همین بازخوردها به کارش ادامه میدهد یا نمیدهد. ما نباید از موفقیت همدیگر ناراحت و خدای ناکرده از شکست کسی خوشحال شویم. این فضا باید اصلاح شود.
شیرازی نیز در این زمینه اظهار کرد: هیچ دسته و گروه و سلیقهای در آواز حق ندارد برای دیگر سلیقهها تعیین تکلیف کند. هر کسی مختار است شیوه و لحن و الگوی خودش را در آواز و تصنیف و ترانه در پیش بگیرد. نهایتاً هر کسی حق دارد در محدوده سلیقه و پسند خودش اثر اجرا و عرضه کند. این گلستان مصفای موسیقی آوازی ما پر از گلهای خوشبو و رنگارنگ است و هیچ وقت محدود به یکی دو صدا و شیوه نبوده و نخوهد بود.
انتهای پیام
ثبت نظر