Fa En شنبه 26 آبان 1403 ساعت 15 و 58 دقیقه

پیمان سلطانی: تا به حال ارکستر ملی نداشته‌ایم

پیمان سلطانی: تا به حال ارکستر ملی نداشته‌ایم

شنبه 31 فروردین 1398 ساعت 1:44
موسیقی ما - ارکستر ملی ایران نخستین اجرای سال ۹۸ خود را با عنوان «سرو آزاد»، به آهنگسازی پیمان سلطانی و رهبری روبن آساتریان در تالار وحدت روی صحنه می‌برد. خوانندگان این اجرای ارکستر ملی؛ مهدی امامی، پارسا حسندخت و علیرضا وکیلی‌منش هستند که با همراهی گروه کر به رهبری رازمیک اوحانیان روی صحنه می‌روند. به همین بهانه با «پیمان سلطانی» گفت‌وگو کرده‌ایم:
 
آقای سلطانی، ارکستر ملی برای اولین بار قرار است قطعاتی از شما را به اجرا درآورد. درباره‌ی این اجرا و همچنین قطعاتِ آن توضیح می‌دهید؟

در این کنسرت، گزیده‌ای از کارهایم که شامل آثار ملی- میهنی و قطعاتِ عاشقانه است، اجرا می‌شود؛ علاوه بر آن تعدادی از آثار نوستالژیک از ملودی‌های قبلی که دوباره آهنگ‌سازی شده و نوشته شده است به اجرا درخواهد آمد که از جمله‌ی آن می‌توان به «میهنم سلام»، «ای وطن»، «ای میهن»، «ایران جوان»، «ایران هنگام کار است»، «ای انسان»، «عاشق»، «نوروز»، «یلدا»، «عاشق مشو»، «آتش دل»، «موسم گل»، «کنسرتو کمانچه» اشاره کرد.

شما در این اجرا از حضور سه خواننده بهره برده‌اید که فارغ از توانایی‌های صوتی‌شان، چهره‌های چندان شناخته‌شده‌ای نیستند؛ دلیلِ انتخابِ‌ این افراد چه بوده است؟

من هیچ‌گاه در فعالیت‌های موسیقایی‌ام به اینکه چه خواننده‌ای در گیشه موفق‌تر است، توجه نکرده‌ام. این خوانندگان نیز اگرچه ممکن است برای عوام چندان شناخته شده نباشند، اما بسیار توانا هستند و انتخاب‌شان توسط من با هوشیاری کامل انجام شده است،‌به شکل خلاصه می‌توانم بگویم که اینها کارشان را به خوبی می‌دانند و علاوه بر آن افرادی بسیار با اخلاق و به اصطلاح با معرفت هستند. وقتی از این کلمه استفاده می‌کنم، منظورم جنبه‌ی تاریخی آن است که می‌توان آن را در وجود یک انسان در دراز مدت تشخیص داد و شامل وفادار بودن به گذشته، تربیت، فرهنگ و غیره است. کسی که طبیعت و ذات و تربیت خوبی دارد، قطعا انسانِ با معرفتی است.

پس پیش از این نیز با این خوانندگان همکاری داشته‌اید؟
بله! البته جز این سه خواننده، خوانندگان خوبِ دیگری هم هستند که من ترجیح می‌دهم در کارهایم از آنان بهره بگیرم و اگر برایم تریبونی وجود دارد، آن را در اختیار دیگران نیز بگذارم؛ بنابراین نه خواننده‌ها در انحصار من هستند و نه من در انحصار کسی هستم. اگر تعهدی داریم تعهد اخلاقی و کاری به یک‌دیگر است.

این کنسرت از مناظرِ مختلف، متفاوت از رویدادهای دیگر ارکستر است؛ از جمله حضور «روبن آساتریان». انتخابِ این رهبر چگونه انجام شد؟

ایشان یکی از نوازندگان برجسته‌ی کشور ارمنستان و رهبری بسیار تواناست و در کشورِ خودش اپرا و ارکستر فیلارمونیک ارمنستان را رهبری می‌کند و علاوه بر آن در بسیاری کشورها نیز رهبری ارکسترهای بزرگ را برعهده داشته است؛ او انسان بسیار شریفی است و کارش را بسیار خوب می‌داند و به طور قطع حضورش در ارکستر ملی می‌تواند اتفاقِ خوش‌یمنی برای این ارکستر و موسیقی ما باشد.

به شرطی که تداوم داشته باشد، چون معمولا در ایران بسیاری از رخدادهای مهم رخ می‌دهد که متاسفانه تداومی ندارد و نمی‌تواند منجر به اتفاقی بزرگ شود.

این بستگی به شرایط ایران دارد. ما برای این اجرا از ایشان دعوت کردیم و ایشان نیز با لطف بسیار قبول کردند، امیدوارم این همکاری با من و سایر ارکسترهای ایرانی ادامه پیدا کند . به نظرم مساله‌ای بسیار ساده و در عین حال مهم وجود دارد و آن اینکه ارکسترهای دولتی باید از رهبران بزرگ دنیا دعوت کنند و از علم و دانایی آنان برای رشدِ ارکسترها بهره بگیرند، اما متاسفانه این اتفاق رخ نمی‌دهد و ارکسترها برای مدت‌های طولاتی در انحصار یک سری افراد هستند،برای مثال مدتی در انحصار استاد سنجری است و دوره‌ی طولانی در اختیارِ پرویز محمود یا فردون ناصری. من کاری به بزرگی این نام‌ها ندارم، اما آنچه مشخص است آنکه زمانی یک ارکستر رشد می‌کند که تجربه‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی در آن وجود داشته باشد. هیچ ارکستری در دنیا به شکل مداوم با یک رهبر کار نمی‌کند و مدام رهبران عوض می‌شوند.

اگر ارکستر سمفونیک را کنار بگذاریم، استفاده از رهبرِ مهمان برای ارکستر ملی کمی دشوار است.  

آخر ما تاکنون اصلا ارکستر ملی نداشته‌ایم. ارکستر ملی دو وجه می‌تواند داشته باشد یا از سازهای ملی ایران تشکیل شود یا آثار آهنگ‌سازان ایرانی (از تمام اقوام) را اجرا کند که در این سال‌ها هیچ‌کدام از این دو اتفاق رخ نداده است. بخشِ اعظمی از سازها غیرایرانی است و هم‌چنین تنها آثار ده درصد آهنگ‌سازان اجرا می‌شده است، چون ارکستر در انحصار گروهی خاص بوده است که سلیقه‌شان، اجرای موسیقی «گل‌ها» بوده است. یک نوع موسیقی با هارمونیِ معلق و آرام و بی دغدغه و با پلی‌فونی بی‌شیله‌وپیله و ساده. ما در این سال‌ها حتی کمتر آثاری از «مرتضی حنانه» یا «محمدرضا درویشی» داشته‌ایم که اجرا شده باشد. موسیقی من اما متفاوت است، آثار من دارای هارمونی‌های چگالی است و قطعات مدولاسیون می‌شود.

فکر می‌کنید این روند (استفاده از رهبران و آهنگ‌سازانِ متفاوت) ادامه داشته باشد؟‌

امیدوارم که تداوم داشته باشد و صداهای مختلف شنیده شود که البته بستگی به اتوریته و مقاومت و نفوذ مدیران دارد که در مقابل شیطنت‌های اهالی موسیقی کم نیاورند و عقب نکشند.

و بالاخره اینکه خودتان دیگر چه پروژه‌ای در دست دارید؟‌

امیدوارم بیشتم تیرماه پس از ده سال، «ایرانه خانم» منتشر شود. «ایرانه خانم» از آمیزش و ترکیب چهار ژانر گوناگون موسیقایی تشکیل شده است، یعنی از یک سو برخوردار از موسیقی کلاسیک به مفهوم کلیسایی و غربی آن است و از دیگر سو بر پایهی موسیقی دستگاهی ایران استوار است و در این از موسیقی فولکوریک و محلی ایرانی و حال و هوای موسیقی مردم پسندانه و پاپیولار نیز بهره برده است. در این اثر سعی کرده‌ام موسیقی چند صدایی و ارکستراسیون را با هویتی ایرانی خلق و ابراز کنم. در «ایرانه خانم» به اقتضای نام و وجه تسمیه آنکه نمایانگر مام وطن و مادرانگی است صدای تمامی قومیتها شنیده می‌شود.  این کار در ایران در یک پکیجِ متفاوت عرضه می‌شود و  پس از آن در بازارهای جهانی و بین المللی به نام ایران منتشر می‌شود. به هر حال از آنجا که من آدم مستقلی هستم، مدام در حال کار و فعالیت هستم فقط هیاهو ندارم.

چیزی که این روزها در موسیقی ما زیاد است.

بله و البته مردم تیزبین می‌دانند که بسیاری از این هیاهوها توخالی است و واقعی نیست.
تعداد بازدید : 185

ثبت نظر

ارسال