موسیقی ما ـ پنجمین فستیوال موسیقی «آینهدار» در حالی کار خود را شامگاه 9 آذرماه آغاز کرد که نخستین شب این فستیوال با پرسهای در نغمههای اقوام ایرانزمین سپری شد. این شب که پر از تنوع موسیقایی بود با اجرای کرنانوازی و چاوشیخوانی لشتنشا و آستانه، مراسم زار اروندکنار، دوتار و آواز تربتجام، ذکر و غزلخوانی دروایش چشتی و کلپورگان، کرنا و نقاره قشقایی، موسیقی آشیقی و با نوای لوطیهای میناب پر از رنگ شد.
شب موسیقی اقوام ایران با کرنانوازی و چاوشیخوانی آغاز شد. اکبر و ابراهیم سهرابیپور، محمد عبداللهی، حسین ثابتی و حسن مهدیدخت کرناهای گیلان را در تالار رودکی به صدا درآوردند و سید محمدمیرغفاری چاوشخوانی کرد و ابیاتی در رثای سالار شهیدان خواند.
اما در ادامه نوبت مراسم زار بود که بسیاری از حاضران مشتاق تماشای آن بودند. اعضای گروه زار اروندکنار «ماماکاظمیه» را همراهی کردند و روی صحنه آمدند. «زار» یکی از موسیقیهای محلی جنوب ایران است. موسیقی زار مربوط به مردمان کناره خلیج فارس است و در اصل از آفریقا به ایران آمده است. در باور باورمندان به آیین زار، برخی از انسانها توسط نیروهای نامرئی که به عنوان باد شناخته میشوند تسخیر میشوند. این بادها شخصیتهای گوناگونی دارند و بیماری وافسردگی و روان پریشی شخص تسخیر شده را موجب میشوند و آیین زار برای درمان آنها برپا میشود.
وقتی بابا یا ماما احتمال بدهد که شخص، مبتلا به یکی از زارها شده، او را مدت هفت روز در حجاب و دور از چشم دیگران نگه میدارند و در طول این چند روز با داروهای ویژه تحت نظر قرار میدهد.
از بدو ورود بیمار تا پایان، کل مراسم توسط بابا یا ماما هدایت میشود که کار آنها و شگردهای آنها اکنون نوعی جادوی پزشکی تلقی میشود. اما مهمتر شاید آوازی است که میخوانند و سازهایی است که نواخته میشود؛ زیرا در باور آنها چون این بادها با موسیقی به مهر میآیند و بابا و ماما به تدریج به هویت باد پیمیبرند، باد نام خود را فاش میکند. مراحل بعدی درمان از این پس امکانپذیر میشود. در صورتی که خواستههای باد برآورده شود، باد «زیر شده» و بیمار را آزار نخواهد داد اما «مرکب» خود را کاملا رها نمیکند و کسانی که گرفتار این بادهها شده باشند در سواحل جنوب به «اهل هوا» شناخته میشوند.
«ماماکاظمیه» شب گذشته در تالار رودکی این آیین را به نمایش گذاشت.
سپس نوبت عبدالعزیز احمدی از تربت جام بود که دوتار خود را به دست گیرد و نغمههای دور خراسان را بخواند. علی مغازهای (دبیر هنری فستیوال) درباره این هنرمند توضیح داد: «وقتی استاد احمدی در خیابان قدم میزند، گاهی موتورسوارها و رهگذران از او میخواهند تا یک دهن برایشان بخواند و او نیز در همان لحظه میزند زیر آواز و صدایش را دریغ نمیکند.»
بعد از آن نوبت گروه درویشان کلپورگان بود تا روی صحنه حاضر شوند غزلهای عارفانه بخوانند و از دلدادگی خود به انبیا و اولیا و مشایخ و عرفای بزرگ جهان بگویند. فاروغ رحمانی با ساز رباب، محمدجان سپاهی با ساز تنبورک، صدای جلال بلوچ زهی را که غزلهای ملنگی میخواند، همراهی کردند.
حالا نوبت به موسیقی قشقایی رسیده بود که با اجرای اوستا ابراهیم سلمانپور شکل گرفت. او با کرنایش قصه کوچ ایل قشقایی را نواخت و عزیزالله سلمانپور نیز او را با نقارهاش همراهی کرد.
پس از این اجرا، عاشیق ولی عبدی روی صحنه آمد و قوپوزش مخاطبان را میهمان دامنههای سبلان و رود ارس کرد.
اما با حضور لوطیهای میناب روی صحنه، فضای متفاوتی در سالن حکمفرما شد. لوطی حیدر نوایی با برادر و فرزندانش روی صحنه آمد و شادیهای مردم تبار خود و سرزمین میناب را با لباسهایی متفاوت اجرا کرد.
علی مغارهای در سخنانی مطرح کرد: «ما باور داریم که در گوشه و کنار کشورمان هنوز، کسانی به گذشته وصل هستند که موسیقی منطقه خود را اجرا میکنند و در این بین خللی در کارشان وارد نشده است. در پنجمین دوره فستیوال آینهدار، هنرمندانی به صحنه میآیند که به گفته خودشان به ندرت تا مرکز استانشان رفتهاند چه برسد به اینکه به تهران بیایند. شاید من، به باور خودم مرتکب این اشتباه شدم که موسیقی اقوام بمیرد؛ اما این موسیقی در حال دگردیسی و تحول است و آن را به سرعت از کنترل ما خارج میکند. مشکل امروزی موسیقی اقوام، پدیده شهری شدن است و سلبریتیسم آفت موسیقی است. شرایطی پیش آمده تا موسیقی اقوام را خارج از قواعد اجراء میکنند در حالی که ما باید اصیلترینها را کشف، ضبط و ثبت کنیم و هدف فستیوال آینهدار هم همین است.»
او با بیان اینکه «آینه دار»، فستیوال موسیقی اقوام و آیینهای مردمان ایران است که آغاز و انجامش درون یک رویا زایش یافته است؛ ادامه داد: «فستیوالی در جست و جوی صداهایی که در گذشته و در تاریخ فریاد شدهاند و طنین شان تاکنون در جریان است. برخی از این فریادها در خانههای به آتش کشیده شده، از سینهی سوختهی مردمان اقوام زیر ستم بیرون زدهاند و برخی از دل همراهی و هم آوایی مردانی که لنجی را برای تعمیر از آب بیرون میکشیدند. برخی در پس یک زمین لرزه از جگر سوخته ی مادران و پدرانی درآمده که فرزندشان را در میان خروارها خاک از دست داده اند و برخی در لابه لای گرداب ها یا طوفان های شن. برخی ریشه در کاشت دارند و برخی ریشه در برداشت. برخی در هلهله و شادی و برخی در ماتم و سوگواری. برخی در رنگ و برخی در بو. برخی در فراز و برخی در فرود زندگی. اما همه در بستر زمان، در گذشته نطفه بسته اند و اکنون صاحبان این صداها آینه دارانند. فستیوال آینه دار برای تحقق رویای شنیدن صداهای برآمده از حنجره ها، سازها و دستان اقوام ایران متولد شد. برای دیدن پیوند ساز و نوازنده. کشف راز پیوند سوژه و ابژه. درک چیستی و چرایی تفاوت صداها. برای درک چگونگی تاثیرگذاری صداهای خش دارِ تربیت نشده و نواهای تمرین نشده. فستیوال آینهدار در باورمان تحقق یک آرزو یا یک خیال است و بس. کشف، شنیدن و برساختنِ امکان بازشنیدنِ صداهایی که گم بودند یا تا امروز پدیدار نشده بودند.»
پنجمین دوره آینهدار که با مروری بر نغمههای چهار دوره قبل این فستیوال آغاز شد، با بزرگداشت آینهداران دامنههای شمالی البرز(گیلان، مازندارن و گلستان) تا ۱۲ آذر در تالار رودکی برگزار میشود. آیین پایانی این فستیوال ۱۳ آذر در تالار وحدت برگزار میشود..
عکسها: آرش عاشورینیا
ثبت نظر