حساب باب دیلن با تمامی موسیقیدانها و ترانه سراهایی که میشناسیم فرق میکند و با شاعر و نویسندهای طرف هستیم که در سال ۲۰۱۶ جایزه نوبل ادبیات را نیز از آن خود کرد. باب دیلن در دهه ۱۹۶۰ به موسیقی راک گرایش پیدا کرد و ترانههایی که سروده است نیز بهاندازه معنا و مفهوم و جذابیت درد که در میان همنسلهای خود به شکسپیر ترانهسرایان معروف شده است.
به همین منظور نیز بسیاری از ترانههای باب دیلن در جنبشهای اجتماعی دهه شصت میلادی در آمریکا تبدیل شد و ترانههایش به زبانهای مختلفی ترجمه شده و در ایران نیز چندین کتاب از ترجمه ترانههای باب دیلن را سراغ داریم. باب دیلن اولین آلبوم خود را در سال ۱۹۶۲ زمانی که هنوز ۲۰ سال بیشتر نداشت منتشر کرد و در کنار ذوقی که در ترانهسرایی دارد، صدای او نیز در میان صدای خوانندههای بزرگی مانند بیتلها، الویس، مدونا و گروه رولینگ استونز قرار گرفته است.
ترانههای «دمیدن در باد» (Blowin in the wind) و «همانند یک سنگ غلتان» (Like a Rolling Stone) در میان معروفترین آثار باب دیلن قرار دارند و بهرغم اینکه سالها از انتشار ترانههای وی میگذرد، اما این ترانهها همچنان پرطرفدار باقیماندهاند و به آثاری کلاسیک و جاودانه تبدیل شدهاند.
باب دیلن به لحاظ شخصیتی نیز انسان پیچیده و قابل توجهی است و بر خلاف اینکه اولین ترانهسرایی بود که افتخار دریافت جایزه نوبل را پیدا کرد، از حضور در مراسم دریافت جایزه صرفنظر کرد و از سال ۲۰۱۶ تاکنون هیچ واکنشی از جانب باب دیلن در خصوص دریافت جایزه نوبل ادبیات را در رسانهها شاهد نبودیم.
این موارد باب دیلن را به شخصیتی جذاب و رمزآلود تبدیل کرده که طرفداران از بسیاری از جوانب زندگی او بیخبر هستیم، به همین منظور در ادامه قصد داریم ناگفتههایی از زندگی باب دیلن را برای شما بگوییم که کسی آنها را با شما در میان نگذاشته است.
باب دیلن از حضور در نمایشگاه موسیقی و هنر وودستاک صرفنظر کرد
در تاریخ ۱۵ تا ۱۸ ماه آگوست، سال ۱۹۶۹ فستیوال موسیقی بزرگ و باشکوهی در مزرعهای با وسعت ۴.۲ کیلومتر مبرع در شهر بتهل نیویورک برگزار شد. خوانندههای مطرح دهه ۶۰ میلادی در این فستیوال حضور پیدا کردند و کارشناسان دنیای موسیقی عامه، این فستیوال را یکی از مهمترین رویدادها در تاریخ این موسیقی قلمداد میکنند. جالب است بدانید چیزی نزدیک به ۳۲ اجرا در این فستیوال برای چهارصد هزار تماشاچی برگزار شد و به رغم اینکه باران پراکندهای نیز میبارید باز هم تماشاچیان چند روز متوالی در محل این فستیوال چادر زدند و به تماشای اجراهای مورد علاقهشان پرداختند.
خوانندهها و گروههای موسیقی مهم آن زمان مانند جیمی هندریکس (Jimi Hendrix)، سانتانا، جفرسون ایرپلین (Jefferson Airplane) و د هو (The Who) در این فستیوال حاضر شدند و حتی جون بائز (Joan Chandos Báez) که در آن زمان فرزندش را ۶ ماهه باردار بود روی صحنه به اجرای موسیقی زنده مشغول شد. اما باب دیلن که این فستیوال در نزدیکی خانه او برگزار شده بود، در فستیوال وودستاک (WoodStock) حضور پیدا کرد.
از قرار معلوم ترتیبدهندگان این مراسم از باب دیلن رسما دعوت کردند و باب برای شرکت در این فستیوال با آنها در حال بستن قرارداد بود که دقیقاً قبل از شروع فستیوال برنامهاش را تغییر میدهد و از حضور در این فستیوال صرفنظر میکند. باب در آن زمان مدعی شد که به دلیل بیماری پسرش نمیتواند در این فستیوال موسیقی اجرا کند.
گروه گانز ان روزز و اجرای ترانهای از باب دیلن
در اواخر دهه ۸۰ میلادی گروه معروف گانز ان روزز (Guns N Roses) ترانه «کوبیدن بر در بهشت» اثر باب دیلن را را کاور کرد و باب دیلن را به مخاطبین جدیدی شناساند. اگر از طرفداران گروه گانز ان روزز باشید حتماً در جریان هستید که این گروه تمایل زیادی به اجرای ترانههای سایر خوانندهها و بهاصطلاح کاور کردن آنها ندارد و این قضیه نیز به محبوبتر شدن اجرای این گروه از ترانه باب دیلن کمک کرد.
در کنسرتی که این گروه در سال ۲۰۰۹ برگزار کردند، اکسل رز (Axl Rose)، مرد شماره یک گروه گانز ان روزز، به تماشاچیان گفت باب دیلن قبل از اینکه آنها نسخه استودیویی این آهنگ را ضبط کنند در خصوص زمان ضبط این ترانه سوالهای زیادی میکرد و اکسل رز نیز از آنجایی که زمان دقیق ضبط این ترانه را نمیدانست جوابهای درستی برای پاسخ نداشت.
از قرار معلوم باب دیلن در آن زمان به اکسل رز گفته بود که ضبط این آهنگ اهمیت زیادی برای او ندارد، اما به پولی که بابت این کار گیرش میآید اهمیت میدهد. در نهایت پس از اینکه ترانه «کوبیدن بر در بهشت» توسط گروه گانز ان روزز اجرا شد، باب دیلن در مصاحبهای با روزنامه تلگراف گفت گانز ان روزز، گروه خوبی است، اکسل و اسلش نیز هنرمندان قابلی هستند، اما مشکلی با اجرای آنها از ترانه کوبیدن بر در بهشت وجود دارد که همین امر باعث شده است این ترانه به دل باب دیلن ننشیند.
حوادث ۱۱ سپتامبر تأثیر زیادی در اجرای باب دیلن داشت
در هفتهها و ماههای بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر، آمریکا در شرایط امنیتی شدیدی فرو رفت و فرودگاهها و محلهایی که افراد زیادی در آن تجمع داشتند شاهد افزایش شدید نیروهای امنیتی بودند. از قرار معلوم باب دیلن قرار بود کنستری در اورگن (Oregon)، آمریکا برگزار کند و مدیر واحد حفظ امنیت کنسرت دستور اکید صادر کرده بود که مامورین حفاظتی کسی را به داخل محل برگزاری کنسرت راه ندهند مگر اینکه مجوز امنیتی دریافت کرده باشد.
در همین حیص و بیص پیرمردی متشخص با موهای پریشان و سفید سعی در عبور از مامورین امنیتی داشت که مامورها جلوی او را میگیرند، پیرمرد از دست مامورین عصبانی میشود و آنها را تهدید به اخراج میکند. خوشخبتانه مدیر واحد حفظ امنیت کنسرت از راه میرسد و مامورین را توجیه میکند که این پیرمرد عصبانی و آشفته، همان باب دیلن کبیر است و نباید جلوی او را بگیرند.
باب دیلن به برنامههای خندهدار علاقه دارد
اگر اهل سینما و تلویزیون باشید به احتمال زیاد لری چارلز (Larry Charles) را میشناسید و بهخوبی میدانید که او نویسندگی سریال خندهدار ساینفلد (Seinfeld) و کارگردانی فیلم «بورات» (Borat) را در کارنامهاش دارد. اینگونه که پیدا است لری در اواخر دهه ۹۰ میلادی با باب دیلن برنامه ساخت یک مجموعه کمدی را ترتیب میدهد و از آنجایی که باب دیلن از طرفداران دوآتشه جیم کری بود، میخواست برنامهای با همان سبک و سیاق را آماده کند.
جالب اینجاست که باب دیلن علاقه زیادی داشت شخصاً در این برنامه حاضر شود و برای رسیدن به این هدف باب دیلن و لری چارلز در یک باشگاه بدنسازی که باب دیلن مالک آن بود قرار میگذارند. باب دیلن تعداد زیادی کاغذ پیشروی لری چالرز قرار میدهد که پیشنویس فیلمنامه کمدی که در نظر داشت را در این کاغذها نگاشته بود.
همکاری لری و باب به خوبی پیش میرود و پروژه ساخت مجموعه تلویزیونی که مد نظر باب دیلن بود به شبکه اچ. بی. اُو پیشنهاد میشود. در این برنامه خندهدار، تهمایهای از مفهوم ترانههای باب دیلن نیز وجود داشت و اچ. بی. او به ساخت این سریال چراغ سبز نشان میدهد. اما در نهایت باب دیلن مدعی میشود که تمایلی برای ساخت این مجموعه ندارد و از ساخت آن صرفنظر میکند.
قرار بود باب دیلن نقش اول فیلمی با نام ناطور دشت شود
در سال ۱۹۶۱، زمانی که باب دیلن اولین آلبوماش را منتشر نکرده بود و هنوز معروف نشده بود آژانس استعدادیابی ام. سی.ای (MCA)، به او دو پیشنهاد ویژه داد. اولین پیشنهاد، حضور باب دیلن در نقش هولدن کالفیلد، جوان سرکش و شیطان کتاب ناطور دشت نوشته جی. دی سالینجر (J.D. Salinger) بود. این آژانس امتیاز کتاب ناطور دشت را در اختیار داشت و باب دیلن شانس زیادی برای بازی نقش اول نسخه سینمایی این کتاب داشت.
پیشنهاد بعدی نیز حضور باب دیلن در برنامه «شو اد سالیوان» (the Ed Sullivan show) بود، اگر زندگینامه باب دیلن را مطالعه کرده باشید حتماً در جریان هستید که باب دیلن علاقهای نداشت تا ترانههایش را به مردم غالب کرد، در نتیجه هیچکدام از پیشنهادهای آژانس استعدادیابی را قبول نکرد و تنهایی توانست گلیم خودش را در دنیای موسیقی از آب بیرون بکشد و اسم و رسم خوبی دست و پا کند.
باب دیلن، اد وود دهه ۷۰ میلادی
باب دیلن را بیشتر به دلیل ترانهها و آثاری که خوانده است میشناسیم، اما همانگونه که اشاره کردیم باب علاقه زیادی به هنرپیشگی و سینما دارد و هر از گاهی نیز کارهای پراکندهای را از او شاهد بودیم. در این زمینه میتوان به فیلم رنالدو و کلارا (Renaldo and Clara) محصول سال ۱۹۷۸ اشاره کرد باب دیلن، کارگردانی، بازیگر و نویسنده این فیلم بود.
در این فیلم دیلن نقش جوانی با نام رنالدو را بازی میکرد و همسر آن زمان باب دیلن نقش کلارا را بر عهده گرفته بود. این فیلم بر خلاف ترانههای باب دیلن با اقبال عمومی روبرو نشد و بهرغم اینکه باب در مصاحبههای مختلف تا توانست از این فیلم دفاع کرد، منتقدین نظری خلاف نظر او داشتند و این فیلم را یکی از ضعیفترین فیلمهای تاریخ سینما دانستند، همین امر باعث شد به باب دیلن لقب اد وود (Ed Wood) دهه ۷۰ میلادی داده شود.
برای آن دسته از خوانندگانی که اد وود را نمیشناسند باید بگوییم او یکی از کارگردانهای سینمای دهه ۵۰ میلادی بود و فیلم «نقشه ۹ از فضای خارج» را کارگردانی کرد که به عنوان بدترین فیلم تاریخ سینما شناخته میشود.
باب دیلن کارهای عجیب و غریب زیادی میکند
انسانها گاهی اوقات کارهای عجیب و غریبی میکنند که کسی از دلیل این کارها سر در نمیآورد، سلبریتیها نیز چنین کارهایی میکنند، اما از آنجایی که همیشه در معرض دید هواداران هستند، این کارهای عجیب و غریب بیشتر جلوه میکند.
برای نمونه در جولای سال ۲۰۰۹ یک افسر پلیس با نام کرسیتی بابِل (Kristie Buble) گزارشی دریافت کرد مربوط بر اینکه مرد مشکوکی در یکی از محلههای نیوجرسی تردد دارد. از قرار معلوم ساکنین خانهای که تابلوی فروش جلوی آن نصب شده بود پیرمرد عجیب و غریبی را دیده بودند که پس از پرسه زدن در حیاط خانه آنها، به سمت خیابان راهی شده بود. در آن زمان باران شدیدی میبارید و پیرمرد قصه ما که شلوار راحتی گشادی پوشیده بود و دو بارونی بلند را روی هم بر تن کرده بود توسط افسر پلیس به کناری برده میشود.
افسر پلیس از این پیرمرد مشکوک و عجیب و غریب، نامش را میپرسد و پیرمرد نیز پاسخ میدهد که باب دیلن است، کریستی بابِل از اینکه پیرمرد ادعا میکند باب دیلن است خندهاش میگرد و حرف او را باور نمیکند و پیرمرد از او خواهش میکند وی را به هتلی که در آن اقامت داشت ببرد. افسر پلیس پیرمرد را به هتل میبرد و در هتل پس از مشاهده پاسپورت وی باور میکند که واقعاً افتخار آشنایی با باب دیلن کبیر را داشته است.
باب دیلن همیشه به دنبال نوآوری در کارهایش بوده است
چیزی بیشتر از ۳۵ آلبوم را در کارنامه باب دیلن شاهد هستیم و آلبومهای زیادی از او بهعنوان بهترین آلبومهای موسیقی در تمام تاریخ شناخته میشوند، اما از آنجایی که باب دیلن همیشه به دنبال نوآوری بوده است گاهی اوقات نیز کارهایی را در کارنامه باب دیلن پیدا میکنیم که تفاوت زیادی با آثار موفق او دارند.
در این زمینه میتوان به آلبوم (Down in the Groove)، اشاره کرد، باب دیلن در فستیوال موسیقی نیوپورت فلک (Newport Folk Festival)، گیتار عجیب و غریبی را روی صحنه برد و هواداران را شگفتزده کرد. آلبوم Nashville Skyline نیز قرار بود سبک و سیاقی محلی و کانتری داشته باشد، اما آلبومی موزیکال بود و ترانههای این آلبوم چیزی نبود که هواداران انتظار آن را داشتند.
با این حساب باید گفت باب دیلن بهای نوآوریهایش را پرداخته است و به رغم اینکه بعضی از نوآوریهای او توانست دنیای موسیقی را تکان دهد، بعضی از این نوآوریها نیز به مذاق هواداران خوش نیامد و بازخوردهای منفی زیادی را به دنبال داشت.
باب دیلن از سرقت آثار ادبی بدش نمیآید
اگر از طرفداران باب دیلن باشید به احتمال زیاد ترانه «خانه خورشید تابان» (The house of the rising Sun) را شنیدهاید. این ترانه توسط افراد و گروههای زیادی اجرا شده است و با بیشتر از ۳۰۰ اجرای مختلف به اندازهای در دنیای موسیقی دارای اهمیت است که حتی کتابی نیز با نام «تعقیب خورشید تابان»، نوشته تد آنتونی (Ted Anthony)، منتشر شده است.
این ترانه در اولین آلبوم باب دیلن نیز حضور داشت و از قرار معلوم باب ترانه «خانه خورشید تابان» را از خوانندهای با نام دیو ون رانک (Dave Von Ronk) شنیده بود. باب دیلن آکوردهای این ترانه را تغییر میدهد و نسخهای دیگر از آن را در آلبوم خود قرار میدهد. پس از انتشار این آلبوم نیز ترانه «خانه خورشید تابان» به اندازهای معروف میشود که ون رانک از صرافت انتشار نسخه خودش از این ترانه افتاد چرا که میترسید شهرت باب دیلن باعث شود طرفدارانش فکر کنند ون رانک این آهنگ را از باب دیلن کپی کرده بود در صورتی که خلاف این قضیه صحت داشت و این باب دیلن بود که آهنگ دیو ون رانک را بهسرقت برد.
باب دیلن واقعاً چه کسی است؟
باب دیلن بیشتر از ۵۰ سال است که ترانههای صادقانه و جذابی مینویسد و به لطف اجرای همین ترانهها توانسته است به یکی از بتهای دنیای موسیقی تبدیل شود. رابرت آلن زیمرمن (Robert Allen Zimmerman) که در دنیای هنر با نام باب دیلن او را میشناسیم زاده سال ۱۹۴۱ است اکنون ۷۷ سال سن دارد. او نزدیک به ۱۰ نام مختلف و مستعار را برای خود انتخاب نمود و در میان این نامها باب دیلن محبوبیت بیشتری پیدا کرد.
او در خانوادهای معمولی بهدنیا آمد و همانند بسیاری از نوجوانهای دهه ۵۰ در آمریکا، بوسیله رادیوهای ترانزیستوری با موسیقی آشنا شد و از همان دوران نوجوانی سودای حضور در صحنههای موسیقی را در سر داشت. باب دیلن در آهنگهایش بیشتر به موضوعات روز و حوادثی میپرداخت که مردم دنیا با این حوادث دست به گریبان بودند و به همین دلیل نیز به خواننده و فعال اجتماعی تبدیل شد که همیشه حرفهای تازهای برای گفتن داشت.
در کنار این موارد، باب دیلن برخلاف بسیاری از هنرمندان که حاضر هستند هنر خود را با هر قیمتی بهفروش برسانند، هرگز اجازه نداد آهنگهایش سانسور شود و به همین دلیل نیز خوانندهای مستقل شناخته شد و بیشتر مورد توجه جامعه آمریکا قرار گرفت.
جالب است بدانید باب دیلن در کنار خوانندگی و ترانهسرایی، دستی در نقاشی نیز دارد و نمایشگاه تابلوهای او تاکنون در گالریهای معتبر دنیا به نمایش گذاشته شده است. ترانههای پرمعنایی که باب دیلن سروده است بارها او را نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات کرد و درنهایت نیز در سال ۲۰۱۶ برنده این جایزه شد. در این زمینه میتوان به ترانه «کوبیدن بر در بهشت» اشاره کرد، باب دیلن در این ترانه وضعیت یک سرباز مامور کشتار را توصیف میکند که از کشتن انسانها به تنگ آمده است.
عشق و عاشقیهای باب دیلن
باب دیلن همانند سایر همقطارانش عشق و عاشقیهای پیچیده و آتشینی را تجربه کرد، در سال ۱۹۶۱ باب دیلن عاشق هنرمندی با نام سوز راتلو (Suze Rotolo) شد و عشق آنها چند سال ادامه پیدا کرد تا اینکه در نهایت سوز راتلو از رابطه باب دیلن و خوانندهای با نام جون بایز (Joan Baez) باخبر شد و باب را تنها گذاشت.
باب دیلن جون بایز را نیز به عشق سارا لوندز (Sara Lownds)، که یک مدل زیبارو بود، ترک گفت و در نهایت در سال ۱۹۶۵ با سارا ازدواج کرد.
محمد کاملان
ثبت نظر