Fa En یکشنبه 4 آذر 1403 ساعت 4 و 48 دقیقه

مردم ما اخلاق را فراموش کرده‌اند

مردم ما اخلاق را فراموش کرده‌اند

سه شنبه 18 تیر 1398 ساعت 1:49
موسیقی ما - نشست «سرقت هنری» با محوریت موضوع بررسی حقوق مالکیت فکری در آثار هنری با سخنرانی کاوه رضوانی‌راد وکیل دادگستری، قطب‌الدین صادقی کارگردان تئاتر، جواد طوسی منتقد سینما و قاضی بازنشسته دادگستری محمدحسین کیانی و کامبیز نوروزی حقوقدان عصر یکشنبه، ۱۶ تیر در خانه موسیقی ایران برگزار شد.

در ابتدای این نشست «حمیدرضا نوربخش» به ایراد سخن‌رانی پرداخت. او به این مساله اشاره کرد که امروزه مساله‌ی «کپی‌رایت» یکی از مهم‌ترین بحث‌های موجود در موسیقی است که ارتباطِ مستقیمی با اقتصاد هنر دارد: «با وجود این‌که گردش مالی در موسیقی ما زیاد است ولی سود آن به جیب هنرمندان نمی‌رود و در اقتصاد موسیقی گردش نمی‌کند، در حالی‌که اگر این مساله حل شود،‌ بسیاری از مشکلاتِ معیشتی هنرمندان حل می‌شود.»

مدیرعامل خانه‌ی موسیقی اظهار امیدواری کرد تا به نتیجه رسیدنِ این بحث، جلسات ادامه داشته باشد و به آگاهی عمومی جامعه منجر شود: «مردم ما به دلیل مشکلات فرهنگی نمی‌دانند که دانلود آهنگ دست در جیب دیگران کردن و نوعی سرقت است. ولی اگر بدانند جریان چیست این اتفاق کمتر خواهد شد.»

«کاوه رضوانی‌راد» - مشاور حقوقی خانه‌ی موسیقی- دیگر سخن‌رانِ این جلس بود و به این نکته اشاره کرد که دادسرای فرهنگ و رسانه، از چند سالِ پیش به طور تخصصی در این زمینه فعالیت‌هایی را انجام داده است:‌ «در حال حاضر کارشناسانی که برای بررسی پرونده برگزیده می‌شوند از نهادهای صنفی انتخاب می‌شوند.»

«کامبیز نوروزی» - حقوق‌دان- نیز در این خصوص بیان داشت: « یکی از مشکلات ما در دعاوی نقض مالکیت فکری، این است که مکانیزم ارزیابی خسارت نداریم. البته ما قانونی به نام حمایت از حقوق مؤلفان داریم و این حق توسط قانون‌گذار تثبیت شده و اگر کسی از آن سرپیچی کند باید مجازات شود یا خسارت پرداخت کند؛ ولی این حق در جامعه ما رعایت نمی‌شود.»‌

 او به این ماجرا اشاره کرد که در هیچ حوزه‌ای جز سینما این قانون رعایت نمی‌شود: «برخی معتقدند این قانون دیگر کهنه شده؛ ولی به نظر من این‌گونه نیست و در نهایت تنها به کمی تغییر نیاز دارد؛ پس چرا این قانون به سرانجام نمی‌رسد و رعایت نمی‌شود؟ ما در مورد کالای هنری حرف می‌زنیم، در صورتی که خلاقیتِ یک هنرمند کالا به حساب نمی‌آید، این تصور درباره محصولات فرهنگی از جمله موسیقی که قطعه هنری قابل خرید و فروش است وجود ندارد. سرقت فیزیکی موسیقی به صورت کپی آن روی نوار، سی‌دی یا فلش و همچنین استفاده قطعه موسیقی در فیلم، تبلیغات یا رسانه، استفاده از یک قطعه موسیقی در اثری دیگر (که البته خیلی دیده نمی‌شود)، موسیقی انتظار در خط تماس، در رستوران یا کافه‌ها، دانلود کردن از طریق اینترنت یا حتی آسانسور است.»

او با بیان این مساله که اگر عوامل بستری تولید جرم سرقت ادبی را بشناسیم، می‌فهمیم که راهکار دادگستری نیست، گفت: «تنها راهِ حل، فرهنگ‌سازی و آموزش در سطح جامعه است. یکی از مهم‌ترین ذی نفع‌ها و عوامل به وجود آورنده سرقت ادبی و هنری، رادیو و تلویزیون است. میزان زیادی از مصارف غیرقانونی موسیقی را به خصوص در رادیو شاهدیم. از طرفی می‌بینیم که خوانندگان و نوازندگان تازه‌کار یک قطعه موسیقی را در تلویزیون با پرداخت پول برای دیده شدن اجرا می‌کنند، این‌ها هم بخشی از ذی نفعان هستند. تولیدکنندگان هم گروه دیگری هستند.»‌
یکی از چیزهایی که اخیراً باب شده، بازخوانی یا دوباره‌خوانی آهنگ‌های قدیمی‌تر است. این‌که بخواهیم اشعار شعرای حاضر یا ترانه‌های قبلی را بخوانیم جرم است. مصرف‌کنندگان عادی نیز بخش دیگری هستند. این‌ها آدم‌های عادی هستند که حتی به فکر سوءاستفاده نیستند ولی افراد دیگری که نام بردم از این راه کسب درآمد می‌کنند. راه مبارزه با این مشکل، تغییر الگوی مصرف است. باید عرضه اینترنتی این کالا را آسان کرد که البته زمان زیادی می‌برد. ما در خیلی از زمینه‌ها اخلاق را فراموش کرده‌ایم. اخلاق تنها به نصیحت نیست. کار مفیدی که نهادهایی مثل خانه موسیقی می‌توانند برای از بین بردن این مشکل انجام دهند، شامل کنار گذاشتن تعارفات ضمنی است و باید در برابر سرقت ادبی و هنری واکنش نشان داده شود. در واقع باید شکایت را پیگیری کرد و ملاحظات را کنار گذاشت.»
 
صادقی نیز که مسئله سرقت ادبی را از منظر تئاتر بررسی کرد، معتقد است: «در این کشور، هنر که بخشی از روح و اندیشه است جایگاهی ندارد. در سبد روزانه یک خانواده شهری برای فرهنگ و هنر ارزش پایین‌تری نسبت به سیگار لحاظ می‌شود. ما دروغ می‌گوئیم که اهل فرهنگ و هنریم، حتی قانونی هم نیستیم. میلیاردها دلار می‌دزدند ولی آب از آب تکان نمی‌خورد. ما در هنر نیز قانون نداریم و دچار بی‌اخلاقی شده‌ایم. در جایی مثل فرانسه زمانی که ۶۰ سال از فوت صاحب یک اثر ادبی گذشته باشد، جزو اموال عمومی خواهد شد و اگر حتی یک روز هم از مدت زمان ۶۰ سال مانده باشد و از آن اثر سوءاستفاده شود، فرد مجرم را مجازات خواهند کرد، ولی در ایران دو سال پس از فوت صاحب اثر، از آن سرقت ادبی می‌کنند. خیلی زشت است اگر بگویم که یکی از دوستانم چند وقت پیش در دفاعیه پایان‌نامه داور بود و یکی از مسئولان کشور برای پایان‌نامه خود مقاله‌ای را به طور کامل کپی کرده بود و استاد راهنما حتی به خود زحمت نداده بود مقدمه آن را بخواند. چراکه در مقدمه ذکر شده بود که صاحب اثر زنی باردار بوده است. در مرکز تهران مراکز روشنفکری مانند کتاب‌فروشی‌ها تعطیل شده و جای آنها کافه‌ها برای خوشگذرانی باز شده‌اند و دیوار به دیوار در آنجا پروپوزال می‌فروشند.»

در ادامه این نشست، کیانی رئیس اداره مالکیت‌های صنعتی، گزارشی از مالکیت فکری و صنعتی در ایران ارائه کرد و گفت: «مالکیت معنوی حمایت از تراوشات فکری انسان را تحت پوشش قرار می‌دهد. این تراوشات اگر در عرصه صنعت بروز پیدا کند به آن مالکیت صنعتی خواهند گفت و اگر در حوزه ادب بروز کند مالکیت ادبی و هنری خواهد بود. اولین حمایت مالکیت فرهنگی در ایران قدمتی بیش از ۹۰ سال دارد. حدود ۲۶ معاهده در حوزه فرهنگی و هنری در ژنو به تصویب رسیده است. ولی ما در حمایت از مالکیت‌های صنعتی بیشتر عضو هستیم تا فرهنگی. نظام ثبت با ایجاد حق انحصار این فرصت را به صاحب اثر می‌دهد تا از حق تجاری‌سازی اثر خود استفاده کند و در حوزه فرهنگی، آثار به محض خلق حمایت خواهند شد. حوزه مالکیت فکری در کشور ما نوپا است. متولی ثبت مالکیت فرهنگی و ادبی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.»

در پایان، طوسی درباره آئین دادرسی در مراجع داوری خانه سینما، مراحل شکل‌گیری آن، تداوم و بازنگری که لازم دارد سخنانی را بیان کرد:‌ «در حال حاضر آئین دادرسی خانه سینما با وجود این‌که مورد بازبینی قرار گرفته، ولی باز به اصلاحاتی نیازمند است. معتقدم برای این‌که از این وضع به یک شرایط تثبیت‌شده برسیم، باید تشکلی را برنامه‌ریزی کنیم که از یک وضعیت مستحکم و معقول بهره‌مند باشد.»

طوسی همچنین درباره مسائلی همچون داوری در نهادهای صنفی، تشابهات پرونده‌هایی که برای بررسی ارائه می‌شود (مثلاً شباهت دو فیلم‌نامه) و… صحبت کرد.
تعداد بازدید : 222

ثبت نظر

ارسال