موسیقی ما - چندی قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه خالقانِ آثار بیکلامی که تاکنون، دو بار مجوز دریافت کردهاند، دیگر کارشان در شورا بررسی نمیشود؛ این اتفاق اما در حالی رخ داده که سال گذشته تعدادی از اهالی موسیقی در صحبت با «فرزاد طالبی» - مدیر وقتِ دفتر موسیقی- قرار گذاشته بودند تا از این پس دیگر آثار بیکلام بررسی نشود؛ «علی ترابی» - مدیر کل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- در گفتوگو با موسیقی ما در این باره سخن میگوید:
-
* مدتی پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه خالقان آثار بیکلامی که تاکنون دو بار مجوز گرفته باشند، نیازی به دریافت مجوز ندارند. این در حالی است که سال گذشته، تعدادی از اهالی موسیقی با آقای طالبی (مدیرکل وقت دفتر موسیقی) جلسهای داشتهاند که گویا در آن تصمیم گرفته میشود از این پس آثار بیکلام، بدون بررسی شورا مجوز بگیرند. ما صحت این ماجرا را در صحبت با یکی، دو نفر از ناشران هم بررسی کردیم و آنها نیز به این ماجرا صحه گذاشتند که آثار بیکلامشان بدون بررسی در شورا مجوز میگرفته است. بنابراین این اتفاق جدید در دفتر موسیقی را چهطور میتوان تحلیل کرد؟ میتوان این موضوع را به منزلة بازگشت به عقب دانست یا حرکتی رو به جلو؟
من ابتدا باید این نکته را گوشزد کنم که خبری که شما بهتازگی شنیدید، به چندین ماه پیش مرتبط است و اتفاق جدیدی نیست. یعنی همان ابتدا که من به دفتر موسیقی آمدم، چند تصمیم گرفته شد و یکی این بود که برای تقاضای تکآهنگ نیازی نیست که متقاضیان حتماً از طریق شرکتها اقدام کنند؛ زیرا این مسأله برای آنها بار مالی داشت و حاشیههایی به وجود میآمد. به همین علت اعلام کردیم که تمام افراد حقیقی هم میتوانند بدون نیاز به شرکتها، کارشان را برای دریافت مجوز بدون هیچگونه هزینه و محدودیتی به دفتر موسیقی بدهند. دوم اینکه مجوز استودیوهای صدابرداری -که هر چهار سال یک بار باید به دفتر موسیقی میآمدند و از طریق ارائة مدارک، مجوز خود را تمدید میکردند- دائمی شد.
سومین تصمیم هم این بود که در حوزة موسیقی بیکلام، تمام گروههایی که موفق شدهاند دو بار برای کارشان مجوز بگیرند، دیگر نیازی به مجوز ندارند. در مورد نکتة مورد نظر شما، ظاهراً نامهنگاریهایی در سال گذشته انجام شده بود، شاید قولهایی هم داده شده که من در جریانآن نیستم؛ بنابراین در مورد آن قضاوتی ندارم؛ اما هر دو شکل موضوع انجام میشده است؛ یعنی هم بخشی از کارها به شورا نمیرفته و هم بخشی از کارها به شورا میرفته است. اتفاقاً من زمانی که به دفتر موسیقی آمدم، در این باره برایم سؤال پیش آمد که چرا اینگونه بوده و دوستان واحد نظارت، مستنداتی را نشان دادند که هنوز هم موجود است. این موضوع میتوانست مقداری سوالبرانگیز باشد و این سوالات را به وجود آورد که بر چه مبنایی و چه کسی انتخاب میکند که چه کارهایی به شورا برود و چه کارهایی نه. به همین خاطر، تصمیم گرفتیم تا موضوع برای همه یکسان باشد و هر گروهی که حداقل دو بار مجوز گرفت، پس از آن برای گرفتن کارهای بعدی بههیچوجه کارش به شورا نرود و بهصورت یکدست برای همه رعایت شود.
-
* اینکه کارهای بدونکلام مجوز بگیرند را شما چطور تحلیل میکنید؟ در واقع، اینکه کلام آثار برخلاف موازین نباشد، پذیرفتنی است؛ اما موسیقی بیکلام چه نیازی به دریافت مجوز دارد؟ شما نمیتوانید از مرحلة دریافت دو آلبوم مجوزدار بگذرید یا آن را کاهش دهید؟
من به عنوان مدیر دفتر موسیقی این اختیار را ندارم؛ به خاطر اینکه بحث صدور مجوز لزوماً فقط به بررسی موسیقی محدود نیست و مباحث دیگری هم در رابطه با گروههای موسیقی مطرح است که آنها هم باید بررسی شود؛ اما شخصاً معتقدم که بسیاری از بخشهایی که برای مجوز بررسی میشوند، میتوانند در آینده از این پروسه حذف شوند و اگر مشکلی پیش آمد، دخالت کنیم. ولی در حال حاضر من به عنوان مدیر دفتر این اختیار را ندارم.
چون صدور مجوز در قانون پیشبینی شده و مدیر دفتر موسیقی در جایگاهی نیست که بخواهد قانونگذاری جدیدی انجام بدهد. برای تمامی اجراهای صحنهای، پیشبینی شده که باید مجوز صادر شود. اما اینکه با چه سازوکار و سرعتی بررسی شود و اینکه آیا نیاز به بررسی فنی دارد یا نه، بحثی است که در اختیار دفتر موسیقی است و روی همین مبنا، ما از موسیقی بیکلام شروع کردیم و امیدوارم که بتوانیم مقداری دایرة تعمیم آن را بیشتر کنیم و به سایر گونهها هم برسیم.
-
* علت عدم برگزاری جشنوارة موسیقی کلاسیک در سال جاری چیست؟ شنیدهها حاکی از آن است که استدلال دفتر موسیقی، کمبود بودجه است؟
البته ما چیزی در این مورد نگفتهایم. ظاهراً دوستان مصاحبه کرده و در آن حرفهایی مطرح شد. من خیلی هم دوست ندارم در این باره صحبت کنم؛ چون به هر صورت دوستانی که جشنواره را برگزار کردند، افراد محترمی هستند و جشنوارهشان قابل احترام و دفاع است؛ اما متأسفانه این مبحث به درستی انتقال داده نشده است. هدف جشنوارة کلاسیک ایرانی این است که بخشی که ما به عنوان «نسلی دیگر» در جشنوارة موسیقی فجر داشتیم را دنبال کند. به هر صورت این موضوع با تصمیمی که خیلی درست نبود، از جشنوارة فجر حذف شد. این پاسخی به آن خلأ بود؛ چون این بخش حوزهای از موسیقی و بدنهای است که فعالان آن کاملاً حرفهای هستند؛ اما به لحاظ پاپیولار بودن و جایگاه اجتماعی، شهرت و چرخش اقتصادی جدی ندارند.
بعد از اینکه این بخش از جشنواره حذف شد، دوستان شاید در دفتر به این جمعبندی رسیدند که بتوانند این را در جای دیگری حمایت کنند و جشنوارة کلاسیک ایرانی بهعنوان جشنوارة بخش خصوصی شروع به کار کرد. وقتی بخشی به عنوان بخش خصوصی شروع به کار میکند و حمایتی را از نهادهای دیگر میخواهد، یعنی بخش عمدة کار توسط بخش خصوصی تأمین میشود و از بخش دولتی و مکانهای دیگر هم به عنوان حامی و اسپانسر کمک میگیرد که کار انجام شود. این موضوع کاملاً قابل درک و تداوم است.
اما وقتی من به دفتر آمدم، متوجه شدم که دفتر بودجهای حدود 250 میلیونی را به جشنوارة سال گذشته اختصاص داده و از صفر تا صد هزینة این جشنواره -یعنی حتی دستمزد کسانی که مدیر جشنواره بودند- از این بودجه تأمین شده بود که دستمزدهای خوبی هم بود. وقتی این شرایط را پیدا میکند، معنایش جشنواره خصوصی و بخش خصوصی نیست! وقتی هزینة سالن، گروه، دستمزد نوازندگان، مجریان، شورای سیاستگذاری، شورای هنری، داوران و حتی هزینة غذا، خرید پرینتر، رفتوآمد و... صفر تا صد از بودجة دولتی تأمین میشود، نمیتوان با هیچ تعریفی نام آن را جشنوارة بخش خصوصی گذاشت. من فکر کردم با توجه به شرایط موجود و تقاضای خیلی زیادی که برای حمایت در شوراهای مختلف وجود دارد، ما ناچاریم تغییری در این قضایا به وجود بیاوریم؛ ضمن اینکه امسال هم به لحاظ مالی سال بسیار سختی است و شرایط پیشبینینشدة اعتباری ما هم موضوع را حادتر کرد.
در عین حال ما به دوستان اعلام کردیم اگر در حد حمایت متعارف و اینکه بخش خصوصی قرار است کاری را انجام بدهد، از ما انتظار حمایت هست، ما حتماً آمادگی داریم و همین الان هم مجدد این را میگویم که صراحتاً اعلام شود هزینة سالن رودکی یا هر سالن دیگری را در طول برگزاری جشنواره توسط دفتر موسیقی حمایت میشود. این خیلی معقول و قابل تداوم است. اما اگر قرار است صفر تا صد هزینهها توسط دفتر پرداخت شود و تنها عنوان بخش خصوصی باشد، به نظرم خود دفتر هم میتواند تجدیدنظر کند که آیا با این بودجه و هزینه، لزومی دارد که این شرایط همچنان ادامه پیدا کند یا بخشهای دیگری هم هستند که نیازمند حمایتاند. بر این مبنا، چون جشنواره تمام هزینههایش بر عهدة دفتر موسیقی بود و تنها عنوانش خصوصی بود، باید تجدید نظری روی این موضوع انجام میشد.
-
* آیا دفتر درباره برخوردی که با نوازندههای خیابانی شده، موضعگیری نمیکند؟ زیرا شنیده شده که آقای حسینی قصد دارند اساسنامهای برای این ساماندهی در نظر بگیرند. این موضوع از این بابت که ممکن است کار را سختتر کند، نگرانکننده نیست؟
برخی نهادهای قانونگذاری و ذیصلاح از ما خواستهاند که در مورد ساماندهی گروههای موسیقی خیابانی شیوهنامهای تدوین کنیم. البته این را هم بگویم که این موضوع، محدود به کشور ما نیست, یعنی ما مشخصاً در مورد این قضیه تحقیق کردیم و متوجه شدیم در خیلی از کشورهای اروپایی و امریکا هم برای گروههای موسیقی که در مکانهای خاصی مانند مترو و... فعالیت میکنند، ضوابطی در نظر گرفته میشود. اینها شناسایی شدهاند و مشخص است چه کسانی هستند و در چه مکانهایی اجرا دارند.
این بررسی نباید لزوماً به معنای محدودیت یا ایجاد موانع برای اینها محسوب شود. در عین حال، شما شرایط را میبینید؛ وقتی این گروههای موسیقی بسیار آسیبپذیر هستند و از دست ما هم کاری برای آنها برنمیآید، شاید اگر بیتفاوتی ما هم ادامه پیدا کند، وضعیت سختتر شود. در مورد این اتفاق باید بگویم که خیلی ناراحتکننده و غیرقابل دفاع است. خوشبختانه متوجه شدم که نیروی انتظامی هم از روش و شیوة آن برخورد، ابراز نارضایتی کرده است. یکی از مواردی که میتواند کل زحمات نیروی پلیس را تحتالشعاع قرار دهد، اینگونه موارد است که آثار اجتماعی گستردهای دارد.
ما فکر میکنیم شیوهنامة تدوینشده اگر مورد تأیید قرار گیرد و به جایگاه قانونی برسد، شاید بابی شود که هم گروههای موسیقی که منسجمتر هستند و در سطح خیابان فعالیت میکنند، خیلی از آنها دانشجوی موسیقی هستند و کم از گروههایی که روی صحنه میروند ندارند، میتوانند احساس امنیت بیشتری بکنند و هم اینکه نیروی محترم انتظامی مکلف به حمایت از این گروهها خواهد بود و شهرداریها مکلف به تأمین مکانهایی برایشان میشوند و شاید از این نظر، آسیبپذیری این گروهها کمتر شود.
ثبت نظر