شهرام شکوهی، خوانندهای است که با صدا و چهره خاصش احتمالا برای خیلیها آشناست، کسی که در این سالها جز صدا ویژگی دیگری به نام حاشیه داشته است. در سالهای گذشته شایعات زیادی درباره تعداد دفعات عمل جراحی روی صورتش مطرح بود که البته همه را تکذیب کرد یا مثلا ماجرای بیماری قلبی و اتفاقاتی که بعد از جامجهانی برایش افتاد. او با یک مسابقه آواز در تلویزیونهای آنور آبیها برای همیشه در لیست سیاه تلویزیون قرار گرفت و هنوز که هنوز است هیچ کاری از او پخش نمیشود.
او به «شهروند» میگوید که چندباری برای برنامه دورهمی دعوت شده است اما با حضورش مخالفت شده است؛ یکبار هم به خندوانه رفته و حتی برنامهاش ضبط شده است اما هیچوقت از صداوسیما پخش نشده است.
ظاهرا از آلبوم تازه هیچ خبری نیست؟
اتفاقا یک آلبوم جدید در راه داریم که درحال اتمام است و احتمالا پایان تابستان وارد بازار میشود. هنوز البته اسمی برای آن انتخاب نکردهایم.
جالب است که شما سراغ آلبوم رفتید، درحالی که این روزها ظاهرا بیشتر خوانندهها به تکآهنگ روی آوردهاند. چندوقت هم دفتر موسیقی اعلام کرد که نسبت به سال گذشته درخواست برای آلبوم کاهش یافته و بیشتر مجوز تکآهنگ صادر شده است.
آلبوم هیچ صرفه اقتصادی ندارد، برای همین کمتر کسی سراغ آن میرود. ما هم صرفه اقتصادی برای آن درنظر نگرفتیم. تعدادی از تکآهنگهایی که قبلا منتشر کردیم، به اضافه چند قطعه جدید را در قالب یک آلبوم برای کسانی که دوست داشته باشند کار را به صورت آرشیو داشته باشند، ارایه میدهیم؛ البته با تیراژ کم.
زمانی که شما وارد فضای موسیقی شدید، با صدا و سبک خاصتان مخاطبان خودتان را پیدا کردید اما مسیرتان را به موسیقی عامهپسندتر تغییر دادید، حالا اینکه تغییر مسیر درست یا غلط بوده، بماند اما در کل رفتارتان نشان میدهد که ریسکپذیر هستید. این ریسکپذیری چه تاثیری در کار شما داشت؟
گاهی جبر بازار شما را مجبور به تغییر سبک یا خواندن مدلهای دیگر میکند. برای من این اتفاق افتاد اما از کاری که کردم، راضی نیستم. شما وقتی در طبقهای قرار میگیرید و مخاطب خاص دارید، خیلی نباید دنبال مخاطب عام باشید اما خواه ناخواه این اتفاق میافتد. حالا به هر دلیلی وسوسه خود یا اطرافیان. بعد از ما موجی درست شد و خیلیها از مدل کار ما الهام گرفتند. به نظرم ما هم باید همان مدل را ادامه میدادیم، چون حالا هم کسانی که در مارکت موفق هستند، در همان مدل کار میکنند.
اساسا هنرمند باید ریسکپذیر باشد و سبکهای مختلف را امتحان کند؟
وقتی با چیزی شناخته میشوید که متعلق به خودتان است و مردم شما را با آن پذیرفتند، نباید تغییراتتان خیلی بزرگ باشد؛ مثلا میتوانید رنگ و لعاب کار را عوض کنید اما نباید اصل کار تغییر کند.
خودتان هم گفتید که تغییر مسیرتان اشتباه بوده است و قرار بود دوباره به راه خودتان برگردید. آیا حالا به سطح قابل قبولی از بازگشت رسیدید؟
یکی از مشخصههای بزرگ، بازگشت ما در نحوه اجراست. مدل گروهمان درحال تغییر است و کلا صدایی که روی صحنه شنیده میشود یا تصویری که دیده میشود، کاملا متفاوت از چیزی است که تا الان از ما یا از دیگران دیده و شنیدهاید. البته تا زمانی که تمهیدات لازم برای آن کنسرت متفاوت مهیا نشود، کنسرت نمیگذارم. معتقدم اگر طبق روال قبلی بخوانم، حتی اگر بفروشد و مخاطب را راضی کند، من را راضی نمیکند و احساس میکنم که چیزی جز تکرار خودم نیست. با این تفاسیر برای کنسرت بعدیام بعد از محرم و صفر برنامهریزی میکنم.
بارها به نقل از خودتان خداحافظی از خوانندگی مطرح شد. میدانم که بخشی از آن به دلیل وضع پزشکیتان است اما ظاهرا خودتان هم دیگر اشتیاق لازم را ندارید.
نداشتم. به دلیل خیلی از مسائلی که روی هم تلنبار میشود و شما را به این نتیجه میرساند اما بعد فکر میکنید نباید چیزی که خدا داده است را منکوب کنیم. واقعا دلیلی ندارد در این اوضاع موسیقی پاپس بکشیم و معتقدم مردم باید تصمیم بگیرند که باشیم یا نه.
هنوز هم در برخی جاها ممنوعالفعالیت هستید؟
خودمان هم نمیدانیم چندچند هستیم. در اینگونه موارد جواب رسمی نمیگیرید، البته الان چند برنامهای که مثل خندوانه و دورهمی برد خوبی هم داشت، تعطیل شده است. دو سهبار برای دورهمی دعوت شدیم که مخالفت شد، یکبار هم در خندوانه شرکت کردم، برنامه ضبط شد اما پخش نشد.
پارسال یک کنسرت با قیمت مناسبتر نسبت به بقیه برگزار کردید، برای امسال همچنین برنامهای دارید؟
راستش حمایتی از ما نشد. متاسفانه سالنها یا بخشهای مرتبط با تبلیغات با ما همکاری نکردند، چون وقتی کنسرت با قیمت پایین میگذارید، یعنی از دستمزد خود گذشتید اما به دلیل سایر هزینهها نیازمند حمایت هستید. وقتی قانونی برای دریافت ١٠درصد فروش بلیت میگذارند، یعنی اصلا برایشان مهم نیست. شاید فکر میکنند کنسرت برای آدم پولدارهاست و هر چقدر از آنها پول بگیرند، به نفع است، درصورتی که اینطور نیست. مگر آدمی که کارمند است، دل ندارد! در این شرایط کنسرتبروها که تقریبا ٥درصد مردم بودند، با افزایش دوباره قیمتها به ٢درصد میرسند. این ٢درصد اگر قیمت بلیت به یکمیلیون هم برسد، برایشان فرقی نمیکند آنها کنسرت میروند تا استوری بگذارند و بگویند کنسرت رفتیم. چه بسا کسانی که جدیتر به موسیقی نگاه میکنند، دیگر شرایط تهیه بلیت کنسرت ندارند.
از این حرفها بگذریم. فضای امروز موسیقی پاپ ایران چه تفاوتی با موسیقی دهه٨٠ دارد؟
هر دورهای نقاط ضعف و قوتی دارد. در آن دوره بیشتر از صدای جدید و یونیک با پدیده تقلید از موسیقی آنور آبی مواجه بودیم اما در عوض موسیقی و اشعار آنها شریف و قابل دفاع بود اما الان از نظر شعر و موسیقی دچار افت شدیم.
و البته خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ هم خیلی زود فراموش شدند.
خواننده باید مولف باشد. درصورتی که خوانندههای نسل اول بیشتر از اینکه مولف باشند، مصرفکننده بودند؛ یعنی منتظر بودند که فلان آهنگساز برایشان فلان آهنگ را بزند تا آن را بخوانند.
ثبت نظر