، دکتر حسن رضائی بحرآباد در نشست بررسی تحول ترانه امروز که در مجتمع کانونهای فرهنگی و هنری دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: در زمان قدیم، نوازندگان درجه یک در دربار حضور داشتند. موسیقی دارای کلام سادهای بود و هیچوقت یک موسیقی جدی که فی نفسه برای هنر ارزشمند باشد، به کار نمیرفت. موسیقی هنری بیشتر برای اشراف و درباریان بود.
وی با بیان اینکه اواخر دوره قاجار موسیقی در زمینه موضوعات اجتماعی ورود پیدا کرد و مضامین به میان عامه آمد، افزود: یکی از دلایل آن، جامعه شهری بزرگ است؛ در اواخر دوره قاجار شهرها گستردهتر شد و قشر فرهنگی و تحصیلکرده وارد به دست گرفتن امور شد. بعد از تاسیس مدرسه دارالفنون، گروههای موزیک از اروپا به ایران آمدند و موسیقی علمی را آغاز کردند.
پژوهشگر حوزه جامعه شناسی و فرهنگ تصریح کرد: در ادامه این تغییرات، تحولات اجتماعی هم وارد ایران میشود و در این حیطه چه در قالبهای کهن و چه در قالبهای جدیدتر، مضامین کهن ادبیات فارسی را تبدیل به مضامین اجتماعی و سیاسی کردند و سپس جنبشهای شهری شکل گرفت.
وی عنوان کرد: در دورهای، آثار عارف قزوینی که با مضامین ملی، سیاسی و ... همراه است، همه گیرتر میشود که ما کم و بیش آنها را مانند شعر«از خون جوانان وطن لاله دمیده» شنیدهایم. این موسیقی به تدریج از دربار جدا و به مردم رسیده بود و با ورود موارد سختافزاری مانند پخش صدا، عمومیت بیشتری پیدا کرد.
رضائی بحرآباد خاطرنشان کرد: در آن دوران، به موازاتی که موسیقی همهگیر میشود موضوعات مختلف وارد این حوزه شده و تا دو دهه اول، ترانهها مضامینی مانند ملی، میهنی، عارفانه، فاخر و کلاسیک را شامل میشوند.
انتهای پیام
ثبت نظر