حسین زمان خواننده موسیقی پاپ شامگاه پنجشنبه سوم مرداد ماه پس از هفده سال دوری به روی صحنه رفت. این اجرا در مرکز همایشهای برج میلاد تهران و با استقبال بسیار مخاطبان، برگزار شد. بهگفته خودش، این کنسرت پس از پشت سرگذاشتن هفتادخوان برگزارشده تا بتواند بار دیگر با مردم سرزمینش دیدارکند. او میگوید: «افراد بسیاری تلاش کردند مرا از این کار پشیمان کنند. میگفتند تو به نسل قبل تعلق داری و راه دشواری را در پیش گرفتهای و اگر کنسرت برگزار کنی سالن خالی میماند و آبرویت میرود... و در پاسخ به آنها گفتم بهخاطر خودم نیامدهام و اگر مردم مرا نخواهند، به احترام آنها دست از فعالیت میکشم.» گفتوگو با حسین زمان را به بهانه این کنسرت در ادامه میخوانید.
حسین زمان را میتوان یکی از اولین خوانندگان موسیقی پاپ بعد از انقلاب نامید که پس از سالها دوری به صحنهای که به آن تعلق دارد بازگشته است. ارزیابی شما از فضای امروز موسیقی پاپ چیست؟
حال موسیقی پاپ خوب نیست و بیمار است. بیماریاش هم مزمن و خطرناک است و هم واگیردار و همچنان در حال گسترش. اما دلیل این بیماری و اینکه مقصر آن چه کسی میتواند باشد و چه تدبیری باید برای آن اندیشید و... همه اینها حاصل سیاستگذاریهای غلط در عرصه فرهنگ و هنر و همچنین حمایت نادرست از موسیقی سالم و ارزشمند است. تمامی این اتفاقات دست به دست هم داده و سبب شده ذائقه شنیداری مردم تغییرکند.
این درحالی است که در کشورهای غربی اکثر نوجوانان از دوران مدرسه با موسیقی آشنا هستند و حداقل با یک سازآشنایی دارند و زمانی که مخاطب جدی موسیقی قرارمی گیرند بدرستی آن را درک میکنند اما جامعه ما چه شناختی از موسیقی خوب و بد دارد؟ ۴۰سال است رسانه ملی ساز را نشان نمیدهد و موسیقی را تنها ابزاری برای منافع گروهی و صنفی میداند. وقتی نزدیک به دوران انتخابات میشود فیتیله موسیقی را بالا میکشند و بعد از انتخابات تصمیماتشان تغییر میکند در چنین وضعیتی اوضاع موسیقی کاملاً مشخص است بنابراین ما نباید مردم را مقصر بدانیم.
آثاری که از رسانه ملی پخش می شود اکثریت کارهای سفارشی و فرمایشی است و ناگفته نماند یکی از دلایلی که از صدا و سیما طرد شدم به همین سبب بود آنها اصرار داشتند من به سفارش و فرمایش بخوانم.» ادامه جواب اضافه شود.
نکته دیگر اخیراً هم مسأله بازاری شدن موسیقی مطرح شده که منبع درآمد یک تعداد واسطه و دلال است. آنها هم از این فضای به وجود آمده سوءاستفاده کردند و قاعدتاً دنبال کارهای ظاهری و هیجان برانگیز هستند تا جیب مردم را خالی کنند. موسیقی آلوده به این بیماریهاست و برای نجات آن باید کسانی که دلشان میسوزد خطر کنند و آبرویشان را وسط بگذارند کاری که من انجام دادم. هنرمندان باید بهدنبال ارائه کارهای خوب باشند البته بخشی از این بار به دوش مسئولان فرهنگی است و بخش دیگر به عهده صدا و سیماست. رسانه ملی باید محلی برای ارائه موسیقی خوب باشد اما بار اصلی به دوش یک تعداد هنرمند که دلشان میسوزد افتاده است و امیدوارم بتوانیم این فضای به وجود آمده را بشکنیم و باردیگر شروعی خوب برای مردم داشته باشیم.
چه اتفاقی سبب ورود دلالان یا مافیا به موسیقی ما شد؟
من واژه مافیا را قبول ندارم و احساس میکنم این کلمات تنها این افراد را بزرگ میکند و از نظر من پول آنها سبب شده نقش مؤثری داشته باشند. آنها دنبال عرضه موسیقی خوب نیستند بلکه با ایجاد فضایی نامتعارف و ناموزون بهدنبال جلب نظر مردم اند و براین نظرم حضورهنرمندان خوب و کمک مسئولان فرهنگی و هنری میتوانند دست این واسطهها و دلالان را کوتاه کنند.
یکی از شاخصههای بارز آثار حسین زمان بهره بردن از اشعار و ترانههای بامحتوا و همچنین استفاده از ملودیهای مناسب است. آیا همچنان به این مسأله توجه و تأکید دارید؟
موسیقی من کلام محوراست و بر همین اساس بیشتر زمان خود را صرف انتخاب ترانههای خوب میکنم و اگر ترانهای مورد سلیقهام نباشد آن را نمیخوانم. درواقع اساس کار من برمبنای ترانه است و بعد آن ساخت یک ملودی خوب و این دو در کنار هم میتوانند برای مردم جذاب و دلنشین باشند و به شخصه معتقدم موسیقی باید تمام و کمال در اختیار مردم قرار بگیرد.
ما باید ذائقه شنیداری مردم را تغییر بدهیم البته منظور این نیست کارهایی که امروزه عرضه میشود کیفیت چندانی ندارد بلکه کارهای خوب هم زیاد است و خوانندههای خوبی هم فعالیت میکنند ولی در حد کفایت نیست. متأسفانه کارهای نازل و بیارزش بهدلیل همان واسطههایی که از آن نام بردیم فرصت ابراز وجود بیشتری پیدا کردهاند و این لطمه بزرگی است.
با نگاه به فضاهای مجازی خواهید دید هنرمندان نقش مؤثری در انتقال پیامهای اجتماعی به مردم و مسئولان دارند و خوانندهها نیز میتوانند از طریق اشعار و ترانه به این مسائل بپردازند البته منظور تولید ترانههای اعتراضی نیست؛ اما چرا این نگاه در موسیقی کمتر وجود دارد یا بهطور کلی نیست؟
اگر روی معضلات اجتماعی دست بگذاریم به ما انگ میزنند. به همین دلیل کسی جرأت پرداختن به این موضوعات را ندارد. در حالی که وظیفه هنرمند است که به مسائل اجتماعی بپردازد. اما این کار ممکن است مانع تراشیهای بسیاری برای هنرمندان به همراه بیاورد.
با گذشت این همه سال و تغییراتی که در موسیقی ایجاد شده آیا پایبند به اصول کاری خود هستید؟ چقدر تمایل دارید همگام با سلیقه مردم در حرکت باشید؟
من به موسیقی که اعتقاد داشتم کماکان پایبندم و سعی میکنم تا آنجا که بشود از چارچوب خودم خارج نشوم و برای علایق مخاطبان خود ارزش قائل هستم و بها میدهم.
ثبت نظر