موسیقی ما - صفحات موسیقی «گل یخ» و «حجم خالی»، کاستهای «سیب نقرهای»، «کابوس»، «آرایش خورشید»، «تفنگ دسته نقره» و آخرین آن «ملک جمشید». اسم آخری چیست؟ جایی خالی برایش نگه میداریم. استاد وارد اتاق ضبط شده است. اواخر دهه چهل شمسی است. سینما پدیدههای نوظهوری همچون داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی را به خود میبیند که با فیلمهای «گاو» و «قیصر»، دوران جدیدی را روی پرده نقرهای رقم زدهاند.
از چندین سال قبلتر، در موسیقی صدای گیتار و عموماً سازهای غیر ایرانی، کم و بیش توسط ویگن به گوش میرسید. او با انتشار آهنگ «مهتاب» توانسته بود موسیقی جدیدی از نظر آرایش سازها به گوش شنونده ایرانی برساند. دوران، دورانِ طلایی سینما و موسیقی ایران است. در همین سالها، یعنی اوایل دهه پنجاه شمسی است که صفحه قطعهای به اسم «گل یخ» با ترانه مهدی اخوان لنگرودی و صدایی متفاوت دست به دست میچرخد و بسیار شنیده میشود. میگوید نواختن گیتار را با تمرینهای بسیار و بدون هیچ آموزگاری یاد گرفته. او خیلی قبلتر و از سنین پایین با موسیقی سنتی و بهخصوص سنتور آشنا شده بود ولی گیتار همان سازی بود که انتظارش را میکشید.
دوران دانشگاه به عنوان گیتاریستی چیرهدست، یکی از اولین گروههای راک زمان خودش را راه انداخت. دیگر گیتار الکتریک و آن سبیل دستهدار، به اِلمانهای جدا نشدنی او و عکسهایش تبدیل شده بود. توانسته بود با انتشار اولین آثارش، سبک جدیدی به اسم بلوز-راک یا سایکدلیک راک را به حال و هوای آن روزهای موسیقی ایران تزریق کند؛ چیزی که آن روزها توسط گروههای بزرگ بریتانیایی همچون «لدزپلین» و «رولینگ استونز» در مقیاس جهانی نمایندگی میشد. مخاطب ایرانی در حال سپری کردن تجربه شنیداری جدیدی بود. چیزهایی داشت عوض میشد. صفحه «گل یخ» او در کنار صفحه «مرد تنهای شب» حبیب، در سال انتشار به پرفروشترین صفحات دوران خود تبدیل شدند و «گل یخ» با آن ملودی آغازین و خاطرهانگیزش خیلی زود خودش را در ردیف هیتهای موسیقی موج نوی ایران قرار داد.
اواخر دهه پنجاه است. اوضاع و احوال موسیقی تغییراتی بنیادین به خود دیده. بسیاری از چهرهها کوچ کردهاند. عدهای ماندهاند. صداهایی رو به خاموشی رفتهاند. بعدها صداهای جدید و نوپایی در چندین موج روی کار آمدند. دههها در حال سپری شدن و دیدن اسمهای تازهای بود که حتی بدون انتشار یک آلبوم رسمی توانستند روی صحنه بروند. ولی نوبت به او که ماندن در وطن را انتخاب کرده بود نرسید؛ سکوتی که قید زمان نداشت. او با وقفههای طولانی و با دستاندازیهای گوناگون، فقط موفق به انتشار چند آلبوم شد تا این آخری یعنی «ملک جمشید» که نزدیک به پانزده سال به درازا کشید و در نهایت از طریق یک کمپانی خارجی به دست خیل عظیم هوادارانش رسید؛ مثل آلبومهای «زنجیر خودت را بباف» و «برگشت از لبه پرتگاه» که توسط کمپانیهای خارجی منتشرشدند.
کارهایش را بهطور کلی میتوان به دو بخش تقسیم کرد. کارهایی با تم موسیقی فولک مثل «شیرین جون»، «ریحان» و «هوار هوار» که با همان سازبندی بلوز-راک منتشر شدند و کارهایی مثل «گل یخ» و «سیب نقرهای» که روی ترانههای نوین شکل گرفتند. اساساً در پروژههای موسیقی در خانواده آنها -چه او، چه پسرش کاوه- تنظیم یا همان آرایش سازها حرف اول را میزند و «سیب نقرهای» میتواند بهترین مثال برای معرفی نگاه ویژه او به تنظیم باشد.
او این روزها سالهای ابتدایی دهه هشتم زندگیاش را سپری میکند. عموماً تمایلی به حضور در محافل موسیقی ندارد و فقط گهگاه، عکسی جدید از او در صفحه مجازیاش منتشر میشود. اسمش خط خورده ولی هنوز سازش را زمین نگذاشته است. اخیراً عکسی خبرساز از خود در حال کار روی آلبوم جدیدش منتشر کرده است. عکس را دخترش ساتگین گرفته است. استاد وارد اتاق ضبط شده و طبق روال همیشهاش، فعلاً اطلاعات جدیدی درباره هفتمین آلبوم استودیویی او در دسترس نیست. شاید، شاید اینبار آلبومش به موقع به دست ما برسد.
ثبت نظر