شاید منارهی سلجوقی گلپایگان شانس آورده که قد بلندش آن را به یکی از بلندترین سازههای تاریخی ایران تبدیل کرده اما با ۹۰۰ سال سن و ۱۸ متر ارتفاع به مرور در حال گم شدن بین ستونهای سنگی و بتونی و سیمِ دکلهای برق در اطراف خود است.
، اگر قصد دیدن مناره گلپایگان را که سالها نقشِ «فانوس صحرا» را برای کاروانیان مسیر جاده ابریشم ایفا میکرد، داشته باشید، نباید زیاد دلخوش کنید که از مسافت دور بتوانید آن را به چشم ببینید و مسیر رسیدن به آن را انتخاب کنید، ساختوسازهای اطراف این مناره در خیابانهای پایینتر هم امکانِ این دید را از این اثر تاریخی و ارزشمند میگیرد.
خیابان امام خمینی (ره)، سه راه طالقانی، سر راستترین مسیری است که برای دیدن مناره سلجوقی گلپایگان یا «فانوس صحرا» باید پشتسر گذاشت، اثری تاریخی که سالهاست بین پایهستونهای بتونی، فلزی گیر افتاده، شاید هم کاسبان منطقه و حتی شهرداری گلپایگان قصد داشتهاند شبیهسازی مناره را در اطراف آن انجام دهند تا مخاطب بیشتری جذب کنند.
از کانکسِ تازه تخلیه شده از نیروهای اداره میراث فرهنگی گلپایگان و ساختمان کوچکی که چند نفر از نیروهای این اداره در ان مستقر هستند، که بگذریم، تابلوها و بنرهای مغازههای اطراف که بیشتر از این اثر تاریخی در نظر گردشگران به چشم میآید، صحنهی نه چندان جالبی را مقابل چشم بازدیدکنندگان قرار میدهد.
«منارهی گلپایگان» یا «میل گلپایگان» یکی از بلندترین سازههای تاریخی ایران، با ۱۸ متر ارتفاع در دورهی سلجوقیان ساخته شد، از کاربریهای این اثر تاریخی که خرداد ۱۳۱۵ به شماره ۲۵۰ در فهرست آثار ملی ثبت شد، روشن کردن چراغ برفراز آن در دورههای گذشته بوده تا راهنمای کاروانهای راه ابریشم باشد.
در ورودی مناره بسته است، اما شماره تلفنی پشت در نوشته شده تا اگر کسی به دیدن مناره تمایل دارد، با تماس، در را به روی بازدیدکنندگان باز کنند؛ شمارهای که البته در دسترس نیست.
اما محلیها یکی از نکات قابل توجه در داخل مناره را یادگاری نویسیهایی میدانند که توسط بازدیدکنندگان روی بدنه بنا توسط شخصی به نام «سید علی آقا ابطحی اهل گوگد و ساکن تهران» نوشته شده: «منار است و نشان باستان است/چه تاجی بر سر گلپایگان است/دریغا کاین نشان آسمانی/که… بر زمین و سر بر آسمان است»
مردم محلی میگویند، قبلا دو شیر در محل پاشیرا نزدیک مقبره باباعبدالله در کنار جاده قافله و ابتدای کوچه حکومتی بودند. میدان پاشیرا نسبتاً وسیع و دکه بازی و ورزش بچههای محل بود و روی شیرها که وسیله سرگرمی بچهها بود سوار میشدند و بازی میکردند. بعد از خیابان کشی چون خیابان چند متری از جاده قافله فاصله پیدا کرد و زمینهای اطراف پاشیرا را با قسمتی از جاده قدیم به مالکان آن حدود دادند و میدان پاشیرا را هم گودبرداری کردند که رختشویخانه بسازند. شیرهای سنگی را با تخته و گرده چوب و غلتک که بهوسیله دو گاو نر کشیده میشد، تک تک به پای مناره منتقل کردند.
از دو شیر سنگی امروز، یکی تنها شده و در زیر سایه مناره سلجوقی در فراق دوست بسر میبرَد. یکی از شیرها را چند سال قبل دزدیدند.
میل گلپایگان دو درِ پلکانی داخل مناره، کتیبهای به خط کوفی بدون تاریخ، منقوش به آیات قرآن به خط کوفی و نیز دو راه پله با ۶۴ پله دارد که احتمالا دوران ساخت آن، متقارن با احداث مسجد جامع و بازار چهارسوق گلپایگان یکی باشد.
این اثر تاریخی یک بار در سال ۱۳۱۷ مرمت شد و عکسهای آن برای نخستین بار در دهه ۲۰ توسط آرتور آپهم پوپ گرفته شد، تا حدود چهل سال قبل، اطراف آن خرابههایی وجود داشت و حتی مردم گاهی از آنجا خاک میبردند و در این میان قطعه ظرفهای سفالین شکسته نیز در آن بین دیده میشد، به همین دلیل در ان زمان به این منطقه «چالههای پامناره» نیز میگفتند.
انتهای پیام
ثبت نظر