Fa En سه شنبه 6 آذر 1403 ساعت 8 و 7 دقیقه

یلدا سخت و دلچسب بود

یلدا سخت و دلچسب بود

«یلدا سخت اما دلچسب بود» این را مادر بزرگ می‌گوید.

پنجشنبه 29 آذر 1397 ساعت 19:0

، مادر بزرگ می‌گوید آن زمان‌ها که دورهم بودن در شب یلدا به این سادگی نبود. آنقدر برف می‌آمد که همه راه‌ها را مسدود می‌کرد و تلفنی هم وجود نداشت که با همدیگر صحبت کنیم. فقط فرصت داشتیم زیر کرسی پاهایمان را بچسبانیم به یکدیگر و از گرمای داخل اتاق لذت ببریم و به سرمای بیرون که زمین را برف پوشیده بود فکر کنیم.

هر چه داشتیم، هر چه قدر کم، سر سفره می‌آوردیم و بعد با لذتی دو چندان می‌خوردیم. مادربزرگ که به یاد گذشته می‌افتد نگاهی به قاب روی دیوار می‌اندازد و می‌گوید «یادش بخیر مراد آقا مرد بزرگی بود. با این‌که در سرما پاهایش توان راه رفتن نداشت و سن سالی از او گذشته بود، اما در چند روز قبل از شب یلدا به روستا سرک می‌کشید و از همه می‌پرسید که چه چیزی کم دارند تا برایشان ببرد.»

«یلدا را اینگونه سپری می‌کردیم تا در خوشی‌های خودمان دیگران را هم سهیم کرده باشیم. هر چند برف و کولاک اجازه نمی‌داد که آنها سر سفره ما باشند اما برکت آقا مراد روی سفره‌هایشان پهن بود.»

مادرم می‌گوید یک شب پدرم سخت مریض شد و آن سال نتوانست برای سرکشی به خانوار روستا سر بزند و من و برادرم این مسئولیت را برعهده گرفتیم. وقتی به خانه ششم رسیدیم دیگر توانی برای راه رفتن نداشتیم اما چون می‌خواستیم پدر را خوشحال کنیم که امسال هم می‌تواند کمک‌رسانی کند هر شانزده خانه روستا را سر زدیم. انگار تمام ده در خانه‌هایشان با ما بودند و یلدایی به اندازه تمام روستا داشتیم.
 
اما خواهرم که از نسل امروز است معتقد است که یلدای امروز نه تنها دسته جمعی نیست بلکه نسبت به گذشته تشریفاتی و تک نفره شده. اعضای خانواده به جای این‌که از کنار با هم بودن لذت ببرند بیشتر خواستار تمام شدن این لحظات‌اند زیرا ارتباطات مجازی جای این ارتباطات را گرفته است.

او می گوید یلدا یک شب برای هزاران خاطره است اما همین شب می‌تواند هزاران خاطره را هم از میان ببرد. وقتی خبری از همسایه‌ها نداریم که چگونه این شب را سپری می‌کنند. کاش به نسل امروزی می‌فهماندیم که شکوه و جلال یلدا به تشریفاتی بودن نیست. بلکه به سادگی، شب نشینی کردن و در کنار هم بودن است.

انتهای پیام

تعداد بازدید : 212

ثبت نظر

ارسال