مراسم رونمایی ترجمه ادبی و زیباشناسانه قرآن از کمالالدین غراب برگزار شد.
، مراسم رونمایی از ترجمه ادبی و زیباشناسانه قرآن کریم شب گذشته(پنجشنبه ۲۹ دیماه) با حضور جمعی از مسئولان استانی و کشوری در جهاد دانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد.
کمالالدین غراب - مترجم و پژوهشگر علوم قرآنی - در این مراسم اظهار کرد: هر ترجمه جدیدی از قرآن بیشک وامدار ترجمههای پیش از خود است، ترجمه ما هم همین طور است و اگر مترجمی ترجمههای گذشته را نگاه نکند، اصلا به یک روایت، کار غیرعلمی کرده و من هم ترجمههای آقای مجتبوی، ترجمه خود استاد ولی و ترجمههایی از قرون ۴ و ۵ را نگاه کرده و از همه آنها استفاده کردهام و وامدار همه آنها هستم. همچنین تفسیرهای گران قدری که میراثفرهنگی ماست و به جا ماندهاند، بدون تردید راهنماهای بزرگی در ترجمه هستند و در ترجمه بنده هم دخیل بودند و من وامدار آنها هستم.
این پژوهشگر علوم قرآنی تصریح کرد: ترجمههای قرآن عصری و نثری هستند. به تناسب گذر زمان و ذائقه فرهنگی نثر و به تعبیر ادبیات، تعامل بین فرهنگهای مختلف ایجاب میکند که ترجمههای جدیدی ارائه شود و هر ترجمهای هم شاید یک دوره خاصی داشته باشد و وقتی دوره آن سپری شد، لازم است که ترجمههای جدیدی به میدان بیایند. بنابراین به دلیل تغییراتی که در زبان معیار ایجاد میشود و بر اثر گسترش تعاملات بین ملتها و این که زبان معیار دستخوش تغییر است، نیاز به ترجمههای جدیدتر و همخوانتر با زبان معیار هم بوجود میآید.
غراب با بیان اینکه ترجمه قرآن از دشوارترین کارهاست، افزود: نمیتوان به سادگی در این وادی گام گذاشت؛ هم توفیق الهی میخواهد که منتپذیرش هستیم و هم اینکه بدون هیچگونه تردیدی اشتباهاتی در آن پیدا میشود و ما چون نسبی هستیم و انسانهای ناقص، قطعا در کارهایمان نقص دیده میشود و تلاش میکنیم ک این اشتباهات و اغلاط کاهش یابد.
این مترجم قرآن کریم خاطرنشان کرد: هر ترجمهای نوعی تفسیر هم است چون معنا از صافی ذهن مترجم میگذرد و خواه یا ناخواه از سلیقه ادبی او تاثیر میپذیرد و بخواهیم یا نخواهیم این اتفاق میافتد و انتخاب کلمات، ترکیببندی جمله، حال و هوای روحی خود مترجم در لحظه ترجمه و همه اینها به نوعی رنگ و بوی خود را نشان میدهد و میتوانیم بگوییم شاید نوعی تفسیر هم هست و نمیتوان گفت فقط ترجمه خالص است.
غراب در ادامه بیان کرد: ما ترجمه تحتاللفظی، ترجمه تفسیری، ترجمه گسسته یا نیمه پیوسته و ترجمه پیوسته داریم؛ منظور از ترجمه گسسته، ترجمههایی هستند که مترجم نظر به پیوستگی میان آیات ندارد و در عین حال تلاش میکند از ترجمه تحتاللفظی هم دوری کند و معنای روان و واضحی از آیه به دست آورده است و این نوع ترجمهها از بعد انقلاب به بعد رایج شدهاند.
او سپس گفت: در ترجمههای پیوسته، مترجم تلاش میکند نه تنها بخشهایی از یک آیه را بازنماید بلکه ارتباط و پیوستگی آن آیه را با آیههای قبل نشان دهد البته به نوعی که خللی در معنای آیات ایجاد نشود، پیوستگی ظاهری را ایجاد کند و در این نوع ترجمهها شماره آیه پایان آیه میآید.
این پژوهشگر قرآن افزود: ترجمه ما از نوع اخیر است؛ یعنی تلاش کردیم پیوستگی میان آیات را باز و روشن کنیم و سعی کردیم که بدون ایجاد خلل در معنا از نظر ادبی زیبا و جذاب باشد، در انتخاب لغات و کلمات به ویژه واژگان معادل فارسی دقت شده و در این راستا از اندکی باستانگرایی هم استفاده کردهایم. فارسیگرایی ما هم به این معنا نیست که از کلمات مهجور استفاده کنیم. ما تلاش کردیم کسانی که اهل ذوق و ادب هستند، این ترجمه را بپسندند و لذت ببرند.
غراب ادامه داد: از ویژگیهای دیگر این ترجمه افزودن پینوشتهایی برای هر سوره بنا به ضرورت است که حدود ۱۵۰ صفحه هستند و خودشان یک کتاب را تشکیل میدهند و شامل چند بحث است. یکی مباحث لغوی، دیگر توضیحاتی درباره اینکه چرا فلان کلمه را استفاده و این ترجمه رابرگزیدیم و آنجا هم در پینوشت استدلال خودمان را بیان کردیم، یکی دیگر هم بیان برخی شان نزولهاست. در مجموع ۱۴۶۱ ارجاع دارد و اگر حدود ۴۶۱ مورد آن را تکراری و کماهمیت بدانیم، این اثر ۱۰۰۰ نکته قابل توجه در پینوشتهایش آمده است.
او همچنین اظهار کرد: این کار بدون حمایت مالی از جایی چاپ شده و تمام زحمتش را جهاد دانشگاهی به عهده گرفته است و امیدواریم که انشاءالله به چاپ دوم برسد و این چاپ هم ویژگیهایی دارد که به خصوص در متن ادبیاش خوشخوان شده است.
ترجمههای قرآن باید برحسب نیاز و سطوح مختلف جامعه باشد
در ادامه مراسم، جعفر مروارید - مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی - گفت: غراب بهترین کار را در بیان و تبیین قرآن به زبان زیباشناسانه برای نسل جوان انجام داده است. من یک نکته را اضافه میکنم و آن هم بحث گفتوگو بر مبنای قرآن است. معتقدم نیازی که جامعه کنونی دارد، تفسیرهای قرآن و ترجمههای قرآن متناسب با سطوح مختلف جامعه است. در بازدیدی که از یک دانشکده الهیات مسیحی داشتم، به عنوان مسیحی از من به عنوان یک مسلمان پرسیدند که شما برای بیان قرآن برای کودکان و نوجوانان چه کاری انجام دادید؟ کتابهایی را آوردند که ترجمه کتب مقدس همراه با تصویرگری و انیمیشن بود که صرفا بخشهایی از کتاب را که میتواند جهتبخش به فکر یک کودک باشد را انتخاب کرده بودند و در مورد آن نظریهپردازی متناسب با سطح کودک انجام میدادند و من پاسخی نداشتم.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی سپس تصریح کرد: ما باید ترجمههای متنوع در سطح عمومی بر حسب نیاز سطوح مختلف و در سطح نخبگانی برای گفتوگو میان قرآن و کتب مقدس داشته باشیم. همچنین رویکردهای هرمنوتیک به قرآن، رویکردهای لغتشناسانه و باستانشناسانه به عنوان پروژههای زنده در دپارتمانهای دنیا مطرح است و از همه مهمتر رویکرد الهیات تطبیقی به قرآن است؛ این که ما قرآن را چگونه بفهمیم و چگونه بخوانیم که تنها برای شیعیان و مسلمانان قابل فهم نباشد؛ بلکه برای انسان قابل فهم باشد؛ چه انسانی که معتقد است به دین ابراهیمی و چه انسانی که از فطرت پاک برخوردار است.
او افزود: اگر ما بتوانیم مبنای گفتوگو میان ادیان ابراهیمی را بر اساس قرآن توسعه دهیم، به این آموزه پربار امام رضا (ع) عمل کردیم که فرمودند: «لو علم النّاس محاسِن کلامنا لتبعونا». چه جایی بهتر از دانشگاه و جهاد دانشگاهی که پایهگذار گفتوگو در الهیات تطبیقی بر مبنای مفاهیم مشترک میان قرآن و کتب مقدس باشد؛ البته در سطح عموم حتما باید نگاه زیباییشناسانه که استاد غراب هم زحمت آن را کشیدند، توسعه پیدا کند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی عنوان کرد:رویکرد الهیات تطبیقی به قرآن بسیار حائز اهمیت است این که ما قرآن را چگونه بفهمیم و چگونه بخوانیم که تنها برای شیعیان و مسلمانان قابل فهم نباشد؛ بلکه برای انسان قابل فهم باشد.
ترجمه خوب باید با تفسیر همراه باشد
در بخش دیگری از مراسم حسین استاد ولی - مؤلف، محقق و مصحح در حوزه علوم قرآنی - درباره ضرورت ترجمه اظهار کرد: زمانی اجازه ترجمه قرآن را نمیدادند و میگفتند قرآن ترجمهپذیر نیست اما امروز نه تنها ترجمه قرآن جایز است بلکه ضرورت دارد که به تمام زبانهای مرسوم و نه فقط فارسی ترجمه شود زیرا پیام قرآن باید به همه برسد.
او در ادامه گفت: بعد از انقلاب اسلامی، به نسبت قبل از آن، ترجمه قرآن به لحاظ کمی بسیار انجام شد. همچنین سطح ترجمهها از نظر کیفی افزایش یافت. دقت ترجمههای بعد از انقلاب نسبت به قبل آن بیشتر است. خصوصاً اینکه نقدهایی هم در مورد آنها نوشته شد. از حدود سال ۷۰ مجله «بینات» قم آغاز به نقد ترجمههای قرآن کرد. این کار بسیار اثرگذار بود. گاهی مقالاتی در مورد ترجمهها نوشته و گاهی هم آن مقالات نقد میشد و این موضوع باعث شد ترجمههای قرآن به سمت رشد حرکت کنند. یکی از ویژگیهای ترجمه آقای غراب مراجعه به این نقدهاست. در بررسی این ترجمه در خصوص اخذ مجوز، برای مؤسسه قرآن و عترت نوشتم که یکی از مزایای این ترجمه توجه به نقدهاست و مترجم نقدهای گذشته را مطالعه کرده و اثر او ایرادات ترجمههای گذشته را ندارد و از مزایای این ترجمه بشمار میرود.
این مؤلف روان بودن را یکی از ویژگیهای ترجمه خوب و مطلوب دانست و بیان کرد: روان بودن به این معناست که ترجمه به زبان معیار باشد. از دیگر ویژگیهای یک ترجمه خوب دقیق بودن آن است. دقت در ترجمه نباید فدای روان بودن شود. در یکی از ترجمههایی که اخیراً به چاپ رسیده و آن را نقد کردهام، اگرچه که این ترجمه به زبان امروزی ترجمه شده و موفق است، پیام محور و گویاست اما از نظر دقت، کاستیهای بسیاری دارد؛ به عنوان مثال جملات شرطی را به صورت جمله خبری ترجمه کرده است.
استاد ولی با تأکید بر اینکه ترجمه خوب باید با تفسیر همراه باشد، تصریح کرد: اصطلاح ترجمه تفسیری با ترجمه و تفسیر متفاوت است. ترجمه تفسیری آن است که تفسیر در خلال ترجمه باشد و این دو از هم قابل انفکاک نباشند و ما متوجه نشویم کدام بخش ترجمه و کدام بخش تفسیر است. در ترجمهای که شامل ترجمه و تفسیر است، ترجمه به صورت مجزا قرار دارد و تفسیر داخل پرانتز میآید به گونهای که اگر این پرانتز برداشته شود، تاثیری در ترجمه نمیگذارد و ترجمه ناقص نمیشود. به عنوان مثال در آیه «الیوم اکملت لکم دینکم»، در ترجمه واژه «الیوم» به معنی «امروز» ترجمه میشود و «روز غدیر» در پرانتز میآید. معتقدم ترجمه بدون تفسیر و توضیح ترجمه موفق نخواهد بود. معتقد به ترجمه غیر تفسیری نیستم زیرا گویا نیست؛ شبهاتی برای خواننده ایجاد میشود و ممکن است به جای مفید بودن نتیجه عکس بدهد. باید ترجمه ما تفسیر داشته باشد.
او خاطرنشان کرد: مترجم باید دارای علوم مختلف باشد زیرا ترجمه قرآن کاری بسیار حساس و وادی خطرناکی است. گاهی برخی افراد به دلیل شرایط بازار که برای آنها انگیزه درست میکند، ترجمه قیچیای انجام میدهند؛ یعنی ترجمههای مختلف قرآن را جلوی خود میگذارند و با استفاده از آن یک ترجمه پدید میآورند در حالی که نمیتواند از متنهایی که استفاده کردند، دفاع کنند.
این مؤلف، محقق و مصحح در حوزه علوم قرآنی با بیان اینکه مترجم باید علوم مختلفی را بداند، اظهار کرد: بسیاری از ایرادات ترجمههای قرآن به دلیل ضعف مترجم در علوم صرف است. این موضوع به معنای ندانستن مترجم نیست بلکه ممکن است مترجم در برخی موارد غفلت کند. در یکی از ترجمههای قبل از انقلاب «إِنَّا هُدْنَا إِلَیْک» به صورت «ما به سوی تو هدایت شدیم» ترجمه شده در حالی که ترجمه درست آن «ما بسوی تو توبه کردیم» است. ریشه «هَدَنا»، «هود» است.
استاد ولی افزود: مترجم باید علم نحو بداند. مثلا عبارت «و نرید أن نمن علی الذین استضعفوا فی الأرض» را اکثر مترجمان به صورت «ما اراده داریم تا مستضعفان را سرکار بیاوریم» ترجمه کردهاند در حالی که «ما اراده داریم» صحیح نیست و «ما اراده داشتیم» صحیح است. اگر چه بعدها این آیه از باب ملاک به امام زمان(عج) تاویل شده اما در اصل مربوط به مستضعفین بنیاسرائیل است زیرا بعد از آن میفرماید «و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نری فرعون و هامان». بنابراین ترجمه آیه اینگونه میشود که «ما اراده داشتیم که مستضعفان را سرکار بیاوریم و به فرعون و هامان نشان دهیم شما قدرتی ندارید». در نتیجه اگر به جای «ما اراده داریم»، «ما اراده داشتیم» بکار ببریم ترجمه درستی نیست.
این مؤلف تصریح کرد: عبارت «اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاُ» را همه ترجمه میکنند «آیا کسی هست که مضطر را نجات دهد» درصورتی که واژه «اَمَّن»، «أمن» نیست و «أم من» است به معنای «یا کسی که». «أمن» ادغام شده و تلفیق دو واژه «أم» و «من» است. قرآن در این آیه دارد بین بتها و خدا مقایسه میکند و میفرماید «آیا بتها بهترند یا خدایی که...».
او با اشاره به اینکه مترجم باید لغتشناس باشد و علم معانی و بیان نیز بداند، یادآور شد: مهم ترین مبحث در علم معانی و بیان در قرآن ایجاز و حذف است. در قرآن در موارد فراوانی برای تلخیص مطلب، از حذف استفاده شده است. بسیاری از شرطها و قسمتها ذکر نشده و مترجمها هم در برخی موارد این حذفیات را نیاوردهاند و ترجمهها با مشکل رو به رو شده است. در سوره یس، آیه «قالو طائرکم معکم أئن ذکرتم» اغلب اینگونه ترجمه شده که «پیغمبران به کفار گفتند فال بدی که میزنید، این فال بد با خودتان است اگر به شما تذکر بدهند» در صورتی که همزه «أئن» آیه همزه استفهام است و همچنین حذفیات دارد. ترجمه صحیح این است که «فال بدتان با خود شماست. آیا اگر به شما تذکر بدهند بازهم ما را به فال بد میگیرید»؛ «باز هم ما را به فال بد میگیرید» محذوف است.
استاد ولی با بیان اینکه مترجم اصطلاحات قرآنی را باید بشناسد، خاطرنشان کرد: عبارت «وَ لَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ» به «زمانی که افتاد در دستشان» ترجمه میشود در حالی که این یک اصطلاح است. «افتاد در دستش» یعنی پشیمان نشد. اصطلاحات باید اصطلاحی و نه لفظی ترجمه شوند. مترجم باید موضوع شناسی بداند یعنی فقه تاریخ کلام و... بداند که آیات خاص را بتواند توضیح دهد وگرنه ترجمه، ترجمه موفقی نخواهد بود. همچنین مترجم هر چقدر در ترجمه مهارت داشته باشد باز هم باید به تفسیر مراجعه کند.
این مؤلف، محقق و مصحح در حوزه علوم قرآنی گفت: ترجمه کمالالدین غراب ترجمه موفقی است تنها ایراد آن این است که فارسی گرایش اندکی بالا و از زبان روز کمی عقب است. اگر کمی از فارسی گرایی کاسته شود این ترجمه موفق، موفقتر خواهد شد.
زبان فارسی و قرآن پیوند ناگسستنی با یکدیگر دارند
احمد مسجد جامعی -عضو شورا شهر تهران- نیز در این مراسم گفت: اینکه در ترجمه قرآن اهتمام به زبان فارسی صورت گرفته، بسیار حائز اهمیت است چرا که به عنوان مثال برای کتاب تورات و انجیل تنها چند ترجمه متفاوت وجود دارد که این رقم برای قرآن کریم شاید به ۲۰۰ ترجمه هم برسد. اولین گروهی که به ترجمه قرآن پرداختند، ایرانیان و خراسانیها بودند. باید گفت زبان فارسی و قرآن یک پیوند ناگسستنی با یکدیگر دارند که تفکیکناپذیر هستند.
او با بیان اینکه هر عصری ترجمه خاص خود را دارد و به پرسش زمان خود پاسخ میدهد، عنوان کرد: به همین جهت سیر تطور زبان فارسی را با سیر ترجمههای قرآن میتوان دریافت. اخیراً در آستان قدس رضوی طی ترمیم و مرمتی که صورت گرفت، گنجینهای از ترجمههای قرآن کریم یافت شد که توسط یکی از اساتید تنظیم شد. این ترجمهها به دلیل وجود متن ثابت توانست سیر تحول و تطور زبان فارسی را نمایش داده و نهایتاً به رشته تحریر درآمد.
مسجد جامعی خاطرنشان کرد: بحثهایی میان علما مبنی بر اینکه آیا قرآن ترجمهپذیر است یا خیر وجود داشته است چرا که هر مترجمی شخصیت خود را در برگردان یک واژه نشان میدهد. این موضوع خاص قرآن نیست بلکه در ترجمه کتابهای دیگر نیز به چشم میخورد زیرا ترجمه نوعی انتقال فرهنگ به فرهنگ دیگر است و تمام ساحتها را در برمیگیرد. زبان فارسی در آستان قرآن رشد کرد و در حال حاضر نیز گزارش تحول و تطور آن را میبینیم. این امری است که همچنان به آن نیاز داریم چرا که ترجمههای قرآن گنجینه لغات و معانی فارسی را تقویت میکند.
او اضافه کرد: قدیمیترین نوشته فارسی در ابتدا، قرآنی است که فردی به نام خیقانی یا خاقانی در قرن سوم، آن را نوشته وعبارات آن تقریباً قابل فهم است و همچون آیات قرآن اعراب و تشدید بر روی کلمات وجود دارد. به مدد ترجمههای قرآنی است که ما امروز، بعد از گذشت ۱۲ قرن فاصله از متون اولیه زبان فارسی، میتوانیم این نوع متون قدیمی را درک کنیم.
این عضو شورای اسلامی شهر تهران اظهار کرد: در تمام دوران تاریخ، اهتمام به ترجمه قرآن وجود داشته و هر مترجمی به تناسب زمانه و زبان خود در ترجمه، سعی در ارائه تصویر روشنی از آن داشته که نقطه مثبتی است؛ البته نباید به معنی و مفهوم آن لطمهای وارد میشد.
مسجدجامعی با بیان اینکه ممکن است پرسشهای زمانه و فهم ما از زمان، در بیان معانی تأثیرگذار باشد، گفت: یکی از نویسندگان و رماننویسان، نقدی را بر یکی از ترجمههایی که به بازار آمد وارد کرد، مبنی بر اینکه اگر ایجاز حذف در قرآن را رعایت نکنیم، ادبیات قصهگویی قرآن که ادبیات خاصی است، جایگاه خود را از دست میدهد. او به عنوان یک رماننویس برجسته بر این ادعا اصرار داشت که در این ترجمه شیوه قصهگویی قرآن، تحت تأثیر ترجمه قرار گرفته است.
مسجدجامعی در ادامه اظهار کرد: ممکن است که ما در حوزه ترجمه نیازمند رفتن به سمت ترجمه جمعی باشیم و شاید قرآن ترجمه ناپذیر باشد زیرا هر ترجمهای مبتنی بر فهم و تفسیر است. ما در تفسیر به این سمت رفتهایم و به عنوان مثال، تفسیر نمونه، یک تفسیری جمعی است. همانگونه که بعد از انقلاب تعداد مقالات و ترجمهها افزایش یافت، به همان میزان مقالاتی که به وجوه جدیدی از قرآن پرداختهاند نیز با افزایش همراه بود. به عنوان مثال باستانشناسی قرآن یا تغییر متن، از جمله این موارد است. همچنین طاغوت همان زئوس یونیان بوده که در زبان عربی به طاغوت تبدیل شده است و برای آن نیز دلایلی دارند و بحثی علمی است.
این عضو شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه کمالالدین غراب یک هنرمند به معنای امروزی است، گفت: هنرمند تئاتر خراسان که پا به پای تئاتر تهران در این عرصه حضور و با آن رقابت دارد و در آن صاحبنظر است. این شخصیت به ترجمه قرآن و به پایان رساندن آن اهتمام ورزیده و این بخشی از تأثیر علم زمانه است. کمالالدین غراب خراسانی است و ذوق خراسانی او در ادبیات فارسی و حتی عربی به اوج رسیده است. ترجمه او از این حیث کاری متفاوت است؛ با توجه به اینکه او در حوزه هنرهای تجسمی نیز صاحب آراء بوده و فعالیتهایی در این زمینه انجام داده است.
انتهای پیام
ثبت نظر