کنسرت بانوان پس از انقلاب اسلامی و از اوایل دهه ۷۰ شکل گرفت. پیش از انقلاب چیزی بهنام کنسرت بانوان وجود نداشت، اما تنها یکی، دو ارکستر بانوان فعالیت داشتند. با وجود این، پدیده اجرای موسیقی زنان برای زنان چیزی نیست که منحصر به عصر مدرن و زمان حال باشد. این سنت پس از اسلام در مجامع زنانه و اندرونیها وجود داشته است. در مراسم مذهبی، چه عزاداری و چه مراسم شادی نظیر اعیاد مذهبی، جشنهای ملی و عروسی و ختنهسوران و غیره در میان زنان وجود داشته و این سنت فرهنگی حتی پس از مشروطه که تابوی حضور خوانندگان زن در مجامع عمومی شکسته شد، همچنان در میان مردم کوچه و بازار متداول بوده و هست.
شاید برای بسیاری این نکته جالب باشد که آمار هنرجویان زن در حوزه خوانندگی، چهاربرابر مردان است و این آمار نشان میدهد که فعالیت زنان در این حوزه نه تنها از دایره هنرجویان و خوانندگان مرد کمتر نیست بلکه با وجود تصور موجود بیشتر هم هست. تفاوت تنها در این است که این آمار و افراد چهرههایی هنرمند هستند که آنچنان نمود بیرونی ندارند و آنها هم اگر بتوانند خودی نشان بدهند مسلماً شاهد درخشش استعدادهای بسیاری در این بخش خواهیم بود.
البته این شرایط مربوط به امروز نیست و ما در گذشته هم شاهد این مسأله بودهایم که حمایت در بسیاری از ادوار تاریخی، شامل افرادی خاص میشد و دیگر استعدادها، به دلایل مختلف دیده و شنیده نمیشدند و از میان بسیاری، تنها یکی دو نفر نامدار میشدند که این نامداری آنها صرفاً بهدلیل کیفیت صدای آنها نبود. امروز نیز دغدغههای بسیاری برای هنرمندان این حوزه وجود دارد که باعث دلسردی شده است و یک خواننده زن که عمر و زندگیاش را پای هنرش گذاشته نمیداند دیگر باید چه کند تا بتواند به فعالیت خود ادامه بدهد و آن را گسترش دهد. آنقدر هزینههای برگزاری کنسرت بالاست که واقعاً برای مؤسسات فرهنگی هم صرف نمیکند کنسرت برگزار کنند مگر افرادی محدود و خاص که از درآمد کنسرتهای آنها مطمئن هستند.
بهعنوان مثال ما برای برگزاری کنسرت سال گذشته ۱۰ درصد مالیات میدادیم و امسال ۱۰ درصد دیگر هم به آن اضافه کردهاند و با این اوصاف واقعاً مگر میشود کاری کرد. من سالهای سال است تدریس میکنم و باید بگویم در حوزه آموزش هم مشکلات اقتصادی زیاد است و هنرجو کم. اما تدریس تمام عشق و علاقه کسی مثل من است که عمرم را پای آن گذاشتهام. من یک هنرمند هستم و تنها کاری که میتوانم انجام بدهم همین است که با همه گرفتاریها و مشکلات نفسگیر مشغول انجام آن هستم.
من و دیگر خوانندگان زن، نمیتوانیم برویم در رستوران کار کنیم یا... ولی این مشکلات هم واقعاً کار را بسیار سخت کرده است. بههر صورت امیدواری ما این است که بتوانیم کنسرتهایی را که هرازگاهی برای بانوان برگزار میکنیم، ادامه بدهیم و مدیران فرهنگی کشور این مسأله را بهتر دریابند که کار ما، یک کار فرهنگی است و نمیتوان از آن انتظار درآمدزایی داشت.
ثبت نظر