«من جیگرم جیگر» تکیهکلام عروسکی عصبانی اما دوستداشتنی در مجموعه محبوب کلاه قرمزی است که: «جیگر» صدایش میکنند، یکی از عروسکهای دوست داشتنی و بامزه کلاه قرمزی. صداپیشه این عروسک کاظم سیاحی است که در فیلم سینمایی شهر موشهای ۲ صداپیشگی دو شخصیت را بر عهده داشته است. وی فارغالتحصیل بازیگری از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران است و در مجموعههایی چون «لیسانسهها» و «یادداشتهای یک زن خانهدار» هم نقشآفرینی کرده است. با نزدیک شدن به نوروز و خبرهای ضد و نقیضی که درباره تولید و پخش مجموعه کلاه قرمزی (که سالها به طور ثابت در برنامههای نوروزی جا داشته) به گوش میرسد، به گفتوگو با کاظم سیاحی یکی از صداپیشگان مجموعه کلاه قرمزی درباره این مجموعه تلویزیونی و شخصیت جیگر نشستیم.
چه شد که برای صدا پیشگی عروسک جیگر در مجموعه کلاهقرمزی انتخاب شدید؟
من سال ۹۲ به گروه کلاه قرمزی اضافه شدم. مجموعه کلاه قرمزی قبل از ضبط دو تا سه ماه تمرین داشت، در زمان تمرین آقای طهماسب با توجه به کاراکترهایی که مد نظرشان بود، صداپیشگان را میسنجیدند. من اصلاً نمیدانستم که قرار است جای چه عروسکی صحبت کنم و نزدیک به ضبط، تازه عروسک جیگر را برای اولین بار دیدم.
یعنی در زمان تمرین نمیدانستید صداپیشه کدام عروسک هستید؟
نه نمیدانستم. زمان تمرین فرصت خوبی بود تا آقای طهماسب با طرز تفکر آدمهایی که قرار است جای عروسکها حرف بزنند آشنا شوند دو سه هفته مانده به ضبط تازه عروسکهایی آمدند که از شخصیتهای جدید کلاه قرمزی بودند، صدا روی عروسک جیگر تست شد و در نهایت من صداپیشه عروسک
جیگر شدم.
شما قبل از ورود به مجموعه کلاه قرمزی اصلاً جای دیگری صدای جیگر را تست کرده بودید؟
تا آنجایی که یادم هست نه این صدا را جایی استفاده نکرده بودم.
خب شما تحصیلات بازیگری دارید یعنی اتفاقی وارد حرفه صداپیشگی شدید؟
من صدا پیشگی را به طور حرفهای به دعوت خانم سعادت شروع کردم و جذب صدا پیشگی شدم. ایشان به من اعتماد کردند و در یک برنامهای برای شبکه جام جم کار صداپیشگی را انجام دادم و صدا پیشگی چیزی جدا از بازیگری نیست. شما باید کاراکتری را برای عروسک بسازید. در بازیگری هم همین طور است و شاید گاهی در صداپیشگی این فرآیند سختتر هم باشد.
از نظر شما تغییر صدا استعداد ذاتی نیاز ندارد و با تمرین میشود صدا را تغییر داد؟
بله با تمرین میتوان صدا را تغییر داد ولی تغییر صدا تنها مهم نیست، باید کاراکتری را به تماشاچی ارائه کنید که وجههای مختلف آن برای تماشاچی باورپذیر باشد و با آن ارتباط برقرار کند.
بعد از مشخص شدن شخصیت جیگر چطور با عروسک ارتباط برقرار کردید؟
هر کدام از کاراکترهای کلاه قرمزی را نگاه کنید در طول سالها و دورههای مختلف پختهتر شدند. جیگر هم از این قاعده مستثنی نبود. آرام آرام در این سالها ویژگیهای مختلفی به آن اضافه شد که الان میبینید.
من به تنهایی در رشد شخصیت جیگر نقش نداشتم. با عروسک گردان جیگر - عیسی یوسفیپور - تعامل خوبی داشتیم؛ ما باهم حرف میزدیم و در مورد این که جیگر چطور باید باشد نظر میدادیم. هر دویمان با راهنماییهای ایرج طهماسب، در ساخته شدن کاراکتر جیگر، سهیم بودیم ما با هم از قبل آشنا بودیم و به لحاظ طرز تفکری که در مورد این عروسک داشتیم به یک نقطه مشترک رسیدیم.
این روی طولانی شدن پروسه ضبط تأثیر نداشت؟
مجموعه کلاه قرمزی هدایتکنندگان بسیار خوبی داشت. برای این که عروسکگردانها و صداپیشگان با هم به هماهنگی برسند و از نظر ذهنی بهم نزدیک شوند ما دو سه ماه تمرین داشتیم، این هماهنگ شدن زیر نظر آقای طهماسب و جبلی صورت میگرفت.
عروسک محبوبتان در این مجموعه کدام شخصیت عروسکی بود؟
همه کسانی که در مجموعه کلاه قرمزی عروسکگردان و صداپیشه بودند طرفداران خاص خودشان را داشتند و دارند. خودم هم طرفدار یکی از این عروسکها هستم ولی با توجه به این که من هم عضوی از این مجموعه هستم نمیتوانم اسم ببرم و تک تکشان را دوست دارم.
شما در شهر موشها صدا پیشه دو عروسک بودید این دو مجموعه عروسکی چه تفاوتی با هم داشتند؟
در شهر موشها با خانم برومند کار کردم که خط فکری خودشان را داشتند. در کلاه قرمزی با آقای طهماسب و جبلی تجربه کار کردن با این آدمها جذاب و خوب بود وقتی در مجموعهای بزرگ میشوی که دوران کودکی با برنامههایشان تفریح میکردی و در ذهنت ماندگار شده خیلی هیجان انگیز است.
از لحاظ شیوه و فضای کار این دو مجموعه عروسکی هم متفاوت بودند کلاه قرمزی در استودیو اتفاق میافتاد. صدای زنده روی عروسکها گذاشته میشد و در شهر موشها صداها قبل از فیلمبرداری ضبط و بعداً پلی بک میشد و عروسکها حرکت داشتند. هر کدامشان سختی خاص خودش را دارد.
دلیل این که حضور مجری از جذابیت کلاه قرمزی کم نکرد، چه بود؟
کلاه قرمزی ۲۵ سال پیش با حضور آقای طهماسب به عنوان مجری کلید خورد این برنامه چارچوبش اینطور تعریف شد و شکل گرفت مردم این ساختار را دوست داشتند الان اگر کلاه قرمزی بدون مجری پخش شود یک چیزی کم دارد.
چقدر با عروسک جیگر در کلاه قرمزی بچگی کردید؟
همه کاراکترهای کلاه قرمزی با کودک درونشان کار کردند تا بتوانند کاراکترها را زنده کنند؛ یکی از ویژگیهای آن کاراکترها بچگی کردنشان بود حتی روابط عروسکها بر اساس دنیای بچهها شکل گرفته و آن چه در برنامه دیده شد مثل دنیای بچهها بکر و صادقانه بود. یک سری از طرفداران کلاه قرمزی همان بچههایی هستند که الان بزرگ شدند و کنار فرزندانشان کلاه قرمزی را میبینند و میخندند و پشت حرفهای عروسکها را بیشتر درک میکنند. دسته دیگر بچههایی هستند که کلاه قرمزی را دوست دارند چون عروسکها در کلاه قرمزی مثل آنها بازی میکنند حرف میزنند و نوع ارتباطشان کودکانه است.
کلاه قرمزی مجموعهای است که با دنیای کودکان و بزرگسالان ارتباط برقرار میکند. جنبه دیگر کلاه قرمزی که آن را جذاب میکرد جنبه آموزنده بودنش بود آقای طهماسب هر پلاتویی که ضبط میشد تأکید داشتند که این برنامه را همه کودکان ایران میبینند و این مجموعه مختص بچههای تهران نیست.
شما به دنیای بچههای الان اشاره کردید که فانتزی و تخیلی است، چرا این دنیا برای کودکان ما تغییر کرده است؟
انیمیشنهای دوران کودکی ما هاچ زنبور عسل بود ماجرایی که آن کاراکترها درگیر آن بودند با کاراکتر شخصیتهای انیمیشنهای امروز که بچهها با آن تخیل میکنند متفاوت است ما آن موقع با انیمیشنها دنیای دیگری را تجربه کردیم؛ دو دنیای مختلف که قابل مقایسه با هم نیست.
خودتان کدام جنبه از شخصیت عروسک جیگر را دوست داشتید؟
صداقت جیگر را دوست داشتم جیگر صداقتش را به هیچ چیز نمیفروشد.
از خانم فنیزاده بهعنوان مادر کلاه قرمزی یاد میکنند با فوت ایشان انرژی و هیجانی از مجموعه کلاه قرمزی کم نشد؟
خانم فنیزاده بزرگ گروه هم بودند تک تک بچههایی که به مجموعه کلاه قرمزی اضافه شدند مجموعه را بهنام خانم فنیزاده، آقای طهماسب و جبلی و خانم مرضیه محبوب میشناختند کلاه قرمزی مثل یک خانواده است وقتی در یک خانواده عضوی کم میشود خلأ و کمبودش حس میشود این حس در مجموعه کلاه قرمزی با رفتن خانم فنیزاده اتفاق افتاد ایشان خیلی پرانرژی بودند و به گروه کمک میکردند و جایشان خیلی خالی است.
بچهها هر سال نوروز منتظر کلاه قرمزی هستند امسال چرا خبری از تولید این مجموعه برای عید نیست؟
نه خبری نیست. این دومین سالی است که نزدیک عید ما سر تمرین کلاه قرمزی نیستیم من هم دلیل این که چرا کلاه قرمزی برای نوروز به خانههای مردم نمیآید را نمیدانم. مجموعه کلاه قرمزی جدا از این که من عضوی از آن هستم، مجموعهای است که ۲۵ سال سابقه دارد و همه آن را دوست داشتند و عید منتظرش هستند. نباید اینطور رها شود مردم در زمانهای خاص مثل عید با کلاه قرمزی خوشحال میشدند هیچ برنامهای را مثل کلاه قرمزی سراغ ندارم که با این سابقه پربیننده و جذاب باشد. پخش نشدن کلاه قرمزی فرصتسوزی است. آدمهای این مجموعه زنده و سالم هستند و بزرگان این مجموعه در جامعه هنری غیر قابل تکرار هستند باید از آنها استفاده کرد و فقط یک مدیریت خوب میخواهد تا روند متوقف شده کلاه قرمزی دوباره به جریان بیفتد.»
روزنامه ایران
چه شد که برای صدا پیشگی عروسک جیگر در مجموعه کلاهقرمزی انتخاب شدید؟
من سال ۹۲ به گروه کلاه قرمزی اضافه شدم. مجموعه کلاه قرمزی قبل از ضبط دو تا سه ماه تمرین داشت، در زمان تمرین آقای طهماسب با توجه به کاراکترهایی که مد نظرشان بود، صداپیشگان را میسنجیدند. من اصلاً نمیدانستم که قرار است جای چه عروسکی صحبت کنم و نزدیک به ضبط، تازه عروسک جیگر را برای اولین بار دیدم.
یعنی در زمان تمرین نمیدانستید صداپیشه کدام عروسک هستید؟
نه نمیدانستم. زمان تمرین فرصت خوبی بود تا آقای طهماسب با طرز تفکر آدمهایی که قرار است جای عروسکها حرف بزنند آشنا شوند دو سه هفته مانده به ضبط تازه عروسکهایی آمدند که از شخصیتهای جدید کلاه قرمزی بودند، صدا روی عروسک جیگر تست شد و در نهایت من صداپیشه عروسک
جیگر شدم.
شما قبل از ورود به مجموعه کلاه قرمزی اصلاً جای دیگری صدای جیگر را تست کرده بودید؟
تا آنجایی که یادم هست نه این صدا را جایی استفاده نکرده بودم.
خب شما تحصیلات بازیگری دارید یعنی اتفاقی وارد حرفه صداپیشگی شدید؟
من صدا پیشگی را به طور حرفهای به دعوت خانم سعادت شروع کردم و جذب صدا پیشگی شدم. ایشان به من اعتماد کردند و در یک برنامهای برای شبکه جام جم کار صداپیشگی را انجام دادم و صدا پیشگی چیزی جدا از بازیگری نیست. شما باید کاراکتری را برای عروسک بسازید. در بازیگری هم همین طور است و شاید گاهی در صداپیشگی این فرآیند سختتر هم باشد.
از نظر شما تغییر صدا استعداد ذاتی نیاز ندارد و با تمرین میشود صدا را تغییر داد؟
بله با تمرین میتوان صدا را تغییر داد ولی تغییر صدا تنها مهم نیست، باید کاراکتری را به تماشاچی ارائه کنید که وجههای مختلف آن برای تماشاچی باورپذیر باشد و با آن ارتباط برقرار کند.
بعد از مشخص شدن شخصیت جیگر چطور با عروسک ارتباط برقرار کردید؟
هر کدام از کاراکترهای کلاه قرمزی را نگاه کنید در طول سالها و دورههای مختلف پختهتر شدند. جیگر هم از این قاعده مستثنی نبود. آرام آرام در این سالها ویژگیهای مختلفی به آن اضافه شد که الان میبینید.
من به تنهایی در رشد شخصیت جیگر نقش نداشتم. با عروسک گردان جیگر - عیسی یوسفیپور - تعامل خوبی داشتیم؛ ما باهم حرف میزدیم و در مورد این که جیگر چطور باید باشد نظر میدادیم. هر دویمان با راهنماییهای ایرج طهماسب، در ساخته شدن کاراکتر جیگر، سهیم بودیم ما با هم از قبل آشنا بودیم و به لحاظ طرز تفکری که در مورد این عروسک داشتیم به یک نقطه مشترک رسیدیم.
این روی طولانی شدن پروسه ضبط تأثیر نداشت؟
مجموعه کلاه قرمزی هدایتکنندگان بسیار خوبی داشت. برای این که عروسکگردانها و صداپیشگان با هم به هماهنگی برسند و از نظر ذهنی بهم نزدیک شوند ما دو سه ماه تمرین داشتیم، این هماهنگ شدن زیر نظر آقای طهماسب و جبلی صورت میگرفت.
عروسک محبوبتان در این مجموعه کدام شخصیت عروسکی بود؟
همه کسانی که در مجموعه کلاه قرمزی عروسکگردان و صداپیشه بودند طرفداران خاص خودشان را داشتند و دارند. خودم هم طرفدار یکی از این عروسکها هستم ولی با توجه به این که من هم عضوی از این مجموعه هستم نمیتوانم اسم ببرم و تک تکشان را دوست دارم.
شما در شهر موشها صدا پیشه دو عروسک بودید این دو مجموعه عروسکی چه تفاوتی با هم داشتند؟
در شهر موشها با خانم برومند کار کردم که خط فکری خودشان را داشتند. در کلاه قرمزی با آقای طهماسب و جبلی تجربه کار کردن با این آدمها جذاب و خوب بود وقتی در مجموعهای بزرگ میشوی که دوران کودکی با برنامههایشان تفریح میکردی و در ذهنت ماندگار شده خیلی هیجان انگیز است.
از لحاظ شیوه و فضای کار این دو مجموعه عروسکی هم متفاوت بودند کلاه قرمزی در استودیو اتفاق میافتاد. صدای زنده روی عروسکها گذاشته میشد و در شهر موشها صداها قبل از فیلمبرداری ضبط و بعداً پلی بک میشد و عروسکها حرکت داشتند. هر کدامشان سختی خاص خودش را دارد.
دلیل این که حضور مجری از جذابیت کلاه قرمزی کم نکرد، چه بود؟
کلاه قرمزی ۲۵ سال پیش با حضور آقای طهماسب به عنوان مجری کلید خورد این برنامه چارچوبش اینطور تعریف شد و شکل گرفت مردم این ساختار را دوست داشتند الان اگر کلاه قرمزی بدون مجری پخش شود یک چیزی کم دارد.
چقدر با عروسک جیگر در کلاه قرمزی بچگی کردید؟
همه کاراکترهای کلاه قرمزی با کودک درونشان کار کردند تا بتوانند کاراکترها را زنده کنند؛ یکی از ویژگیهای آن کاراکترها بچگی کردنشان بود حتی روابط عروسکها بر اساس دنیای بچهها شکل گرفته و آن چه در برنامه دیده شد مثل دنیای بچهها بکر و صادقانه بود. یک سری از طرفداران کلاه قرمزی همان بچههایی هستند که الان بزرگ شدند و کنار فرزندانشان کلاه قرمزی را میبینند و میخندند و پشت حرفهای عروسکها را بیشتر درک میکنند. دسته دیگر بچههایی هستند که کلاه قرمزی را دوست دارند چون عروسکها در کلاه قرمزی مثل آنها بازی میکنند حرف میزنند و نوع ارتباطشان کودکانه است.
کلاه قرمزی مجموعهای است که با دنیای کودکان و بزرگسالان ارتباط برقرار میکند. جنبه دیگر کلاه قرمزی که آن را جذاب میکرد جنبه آموزنده بودنش بود آقای طهماسب هر پلاتویی که ضبط میشد تأکید داشتند که این برنامه را همه کودکان ایران میبینند و این مجموعه مختص بچههای تهران نیست.
شما به دنیای بچههای الان اشاره کردید که فانتزی و تخیلی است، چرا این دنیا برای کودکان ما تغییر کرده است؟
انیمیشنهای دوران کودکی ما هاچ زنبور عسل بود ماجرایی که آن کاراکترها درگیر آن بودند با کاراکتر شخصیتهای انیمیشنهای امروز که بچهها با آن تخیل میکنند متفاوت است ما آن موقع با انیمیشنها دنیای دیگری را تجربه کردیم؛ دو دنیای مختلف که قابل مقایسه با هم نیست.
خودتان کدام جنبه از شخصیت عروسک جیگر را دوست داشتید؟
صداقت جیگر را دوست داشتم جیگر صداقتش را به هیچ چیز نمیفروشد.
از خانم فنیزاده بهعنوان مادر کلاه قرمزی یاد میکنند با فوت ایشان انرژی و هیجانی از مجموعه کلاه قرمزی کم نشد؟
خانم فنیزاده بزرگ گروه هم بودند تک تک بچههایی که به مجموعه کلاه قرمزی اضافه شدند مجموعه را بهنام خانم فنیزاده، آقای طهماسب و جبلی و خانم مرضیه محبوب میشناختند کلاه قرمزی مثل یک خانواده است وقتی در یک خانواده عضوی کم میشود خلأ و کمبودش حس میشود این حس در مجموعه کلاه قرمزی با رفتن خانم فنیزاده اتفاق افتاد ایشان خیلی پرانرژی بودند و به گروه کمک میکردند و جایشان خیلی خالی است.
بچهها هر سال نوروز منتظر کلاه قرمزی هستند امسال چرا خبری از تولید این مجموعه برای عید نیست؟
نه خبری نیست. این دومین سالی است که نزدیک عید ما سر تمرین کلاه قرمزی نیستیم من هم دلیل این که چرا کلاه قرمزی برای نوروز به خانههای مردم نمیآید را نمیدانم. مجموعه کلاه قرمزی جدا از این که من عضوی از آن هستم، مجموعهای است که ۲۵ سال سابقه دارد و همه آن را دوست داشتند و عید منتظرش هستند. نباید اینطور رها شود مردم در زمانهای خاص مثل عید با کلاه قرمزی خوشحال میشدند هیچ برنامهای را مثل کلاه قرمزی سراغ ندارم که با این سابقه پربیننده و جذاب باشد. پخش نشدن کلاه قرمزی فرصتسوزی است. آدمهای این مجموعه زنده و سالم هستند و بزرگان این مجموعه در جامعه هنری غیر قابل تکرار هستند باید از آنها استفاده کرد و فقط یک مدیریت خوب میخواهد تا روند متوقف شده کلاه قرمزی دوباره به جریان بیفتد.»
روزنامه ایران
ثبت نظر