در حالی که هزینه تیمداری و به تبع آن مشکلات مالی در فوتبال ایران بیشتر شده، حق پخش تلویزیونی مسابقات داخلی همچنان علامت سوال بزرگی است که انگار ارادهای برای حل و فصل آن وجود ندارد.
، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: وضعیت اقتصاد کشور خوب نیست و البته که فوتبال هم به عنوان یک پدیده پرهزینه از این شرایط تأثیر میگیرد. در این میان طبیعی است که مدیران فوتبال کشور بیش از پیش به یاد مطالبه عظیم و مفقود شدهشان بیفتند؛ حق پخش تلویزیونی که گفته میشود در فوتبال حرفهای جهان بین ۵۰ تا ۷۰ درصد هزینه باشگاهها را پوشش میدهد اما در ایران کاملاً نادیده گرفته شده است.
بحث در مورد حق پخش البته اصلاً جدید نیست، اما مشکلات حاد اقتصادی و مسدود شدن سایر منافذ درآمدزایی باعث شده این داستان دوباره در ایران داغ شود. دیروز مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال در حاشیه مجمع انتخاباتی هیأت فوتبال استان کهگیلویه و بویراحمد با لحنی خشمگینتر از همیشه و با کلافگی و استیصالی که در کلماتش موج میزد، به انتقاد از صداوسیما پرداخته و مطالبی با این مضمون به زبان آورده است: «ذات فوتبال نکوکرداری است و بسیاری از برنامههای تلویزیونی این خو و خصلت را تبلیغ نمیکنند. در بسیاری از برنامههای تلویزیونی شاهد رودرروی هم قرار دادن افراد هستیم. برای مثال به یک نفر میگویند نظر شما در مورد این فحشهایی که به شما دادهاند چیست و همان فرد میگوید فحشها برای خودشان است و از این جور حرفها که افراد را رودرروی هم قرار میدهند. اسم این کار را نمیتوان جذب مخاطب گذاشت. برنامهها هم مفتی است و الان مفتیتر از فوتبال هم که کالایی نداریم. هر برنامهای که بخواهند اجرا میکنند. فوتبال در حال حاضر ناندانی صدا و سیما شده لذا باید به فوتبال احترام بگذارند و کاری کنند که مردم از آن لذت ببرند؛ هر چند برنامهها در حال حاضر در ظاهر پرمخاطب هستند اما در باطن روح پرخاشگری را ترویج میکنند.»
کالا؛ یک کلیدواژه درست
بدون تردید درستترین کلیدواژه در سخنان تاج، استفاده از کلمه «کالا» برای توصیف فوتبال است. اساساً به نظر میرسد سوءتفاهم بین ارگانی مثل صداوسیما و مدیران باشگاهها از همینجا پیدا میشود؛ از جایی که برخیها در جامجم گمان میکنند مسابقات فوتبال صرفاً یک سرگرمی ساده است که با هزینه اندک برگزار میشود و نباید بهایی بابت آن بپردازند، اما آیا واقعاً همینطور است؟ آیا این درک و آگاهی در سازمان وجود دارد که به خاطر انجام هر یک دقیقه بازی فوتبال در سطح حرفهای چقدر هزینه انجام میشود؟ این کالا اصلاً ارزان نیست. ماجرای دستمزدهای چشمگیر و سرسامآور بازیکنان داخلی را که همه میدانند؛ مخصوصاً وقتی پای خارجیها وسط میآید و مخارج هنگفت اسکان و ایاب و ذهاب هم به آن اضافه میشود. مطمئن باشید همین حالا کمترین خرج دو باشگاه پرسپولیس و استقلال که فقط مخصوص کرایه اتومبیل برای تردد روزانه برانکو و شفر بین منزل و محل تمرین است، ماهانه بالغ بر چندین میلیون تومان خواهد شد.
به اینها اضافه کنید انبوهی از هزینههای جانبی مثل سفرهای داخلی و خارجی، برگزاری اردوهای مختلف، هزینه توپ و لباس و چوب کرنر و جیپیاس و نگهداری زمین چمن، اجاره ورزشگاه و خرج غذا و میوه و پروتئین و دوا و درمان بازیکنان را تا ببینید مدیران و مالکان باشگاهها برای تولید این «کالا» چقدر هزینه میکنند. به این مثال ساده توجه کنید؛ الان همه باشگاههای لیگ برتری ۲۴ ساعت قبل از برگزاری هر کدام از مسابقات خانگیشان در یکی از هتلهای شهر خودشان اردو میزنند تا خواب و خوراک بازیکنان تنظیم شود و آنها تحت کنترل باشند. برای همین یک قلم کار ساده که تازه نیازی به گرفتن بلیت هواپیما و سایر مخارج سفر به یک شهر دیگر نیست، هر باشگاه باید قبل از هر مسابقه حداقل ۱۵ اتاق در یک هتل استاندارد اجاره کند؛ چقدر هزینه همین یک قلم است؟ در این صورت چطور ممکن است تلویزیون کالایی به این گرانقیمتی را مفت و مجانی پخش کند و تازه از کنار آن درآمدهای هنگفت بابت آگهیها به دست بیاورد؟ این سرگرمی نیست دوستان، صنعت است.
مقایسه با دستمزد سلبریتیها
معمولاً آمار و ارقام مالی در ایران چندان شفاف نیست و دستمزد عوامل برنامههای مختلف تلویزیونی هم مشمول همین قاعده میشود. در این شرایط راهی به جز توسل به شایعات وجود ندارد. شایعات تأیید نشده مثلاً حاکی از آن است که برای سریال پایتخت ۵، محسن تنابنده یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون و احمد مهرانفر ۹۰۰ میلیون تومان دریافت کردهاند. همین زمزمههای غیررسمی که عمدتاً تکذیب هم میشوند، حکایت از دستمزد ۴۵ میلیون تومانی محمدرضا گلزار برای اجرای هر برنامه مسابقه «برندهباش» دارد و البته رامبد جوان هم خودش از دریافت حداقل پنج میلیون تومان برای هر قسمت از برنامه خندوانه سخن گفته است. جالب است که اخیراً شنیده میشد مسعود فراستی برای حضور در هر قسمت از برنامه هفت ویژه جشنواره فیلم فجر، هشت میلیون تومان دریافتی داشته! حالا اصلاً بیایید هیچکدام از این اعداد را باور نکنیم؛ اما آیا پرداختی تلویزیون به این آدمها یا مهران مدیری و امثال او خیلی کمتر از این است؟ پس چطور میشود فوتبال را مجانی روی آنتن برد و به آن به چشم یک ثروت بادآورده نگاه کرد؟
انتهای پیام
ثبت نظر