Fa En شنبه 26 آبان 1403 ساعت 20 و 20 دقیقه

وقتی تجربه‌ی گذشتگان‌مان را در چند دهه فراموش کردیم

وقتی تجربه‌ی گذشتگان‌مان را در چند دهه فراموش کردیم

یک عیلام‌شناس معتقد است: سیل بعد از خشکسالی اولتیماتوم جدی به ما بود که حواستان را جمع کنید و به صدای طبیعت درست گوش دهید و با زبان مفاهمه با هم کنار بیایید، زبانی از هزاران سال قبل که توسط پدران و مادران‌مان به ما آموخته شده بود، اما ما در مدت چند دهه به فراموشی سپردیم.

شنبه 7 اردیبهشت 1398 ساعت 16:58

، کامیار عبدی - باستان‌شناس و عیلام‌پژوه - گفت: ایرانیان باستان هزاران سال پیش با توجه به این که در محیطی نیمه خشک زندگی می‌کردند، که به آسانی آب در دسترس‌شان نبود، ملاحظاتی را برای تأمین آب مورد نیاز خود در امور مختلف داشتند و به این اتفاق واقف بودند که طبیعت با کسی شوخی ندارد و باید در مقابل عوامل طبیعی احتیاط کرد تا دچار مشکلات نشوند.

او با بیان این‌که آن‌ها در طول تاریخ به دانشی دست یافته بودند که متأسفانه در دهه‌های اخیر با پیشرفت فناوری و صنعت این توهم برای انسان‌های معاصر به وجود آمد که ما برطبیعت غلبه کردیم و می‌توانیم امیال و نیازهای خودمان را از طبیعت برطرف کنیم و به طبیعت تحمیل و دیکته کنیم، ادامه داد: اما سیل اخیر به انسان گوشزد می‌کند که «درست است شما انسان‌ها خود را اشرف مخلوقات می‌پندارید و حتی در حال دست یافتن به سیارات دیگر هستید اما از نظر من بین شما انسان‌ها و هفت میلیون نوع گیاه و ۷/۷ میلیون نوع جانور تفاوت بنیادینی وجود ندارد و همان‌طور که به شما حیات دادم می‌توانم حیات را از شما بگیرم.»

این مدرس دانشگاه سیل اخیر را نشانی برای فراموش کردن تخریب‌ها و سنجش معیار مهندسی جدید و تجربه مهندسی ایران باستان دانست و بیان کرد: این نکات قابل تأمل است، دانش مهم است اما تجربه هم مهم است. ممکن است یک نفر با شاقول و نخ‌کاری را انجام دهد که یک نفر با کامپیوتر نتواند انجام دهد.

تلنگر طبیعت را جدی بگیرید

او با اشاره به این که امروزه جهان با مشکل آب شدن یخ‌های قطبی و گرمایش زمین و غیره روبرو است، افزود: باید تلنگر طبیعت را جدی گرفت چون پیش‌تر هم طبیعت موانع را از سر راه خود برداشته است، با وجود این ۷/۷ میلیون نوع جانور و هفت میلیون نوع گیاه و هشت میلیارد آدم که مسلط به علم زمین‌شناسی و دیرینه‌شناسی هستند به خوبی می‌دانند که حداقل چهار بار دیگر دوره انقراض کامل در طبیعت رخ داده است، طبیعت یکسری تجارب در حیات داشته و از گردونه خارج کرده است، مانند دایناسورها که وقتی طبیعت را از بین بردند، طبیعت هم آنها را از بین برد. از نظر طبیعت گیاه و جانور و انسان فرقی ندارد. برای او تداوم حیات و حفظ محیط زیست مهم است.

وی با تأکید بر این که از مسؤولان تا مردم عادی باید در رفتار با طبیعت تجدید نظر کنیم، گفت: آب مایه حیات است و در فرهنگ‌های مختلف از جمله فرهنگ ایران باستان آلودگی و بی‌احترامی به آب و آتش و هوا و خاک گناه نابخشودنی است، پژوهشگران از نظر علمی ثابت کرده‌اند که کل حیات از آب شکل گرفته است، ۱۴ میلیارد سال گذشته منظومه شمسی به وجود آمده است، دو تا سه میلیارد سال آن کره زمین یک گوی جوشان بوده است، در هر صورت حدود سه میلیارد سال قبل، آب شکل گرفته است و حدود ۷۰ درصد زمین آب است. در طول میلیون‌ها سال نیز از موجودات تک سلولی تا ماهیان، دوزیستان خزندگان، حشرات، پرندگان و پستانداران همه از آب به وجود آمده‌اند.

این باستان‌شناس در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به این که حدود ۱۰ هزار سال پیش ممکن است صدها فرهنگ و جامعه در کره زمین شکل گرفته است، افزود: با این وجود ۹/ ۹۹ درصد آنها به تمدن نرسیده فقط پنج تا ۶ فرهنگ به مرحله تمدن رسیده و مذهب، قانون، شهرنشینی، حکومت و نگارش داشته‌اند. بین‌النهرین، مصر، هند، چین، آمریکای جنوبی و مرکزی تمدن‌های آغازین هستند که مستقلاً بدون تأثیر از نقاط دیگر شکل گرفته‌اند و تمدن‌های بعدی با تأثیر از آنها شکل گرفته است.

او با بیان این‌که نقطه اشتراک همه این تمدن‌ها شکل‌گیری در کنار رودخانه‌های بزرگ است، پیش زمینه تمدن را جمعیتی دانست که در شهر زندگی می‌کنند و تشکیلات عظیمی نیاز دارند که آن را اداره کنند و ادامه داد: این تمدن حکومت، دولت، داد و ستد، اقتصاد پیشرفته و نگارش می‌خواهد، بیشتر این افراد در کارهای تولیدی مانند کشاورزی و دامداری نقش ندارند، شغلشان خدماتی است نظامیان، کاهنان، دیوان‌سالاران، کارکنان تشکیلات درباری، اداری و سیاسی، بنابراین این سیستم روش خود را تغییر می‌دهد و نظام کشاورزی قوی برای تأمین غذای این افراد تشکیل می‌دهد. برای این نظام کشاورزی به زمین خوب و مناسب و آب فراوان نیاز است. برای همین تمدن‌های بزرگ کنار رودخانه‌های بزرگ شکل گرفته است. مثلاً زمین و آب فراوان در جنوب غربی ایران و بین النهرین و مصر و وجود دو رودخانه «دجله» و «فرات» و «نیل» سبب شده نخستین تمدن بشری در این قسمت شکل بگیرد.

این باستان‌شناس در ادامه به دشت‌های جنوبی بین‌النهرین و وسعت و باروری آنها اشاره کرد و گفت: تولید غذای زیاد، دشت‌های حاصلخیز و کشاورزی پررونق، مراتع وسیع در دل کوهپایه‌ها و به تبع آن دامپروری گسترده و در ادامه کوه‌ها و منابع‌شان سبب شکل‌گیری این تمدن‌ها شده است، سرزمین مصر نیز ادامه صحرای بزرگ آفریقا است اما به واسطه رود نیل که از کوه‌های اتیوپی و سودان سرچشمه گرفته و ۶ هزار کیلومتر از دل بیابان رد می‌شود، باعث شکل‌گیری تمدن مصر می‌شود، بیشتر جمعیت مصر در حتی قرن بیست و یکم هم حوالی نیل زندگی می‌کنند.
 

عبدی که این صحبت‌ها را در تور «آب و تمدن» که با همکاری موزه ملی ایران و گروه گردشگری مشق تاریخ در راستای پویش فرهنگی کمک به سیل‌زدگان برگزار شد، بیان می‌کرد، توضیح داد: حتی در تمدن هند و پاکستان، پنجاب که از پیوستن پنج رودخانه شکل گرفته و «سند» نامیده می‌شود تمدن هند را شکل داده است، در شرق چین نیز از دو رودخانه «یانگ تسه» و «هوانگ هو» تمدن چین شکل می‌گیرد و رودخانه «زرد» از هزاران کیلومتر بالاتر خاک‌ها را می‌شوید و آبرفت حاصل‌خیز به وجود می‌آورد.

این باستان‌شناس با بیان این که در آمریکای جنوبی رودخانه‌های بزرگ‌مثل دجله و فرات یا سند و رودخانه زرد وجود ندارد، گفت: اما رودخانه‌های کوچک تمدن‌های کوچکی را شکل داده که دور هم جمع شدند. در آمریکای مرکزی هم دریاچه وسط مزیکو سیتی بنام «تکس کوکو» با آب شیرین از گیاهان و آبزیان فراوان تشکیل شده و با استفاده جزیزه‌های به هم چسبیده پایتخت امپراتوی «آزتک» را در قرن شانزدهم در مکزیکو سیتی امروزی شکل داد. دریاچه را با مسیرهایی به هم متصل می‌کند و در سال ۱۵۱۴ میلادی زمانی که اروپایی‌ها به مکزیکو سیتی می‌رسند یک شهر عظیم با سیستم فاضلاب، زمین حاصلخیز، آب فراوان می‌بینند که با آنچه خودشان در اروپا دارند قابل مقایسه نیست و حیرت زده می‌شوند.

پیش زمینه تمدن، زمین‌های حاصلخیز و آب است
 

وی بار دیگر با تأکید بر این که پیش‌زمینه تمدن، زمین‌های حاصلخیز و آب فراوان است، گفت: ایران در جنوب غربی خود چنین وضعیتی دارد، در اطراف شهر «شوش» در شمال خوزستان دشت «شوشان» را با آب و خاک حاصلخیز فراوان وجود دارد که یکی از زادگاه‌های تمدن در ایران است، در مرکز زاگرس و ۴۰ کیلومتری شمال شیراز نیز یک دشت دیگر در حوزه رود «کُر» بنام «مرودشت» یا «انشان» باستان است، که آب کافی برای کشاورزی در حدود محدود و مراتع دامپروری دارد، دشت شوشان و انشان زادگاه تمدن هستند که دو دشت رودخانه‌ای هستند و دامپروری و کشاورزی غنی و زیاد برای جمعیت شهری دارند.

این باستان‌شناس با بیان این‌که در همین زمینه تمدن ایران در فارس و خوزستان شکل می‌گیرد، ادامه داد: نخست تمدن عیلام و پس از آن دو، از سه شاهنشاهی پیش از اسلام، «هخامنشیان» و «ساسانیان» در دشت‌های شوشان و انشان شکل می‌گیرد و بین النهرین و دشت‌های آبرفتی آن را هم تحت سیطره دارد و زیر بنای اقتصادی خود را به این شکل تقویت می‌کند.

این دانش‌آموخته دانشگاه میشیگان به سه رودخانه مهم کرخه، دز و کارون و کوهپایه‌های شمال شرق خوزستان اشاره کرد و گفت: هنوز عشایر لر و بختیاری در تابستان به ایذه و مالمیر و دشت گل می‌روند. از شوش تا آن نقطه ۴۰ کیلومترفاصله بوده اما دشت انشان یا تخت جمشید به کوهپایه نزدیکتر بوده و ۱۰ کیلومتر فاصله داشته است.

عبدی با اشاره به سیستم آبیاری دوره پارینه سنگی قدیم که به واسطه مردم در کوهپایه‌ها در حدود ۲۰۰ هزار سال پیش شکل گرفته است، توضیح داد: اما از حدود ۱۰ هزار سال پیش به دلیل پتانسیل منطقه دوره‌ی کشاورزی آغاز شد، بنابراین علاوه بر روستانشینی‌های کوچک با کانال آبیاری، در شوش تمدن حدود چهار هزار سال پیش از میلاد آغاز می‌شود و تاهفتصد، هشتصد سال بعد دوره مقدماتی را طی می‌کند و تمدن عیلام شکل می‌گیرد. آن هم دقیقاً کنار یکی از شاخاب‌های رود کرخه یعنی رود شائور شکل می‌گیرد.


رویش نخل در زمین‌های خاورمیانه مدیون لشکرکشی‌های هخامنشیان


او با تأکید بر این که در خوزستان گیاهان خودرو طبیعی زیادی وجود دارد، از درختان نخل در جنوب عراق و خوزستان به عنوان یکی از گیاهان مهم منطقه یاد کرد که قدرت ماندگاری بالایی دارد و از این رو به عنوان مواد غذایی حیاتی در جنگ‌ها همراه سربازان بوده است و افزود: در اثر انداختن هسته این خرماهای خورده شده توسط سربازان روی زمین کل خاورمیانه، حوزه مدیترانه و شمال آفریقا دارای نخل است و آن را مدیون لشکرکشی هخامنشیان است.

عبدی با اشاره به ارزش غذایی و دارویی و اهمیت تجربه دارویی مردم ایران باستان که امروزه بخش عظیمی از آن برای ما ناشناخته است، گفت: علاوه بر رشد گیاهان خودرو، انسان برخی از انواع گیاهان از جمله گندم را انتخاب کرده و بر اساس حضور رودخانه‌ها و آبیاری دیم به پرورش انواع آن پرداخته است اما با ازدیاد جمعیت کانالهای آبی برای کشاورزی شکل گرفت، حیواناتی را هم اهلی کردند، از جمله گاو که در آبیاری زمین نقش اساسی داشت و هنوز در سریلانکا، هند و بنگلادش از این شیوه استفاده می‌شود.

او اضافه کرد: در ابتدا با سنگ و چوب دستگاه شخم زدن زمین ساخته شده کشاورزی سطحی شکل گرفت اما بعدها به کمک کانال آب و بستن خیش از جنس چوب را به گاو زمین را عمیق‌تر شخم زدند روشی که در مصر و بین‌النهرین تا صد سال اخیر کاربرد داشت. در کنار آن ادواتی مانند گاوآهن، خرمن کوب و داس و … شکل گرفت. کاری که امروزه کمباین انجام می‌دهد. داس نیز در ابتدا با دندان‌دار کردن سنگ و بعد سفال شکل گرفت. این موضع چندین هزار سال پیش از استفاده از داس آهنی است که در واقع سنگ‌های کوچک را تیز می‌کردند و با قیر می‌چسباندند و به عنوان داس استفاده می‌کردند. بعدها داس با فلز ساخته شد و صدها سال کاربرد داشته و دارد.

وی با بیان تقدس خاک نزد ایرانیان باستان به دوره ساسانیان اشاره کرد که به دلیل اعتقاد به جلوگیری از آلودگی خاک قبری وجود نداشته، اما استودان وجود داشت، در واقع در این دوره دفن کردن معنی ندارد و گفت: ترکیب خاک و آب به عنوان عنصر مقدس گل را به وجود می‌آورد و ابتدا دستی سپس با چرخ سفالگری ظروف ساخته می‌شود. شیوه‌های پخت سفال هم در طول تاریخ ارتقا می‌یابد و از سفال پوک نوسنگی که در آن زمان با حرارت پایین ساخته شده است به شیوه تولید و پخت پیشرفته می‌رسد و سفال شوش و باکون شکل می‌گیرد که به لحاظ کیفیت گویی چینی است.

اشتباهات به طبیعت هر منطقه آسیب وارد می‌کند

این باستان‌شناس با اشاره به این که آب یک شمشیر دو لبه است، گفت: آب زمین را آبیاری می‌کند اما اگر خشک بشود سله می‌بندد، رودخانه از کوه می‌آید، کوه را می‌شوید و انواع املاح مانند پتاسیم و کلسیم و آهن را می‌آورد که یکی از این املاح نمک است که اگر بماند شوره‌زدگی به همراه دارد در برخی موارد خشکسالی هم مزید بر علت می‌شود و منطقه را از حیض انتفاع می‌اندازد. پس بشر ارام ارام یاد می‌گیرد آب باید آبیاری کند و برود وگرنه آب باقی بماند پس از تبخیر شوره‌زار و بیابان شکل می‌گیرد.

وی به آبیاری اواخر دوره ساسانی در جنوب بین‌النهرین و خوزستان اشاره می‌کند که هر چند سیستم آبرسانی قوی است اما به دلیل همین شوره‌زار شدن و مبارزه نکردن با آن به مرور کشاورزی برخی مناطق افت می‌کند و به دلیل جنگ‌های طولانی مدت بنیه اقتصادی هم افت می‌کند. پس از شکست در مقابل اعراب زمین‌های خوزستان بین امرای عرب تقسیم می‌شود. جالب آن که در قضیه شوره زار شدن زمین‌ها قیامی به نام قیام زنگی‌ها شکل می‌گیرد از این برده‌های زنگباری می‌خواهند زمین شوره‌زار را با پارو بتراشند در اثر گرما و کمبود غذا و سختی این کار وحشتناک شورش می‌کنند.

او ادامه داد: این اشتباهات به طبیعت منطقه لطمه می‌زند تا به مرور به این نتیجه می‌رسند افزون بر سیستم آبرسانی به زه‌کشی نیاز است که با ورود آب، زمین را خیس کند و نمک را بشوید، اگر آب باقی بماند نمک‌زار تولید می‌شود.

به گفته او مدیریت سیستم آب از دوره عیلامی آغاز و در دوره هخامنشی به اوج می‌رسد. عیلام حکومت منطقه‌ای و هخامنشی حکومت فرا منطقه‌ای است، در دوره عیلامی اگر خشکسالی و بیابان زایی در خوزستان شکل می‌گرفت منطقه از بین می‌رفت اما در دوره هخامنشی و ساسانی مالیات‌ها بخشیده می‌شد و سریعاً به ساتراپی در بلخ پیکی می‌فرستادند تا هزار شتر بار گندم به خوزستان بیابد حتی اگر یک‌ماه طول می‌کشید اما به این شکل خشکسالی مدیریت می‌شد.

عبدی ادامه داد: سیستم سیاسی و لوجستیک فرق در این دوره‌ها با دوره عیلامی متفاوت است، آبندها، سدها ظاهر می‌شوند. سد «درود زن» را «هرستفلد» کشف کرد و «اشمیت» حفاری کرد و کتیبه آن که نشان از ساخت سد در دوره داریوش داشت مرمت و حفظ شد. بعدها در پنجاه کیلومتری شمال غرب مرودشت و بر روی رود کر سد درود زن را ساخته شد.

وی با اشاره به این که بزرگترین سد مصر در منطقه اسوان در جایی که معبد ابوسیمبل رامسس دوم قرار داشت ساخته شد و یک تیم آلمانی مسئولیت انتقال این یادگار باستانی را به عهده گرفت، گفت: سد باستانی درودزن هم انتقال پیدا کرده است تا با ساخت سد جدید زیر آب نرود.

به گفته‌ی این مدرس دانشگاه، هرچند هر گاه صحبت از تاریخ تمدن ایران می‌شود نام هخامنشیان به میان می‌آید اما اوج تمدن پیش از اسلام ایران در دوره ساسانی است، افزود: ساسانیان مدیریت آب و محیط زیست‌شان بسیار پیشرفته‌تر از هخامنشیان بود. هخامنشیان سد و بند و… درست می‌کنند امابه لحاظ مقیاس با کارهای ساسانی‌ها قابل مقایسه نیست، از نظر نظامی هخامنشیان خودشان بودند. مادها و بابل و مصر شکست دادند، دشمنان‌شان یونانی‌ها بودند که به اسپارتی‌ها پول دادند تا با آتنی‌ها بجنگند. اما دوره ساسانی ایرانیان با رومیان در جنگ بودند، رومیان اروپا را گرفته بودند اگر اشکانیان را رد می‌کردند تا هند کشورگشایی می‌کردند، این ساسانیان بودند که جلوی آنها را گرفتند، رومی‌ها به همه به چشم بربرها نگاه می‌کردند، تنها کسانی که رو میان با آنها حاضر به گفت‌وگو می‌شوند، ساسانیان هستند.

هر دوره متاخر، بخشی از آثار دوره‌ی قبل خود را از بین می‌برد

وی با بیان این‌که هر دوره متاخر مقداری از آثار قبلی را می‌تراشید یا کامل از بین می‌برد و جایگزین می‌کرد، گفت: بنابراین ما در مورد عیلامی‌ها و هخامنشیان آنقدر اطلاعات نداریم که در مورد ساسانیان داریم. آبشارهای شوشتر یک نمونه آبیاری و مهندسی ساسانیان است. پل شادروان نمونه مهندسی ساسانیان است. دانش و تجربه‌ای که از عیلامی‌ها به هخامنشیان و از هخامنشیان به ساسانیان منتقل شده است.

به گفته‌ی این باستان‌شناس براساس داستان‌های تاریخی یکسری از این اسرای رومی زمان اردشیر و شاپور، که علم مهندسی، معماری، بنایی و سنگ‌تراشی داشتند وادار به ساخت بند قیصر پل شادروان در دوره ساسانی می‌شوند. در مورد هخامنشیان و تخت جمشید این مطلب را باید گوشزد کرد که به همان نسبت که روی صفه، سازه‌ها دارای اهمیت است، در زیر زمین هم دفع آب‌های زائد و سیستم آبرسانی مهم است. با توچه به بارش زیاد زمان هخامنشیان، سیستم زهکشی و دفع آب از شاهکارهای معماری این دوره است.

عبدی تاکید کرد: در حالی که ما سدها و بندهای امروزی را ساختیم، سیستم دفع آب‌های سطحی و زه‌کشی و کانال‌کشی تخت جمشید کار می‌کند.این سیستم با خاک و آشغال پر شده بود. در ۱۰ الی ۱۵ سال گذشته باستان‌شناسان کار کردند و راه را باز کردند وگرنه امروز تخت‌جمشید هم دچار مشکل بود اما نکته قابل تأمل مهندسی هخامنشی و برنامه‌ریزی صحیح و درست آنها است.

فرهنگِ ایرانی که با معماری و مهندسی عجین شده است

این باستان‌شناس در بخش دیگری از صحبت‌هایش به آشنایی و دانش ایرانیان به طبیعت نیمه خشک و حفر قنات‌ها هستند اشاره کرد و افزود: ممکن است پیش از هخامنشیان قنات هم بوده اما قنات‌ها کوچک و محلی بودند چون از نظر منطقی فقط یک حکومت قوی و امکانات گسترده می‌تواند چنین پروژه‌ای را اجرا کند و توانایی آن را داشته باشد که ۱۰۰ کیلومتر آب را از جایی به جای دیگر ببرد. حکومت محلی امکانات، اندیشه و پولش را ندارد. هخامنشیان تمام اینها را داشتند، بین‌المللی فکر می‌کردند و با پول، تکنولوژی و امکانات و منابع انسانی قنات‌هایی حفر کردند که به فلات نیمه خشک ایران حیات ببخشند مخصوصاً نیمه شرقی که دستیابی به آب مشکل است.

او تاکید کرد: کتاب «تفکر مدیریت آب و رابطه انسان با آب در ایران باستان» تألیف جبرئیل نوکنده باستان‌شناس و رئیس موزه ملی به آلمانی و ایرانی چاپ شده است که امیدوارم در دسترس عموم قرار گیرد.

عبدی با اشاره به باغ ایرانی نیز اظهار کرد: رابطه انسان، آب و طبیعت در فرهنگ ایرانی متبلور است و باغات ایرانی ثبت یونسکو شده است. بین اصفهانی‌ها و شیرازی‌ها باغ رفتن مشهور است اما در کل آرزوی دوم ایرانیان پس از خانه‌دار شدن آن است که باغی داشته باشند و آخر هفته بروند کباب بخورند. این سابقه طولانی دارد. ما ایرانی‌ها دوست داریم جایی باشد که صدای شرشر آب بیاید، درخت باشد، بچه‌ها بازی کنند و بزرگترها بنشینند کباب بخورند، این یک فرهنگ است که با یک معماری و مهندسی عجیب عجین شده که انسان را به شگفتی وامی‌دارد. باغ فین، باغ شازده ماهان و باغ دولت‌آباد همه در دل کویر با یک مهندسی و سیستم آبرسانی منظم و علمی شکل گرفته است.

انتهای پیام

تعداد بازدید : 413

ثبت نظر

ارسال