«اگر در گذشته تصاویری از فعالیت بدنی خاص یک کودک چهار ساله را میدیدیم، برایمان عجیب بود. ولی الآن آنقدر عکسهای مشابه از کارهای خاص و عجیب میبینیم که حیرت از انسان گرفته شده است. به نظر من وقتی حیرت از انسان گرفته میشود خیلی از انگیزههای دیگر نیز از او گرفته میشود. دیگر چیزی از صبح تا شب او را به ذوق نمیآورد. همانند فردی میشود که امکانات زیادی دارد و میتواند هر کاری که دوست دارد انجام بدهد و به مرور زمان به روزمرگی میرسد.»
این جملات بخشی از صحبتهای کوروش ادیم، عکاس است که درباره تعداد زیاد سلفی و عکس بیان شده است.
همانگونه که در مصاحبههای پیشین درباره بحث آسیبشناسی «سلفی» بیان شد، این دستاورد دنیای مدرن طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد و انسانها در طول زندگی روزمره خود عکسهای متفاوتی را در قالب سلفی از خود به ثبت میرسانند. برخی از عکاسان معتقدند که بعضی از مردم علاقهمند هستند تا گزارشی روزانه از زندگیشان در فضای مجازی به اشتراک بگذارند و یا علاقه دارند داشتههای خود را به رخ دیگران بکشند. در همین راستا نظر کوروش ادیم عکاس را جویا شدیم.
این عکاس به ایسنا میگوید که خود او سلفی را عکسهای منانه مینامد. او معتقد است غالب بودن خود عکاس به عنوان سوژه در عکسهای سلفی از جهات مختلف قابل بررسی است.
ادیم با بیان اینکه هر انسانی به دلیل غرایز و امیالش، دوست دارد دیده شود، ادامه میدهد: گرایش آدمها به دیده شدن همیشه در طول تاریخ بوده، اما در گذشته شرایط و بستر این امر همانند امروز فراهم نبوده است. ولی اکنون هر کسی با هر پیشینه، اندوخته و در هر سطحی میتواند خود را در کسری از ثانیه حتی به صورت زنده در فضاهای مجازی به نمایش بگذارد. درواقع با ورود تکنولوژی، فضا برای کسانی باز شد که فکر میکنند میتوانند بدون هیچ اندوخته قابل اشتراکگذاری هر لحظهای از زندگی خود را نشان دهند.
او تصریح میکند: سوای نکات منفی که میتوان به سلفی گرفتن نسبت داد، باید آن را به عنوان یک قابلیت و بخشی از امکانات زندگی مدرن در نظر گرفت. در واقع سلفی گرفتن به عنوان بخشی از امکانات زندگی مدرن همانند زمانی است که انسان با چهار پا سفر میکرد ولی اکنون میتواند با کمک ماشین و یا هواپیما به سرعت سفر کند. البته از طرفی سلفی راهی سریع برای عکس گرفتن است. شاید کیفیت عکس گرفتن با دوربین اصلی موبایل یا دوربین حرفهای را نداشته باشد ولی خیلی از افراد این روش عکاسی را در شرایطی خاص به دلیل سرعتی که دارد، ترجیح میدهند.
این عکاس درباره دستاورد افراد از نمایش زندگیشان در فضای مجازی بسته به میزان اهمیتشان در جامعه، بیان میکند: افراد دارای درجات مختلفی از اهمیت هستند و هرچه که مهمتر باشند تأثیر بیشتری خواهند داشت. با این حال برخی افراد با وجود اینکه شاید تنها در حوزه خانواده و دوستانشان دارای اهمیت باشند اما از به نمایش گذاشتن زندگی خود به صورت آزادانه لذت میبرند و این کار برایشان خوشایند است؛ اگرچه که ممکن است در نهایت هیچ دستاورد خاصی برایشان حاصل نشود.
او ادامه میدهد: با این وجود افرادی معتقدند که انسان حتماً نباید تأثیرگذاری خاصی داشته باشد تا مهم تلقی شود و به این طریق بتواند چیزی از خود را به نمایش بگذارد. در کل نمیتوان گفت که سلفی گرفتن و اشتراک آن در فضای مجازی کار خوب یا بدی است؛ چراکه گاهی اوقات میتواند خوب باشد ضمن اینکه هر انسان سلیقهای دارد. ولی خود من به عنوان یک عکاس و فردی پرسشگر سلفی برایم جذاب نیست و به یاد ندارم که آخرین باری که سلفی گرفتم کی بوده است؟ اگر بخواهم با کسی عکس بگیرم ترجیح میدهم دوربین را به فرد دیگری بسپارم و با دقت این کار را انجام دهم.
ادیم میگوید که سلفی یک زیبایی شناسی دارد و زمانی که فرد به لنز موبایل نزدیک میشود عکس میتواند حالت متفاوتی از زمانی که عکس را فرد دیگری میگیرد، داشته باشد.
او با بیان اینکه انسان با سلفی گرفتن هر لحظه در حال اضافه کردن عکس به تصاویر تولیدی جهان است گرچه که ممکن است خیلی از این تصاویر سودی نداشته باشند، اظهار میکند: به عنوان نمونه اگر در حال حاضر به صفحه مرورگر اینستاگرام رجوع کنیم عکسهای زیادی از انسانهای مختلف را در سراسر دنیا میبینیم گرچه که معلوم نیست سود و فایده این عکسها چیست؟ آیا این همه عکس دیدن ضرر ندارد و باعث خستگی ذهنی نمیشود؟
ادیم میگوید که سلفی تقارن زیادی با تولید تصویر دارد، زمانی که ما عکسها را در حافظه گوشی خود داریم تنها آنها را تولید کردهایم ولی زمانی که عکسها را در صفحات مجازی خود قرار میدهیم آنها را منتشر کردهایم.
او اضافه میکند: سلفی از زمانی مطرح شد که افراد توانستند آن را در صفحات مجازی منتشر کنند. اینستاگرام هم امکان انتشار آنها را خیلی بیشتر کرد و تولید سلفی را دامن زد. در حال حاضر در فضایی زندگی میکنیم که شخصی مدام در حال عمومی شدن است. افراد میخواهند دیده شوند حتی اگر در معرض قضاوت دیگران قرار بگیرند و این قضاوتها درست نباشد و اعتماد به نفس آنها را پایین بیاورد.
این عکاس با تأکید بر روی این امر که تصویر زیاد تازگی و حیرت را از انسان گرفته، ادامه میدهد: آیا دیدن این همه تصویر ملال ناشی از تکرار را به وجود نمیآورد؟ اگر انسان عکس زیاد ببیند فرق آن با زمانی که تعداد کمی عکس ببیند چه میتواند باشد؟ یا فرقش با زمانی که نه زیاد ببیند نه کم چیست؟ همه این موارد قابل بررسی است. به نظر من تصویر زیاد باعث خستگی میشود و ملال میآورد.
از او درباره جایگاه «سلفی» در هنر سوال میکنیم. پاسخ میدهد: هنر یک بستر گشوده است و برای خلاقیت در آن نمیتوان محدودهای قائل شد. ممکن است کسانی پیدا شوند که بتوانند با سلفی هنر بیافرینند و اثری دارای کیفیت زیبایی شناسانه خلق کنند. امکان اینکه سلفی هم در هنر جا داده شود وجود دارد. اگر سلفی با خلاقیت و اندیشه همراه باشد در فضای عکاسانه یک هنرمند هم ارائه میشود.
انتهای پیام
ثبت نظر