Fa En شنبه 3 آذر 1403 ساعت 17 و 16 دقیقه

ملیسا جیمز گیبسون از فصل آخر سریال پرطرفدار «خانه پوشالی» می‌گوید

ملیسا جیمز گیبسون از فصل آخر سریال پرطرفدار «خانه پوشالی» می‌گوید

چهارشنبه 21 آذر 1397 ساعت 0:25

فصل ششم (و‌آخر) از سریال تلویزیونی پرطرفدار «خانه پوشالی» که از تلویزیون ایران هم پخش شده، دچار تأخیر زیادی در روند اجرایی خود شد زیرا در فاصله بین اتمام پخش سیزون پنجم و آغاز تولید فصل بعدی مشخص شد که کوین اسپیسی بازیگر اول سریال و ایفاگر نقش کلیدی فرانسیس اندروود در دنیای واقعی مرتکب تخلف‌های اخلاقی متعددی شده و نه تنها از این سریال طرد شد بلکه هالیوود به‌کلی با او قطع ارتباط کرده است.

در قسمت پایانی سیزون پنجم کلیراندروود همسر فرانسیس که ایفای نقش او به شکلی هنرمندانه توسط رابین رایت صورت پذیرفته و پست ریاست جمهوری امریکا را به سبب افشای تخلفات وسیع سیاسی همسرش به‌دست آورده، رو به دوربین می‌گوید: «حالا نوبت من است». وی و تهیه‌کنندگان اصلی این سریال که ملیسا جیمز گیبسون و فرانک پوگلیسه هستند، هرگز فکر نمی‌کردند که این حرف با توجه به اخراج اسپیسی و به تبع‌ آن حذف کاراکتر وی از «خانه پوشالی» چقدر صحیح از آب در بیاید. اما این چنین شده و این تهیه‌کنندگان اجباراً مسیر داستان و سمت و سوی اتفاقات را نیز برای فصل آخر تغییر داده‌اند.

طبق حساب‌های اولیه قرار بود سیزون ششم این مجموعه جنگ قدرت بین شوهر و همسر (فرانسیس و کلیراندروود) را برای به‌دست گرفتن قدرت به تصویر بکشد اما حالا که فرانسیس به‌خاطر لغزش‌های واقعی اسپیسی از متن سریال حذف شده، باید رقبا و دشمنان داخلی تازه‌ای را برای کلیر تراشید و سرآمدان آنها بیل و آنت شپرد با بازی گرگ کی‌نیار و دایان لین کهنه‌کار هستند که کلیر را تهدید می‌کنند یا در مسیر خواسته‌های آنها حرکت کند یا با افشای تخلفات او، وی را به همان جایی می‌فرستند که فرانسیس به آن‌جا ارجاع شده است. با این حال آنها حساب این را نکرده‌اند که کلیر چنان قدرتمند است که  فرانسیس با تمام کلک‌هایش نیز قادر به حذف وی نشده و به‌گونه‌ای بازی قدرت در اووال افیس (کاخ سفید) را به زنش باخته است.

ببینیم ملیسا جیمز گیبسون به‌عنوان یکی از سردمداران اصلی این سریال راجع‌به این تغییر روند‌ داستان و اتفاقات و بافت فصل ششم که پخش آن در امریکا از اوایل آذرماه شروع شده و از اوایل دی‌ماه به اروپای غربی و آسیای شرقی هم بسط می‌یابد، چه چیزهایی برای گفتن دارد.

‌خانم گیبسون، کاملاً مشخص است که مکانیسم سریال در سیزون آخر بسیار تغییر یافته و خروج کوین اسپیسی از مجموعه یک رنگ و روال متفاوت را به‌وجود آورده است.

تغییرات حاصله وسیع بوده اما ما بدون اطلاع قبلی از آنچه بر سر اسپیسی در دنیای واقعی می‌آید و او را به گونه‌ای دفن می‌کند، مقدمات این تغییر را در سیزون پنجم گذاشته بودیم و این کار با انتقال قدرت در کاخ سفید از فرانسیس اندروود به همسرش صورت پذیرفته بود. ما از همان روز و سکانس می‌دانستیم که نقش کلیر در فصل آخر برجسته‌تر و دوربین‌ها بیشتر بر او متمرکز خواهد شد و البته فرانسیس به کلیر گفته بود که به نفع اوست پشت کلیر پنهان شود و کاخ سفید را از طریق او و با نام وی بگرداند.

با این اوصاف کلیر بسرعت متوجه شد که فرانسیس قصد ادامه دادن به سیاست‌های ویران‌کننده خود از طریق وی را دارد و باید مراقب بود و راهی بجز جدایی واقعی و ریشه‌ای بین آنها نیست. بعد از اتفاقات واقعی مرتبط با کوین اسپیسی ما بیش از پیش بر ترسیم کلیر اندروود به‌عنوان یک شخصیت قوی و مستقل متمرکز شدیم. آدمی که واقعاً می‌خواهد در نوبت فرمانروایی‌اش در یک کاخ سفید سرشار از ریا به هیچ‌کس باج ندهد.

‌ با این حال نام فرانسیس و روح وی و تأثیر کارهای قبلی‌او دائماً در متن سیزون ششم نیز حس می‌شود و انگار اسپیسی نرفته است. چگونه این دوگانگی را حل کردید؟

گروه نویسندگان ما با انواع راه‌ها و گزینه‌ها برای حذف اندروود و کنار گذاشتن کامل او از سریال روبه‌رو بودند و طرق مختلفی در این ارتباط طی شد اما شما نمی‌توانید کاراکتری را که تمامی حجم و تار و پود یک سریال با آن آمیخته، به کلی حذف و ریشه‌کن کنید و به‌هرحال قسمت‌های قبلی باقی است که با رجوع به آن به آسانی و وسعت می‌توان به تأثیر عظیم کاراکتر فرانسیس در شکل‌گیری اتفاقات سریال پی‌برد. اگر وانمود کنیم که اصلاً چنین شخصیتی در متن داستان و در هر ۵ سیزون قبلی وجود نداشته، مردم به ما و کل مسیر داستانی خواهند خندید.

به‌قدرت رسیدن کلیر اندروود در کاخ سفید محصول ساخت و پاخت او با همسر دغل‌باز و قاتل وی است و این دو برای آینده و اجرای یک سیستم انتقالی بین خودشان در کاخ سفید هم به توافق رسیده‌اند و این متن داستانی ما تا پایان سیزون پنجم بود. چطور می‌شد با انکار همه اینها به سیزون ششم و انتهایی ورود کرد و کلیر را زن سیاست‌بازی توصیف کرد که فقط با ابتکارات و حیله‌های شخصی‌اش به بالاترین کرسی سیاسی در امریکا رسیده است. با این توضیحات می‌توانید بفهمید که چرا ما در عین حذف اسپیسی به‌طور جسمانی و به‌لحاظ بصری، ادامه حضور وی و تأثیر افکار و برنامه‌های او در ترسیم شرایط کنونی کاخ سفید را هم به نمایش گذاشتیم.

‌ با وجود این شما از تبعات سیاسی تلخ زوجی می‌گویید که یک‌سوی آن دیگر دیده نمی‌شود و در صحنه نیست؟

فرانسیس و کلیر با انواع همکاری‌ها و حتی رقابت‌ها قدرت را در رأس هرم سیاسی امریکا در دست گرفتند و پس از آن مانور قدرت شخصی‌شان برای اینکه خودشان همه کاره باشند، شدت گرفت. ما توانستیم روی همین وجه از ماجرا به‌عنوان واقعه کلیدی و پایه اصلی سیزون ششم حساب باز کنیم، بدون اینکه فرانسیس را به طور مستقیم به بینندگان نشان بدهیم. به‌این ترتیب هم کاراکتر خیالی فرانسیس اندروود هنوز در متن قصه حاضر است و هم کوین اسپیسی که ایفاگر نقش او است دیگر مشاهده نمی‌شود.

‌ بیننده‌ها بارها وادار به مطرح کردن این سؤال از خود می‌شوند که آیا فرانسیس و کلیر در قالب یک شوهر و همسر به یکدیگر علاقه‌مند هم بوده‌اند یا کارهای مشترک‌شان فقط یک ائتلاف سیاسی برای در دست گرفتن قدرت بوده است؟

سریال و متن داستان آن تصمیم‌گیری در این خصوص را به بینندگان سپرده و آنها می‌توانند هر طور که خود برداشت کرده‌اند، به این قضیه بنگرند. آنها بدون علاقه نسبت به یکدیگر نبوده‌اند اما همان‌طور که در متن داستان آمده، این علاقه در میان‌گرایش‌های سیاسی و رویکردهای اجتماعی‌شان گم شده و مدت‌ها است که فقط پیروزی در مانورهای سیاسی آنها را راضی می‌کند.

‌ بعد‌ از پیش رفتن هیلاری کلینتون تا یک قدمی احراز پست ریاست‌جمهوری امریکا در انتخابات ۲۰۱۶ (و شکست او مقابل دونالد ترامپ) سرانجام در سریال شما شاهد به قدرت رسیدن اولین رئیس‌جمهوری زن در امریکا هستیم. مردم با این پدیده در متن سیزون ششم «خانه پوشالی» چطور برخورد کرده‌اند؟

هنوز این سؤال مطرح است که آیا امریکا برای پذیرفتن نخستین رئیس‌جمهوری زن خود آماده و آن زن برای این مهم مهیا و صالح هست یا خیر و اینکه در سریال ما کلیر اندروود به‌کاخ سفید می‌رسد، لزوماً این سؤال و ابهام را رفع نکرده است.

ما با افراد زیادی مشورت کردیم و بر این اساس کلیر را آدمی معرفی کرده‌ایم که وارد دقیق‌ترین جزئیات می‌شود ولی شکی وجود ندارد که آسیب‌پذیری سیاستمداران زن هنوز بسیار بیشتر از مردان است و فقط امثال آنگلا‌مرکل در آلمان و پیش‌از وی مارگارت تاچر در بریتانیا برای مدتی طولانی در اریکه قدرت ماندند. حالا باید پرسید که اگر هم یک روز یک زن در امریکا انتخابات را برد و رئیس‌جمهوری شد، آیا قدرت را واقعاً به‌دستش می‌دهند یا افرادی در پشت پرده، کاخ سفید را اداره خواهند کرد!

تعداد بازدید : 302

ثبت نظر

ارسال