لگزی الکساندر کـــــارگردان زن امریکــایی که فعالیتهایش بیشتر متمرکز بر تلویزیون است، به تازگی فصل جدید سریال تلویزیونی «دختر برتر» («دختر فوقالعاده») را در شبکه CBS به نمایش درآورده و در فصلهای پنجم تا هشتم سری فیلمهای کمیک استریپی «Arrow» هم شریک است و در همه حال کوشیده است نوعی مساوات و برابری را در کار و وضع قهرمانان کمیک بوکی و بویژه بین زنان و مردان برقرار سازد. بر این اساس مطلع شدن از ایدهها و آرای این فیلمساز و سر درآوردن از خط و ربط قسمتهای جدید این مجموعهها خالی از لطف نخواهد بود.
در دو سال اخیر روی سریال کمیک استریپی Arrow کار کردید و امسال به مجموعه «دختر برتر» رسیدید. آیا دومی را باید محصول مستقیم اولی دانست و به این نتیجه رسید که کار روی Arrow مقدمهای برای احراز صلاحیتتان جهت ساخت فصل تازه «SuperGirl» بوده است؟
این دو مورد با یکدیگر بیارتباط نبوده است زیرا اندرو کرایس برگ که مرا برای سریال Arrow استخدام کرد، به سوی مجموعه «دختر برتر» نیز سوق داد. آنها گفتند از حاصل کار من در «تیر» (Arrow) راضیاند و در نتیجه میخواستند وقت لازم را به فیلمهای دختر برتر نیز اختصاص بدهم. طبعاً این ماجرا اطمینان مرا به کارم بیشتر کرد.
برای سریال «Arrow» چه تدارکهای ویژهای را دیدید؟
۸ یا ۹ قسمتی از سریال پخش شده بود که مرا برای کارگردانی چند قسمت بعدی خواستند. فرصت تدارک زیادی هم نداشتم و با کمترین وقت خودم را به سریال رساندم.
چه چیز خاصی در این ارتباط به شما کمک کرد تا وظایفتان را در این سریال بهتر انجام بدهید؟
این که من از قضا و بدون اطلاع و پیشبینی قبلی اکثر اپیزودهای سریال را دیده بودم، به من کمک کرد تا کاملاً در فضای سریال و قصه آن قرار گیرم و بدانم که چه باید کرد و قضایا از چه قرار است.
در مورد سریال «دختر برتر» چه راهی را طی کردید؟
در این مورد باید بسیار دقیق و حساب شده کار میکردم زیرا برای طبقه و قشر زنان مهم بود و هست که ما چه تصویر و برداشتی را از این قهرمان زن ارائه میدهیم و او را چگونه به تصویر میکشیم. البته قبلاً هم قهرمانان زن دیگری همچون «Buffy» و «Alias» در مدیوم تلویزیون ظهور کرده بودند ولی در سالهای اخیر عرصه در این خصوص خالی شده بود و چیز زیادی برای عرضه کردن نداشتیم و بههمین سبب چگونگی ترسیم «دختر برتر» به مسأله بسیار مهم و حساسی تبدیل شده بود.
دو تجربه قبلی شما در خصوص قهرمانان خیالی کمیک بوکها که «مجازات کننده» و «Arrow» بودند، کاراکترهایی را در برداشتند که بیشتر تیره و ضد قهرمان بودند اما SuperGirl یک قهرمان سنتی و کاملاً مثبت است و به تبع آن برای شما تازگی دارد.
در مجموع جالبترین تجربهای است که در این عرصه داشتهام. وقتی یک صحنه درگیری را طراحی میکردم، انواع فکرها به سرم میزد و جوانب مختلف آن را میسنجیدم و بیش از پیش حس میکردم که مسئولیتهایم در این خصوص فراوان است و باید از هر جهت از عهده مسائل موجود برآیم. صحنه طوری از آب درآمد که برای همگان تازگی داشت و ملیسا بنواست ایفا کننده نقش «دختر برتر» نیز جا خورده بود زیرا توقعاش را نداشت و او هم فکر نمیکرد ما سمت و سوی برخوردها را به چنان نقاطی بکشانیم.
تواناییهای مبارزهای «دختر برتر» را بر اساس کدام عوامل و الگوها تدوین کردید و از کدام افراد الهام گرفتید؟
احتیاجی به الهام گرفتن نبود زیرا او خودش به اندازه کافی قدرتمند است. بر طبق داستانهای موجود، او قدرت پرواز دارد، از توان جسمانی فراوانی بهره میگیرد و چشمهایش از نیروی لیزر برخوردارند. بر این اساس ما روی همین قابلیتها مانور دادیم و اگر این کار را نمیکردیم، قطعاً زیر سؤال میرفتیم و میپرسیدند چرا ما در مورد برخی مهارتهای وی بیتوجهی و آن را مطرح نکردهایم.
شما در این مجموعه (دختر برتر) یک کاراکتر منفی جدید به نام بانشی نقرهای را نیز رو کردهاید. در ارتباط با وی چه توقعاتی باید داشته باشیم؟
مرا از ارائه توضیحات بیشتر در این خصوص بازداشتهاند و دلیلشان این است که مسائل موجود تا زمان پخش فیلم پنهان بماند و در آن موقع بینندگان را غافلگیر کند. حتی یک بار که من توضیحاتی را ارائه دادم مرا به کناری کشیدند و گفتند که سکوت اختیار کن زیرا مردم نباید بدانند که در فیلم چه اتفاقاتی رخ میدهد. در هر حال در قسمتهای کارگردانی شده توسط من کاراکتر بانشی نقرهای بهاندازه کافی ترسیم و تشریح نشده و در اپیزودهای بعدی توسط سایر کارگردانان بیشتر به وی پرداخته شده است.
«دختر برتر» معمولاً از قرار دادن سایر کاراکترهای زن قصه روبهروی یکدیگر ابا دارد و از این طریق بدنبال رساندن بهرهای به خودش نیست ولی این اندیشه و دامی است که هر کسی احتمال دارد به راحتی در آن بیفتد.
حتی اگر او چنین چیزی را طراحی نکند، سایر کاراکترهای زن قصه براساس اتفاقات داستان رودررو میایستند و من ایرادی در قضیه نمیبینم. یک مشخصه مهم این گونه داستانها که متمرکز بر کاراکترهای زن هستند، درگیری مکرر بین آنهاست و نباید فرق چندانی بین آنها و جنگ کاراکترهای مرد با یکدیگر گذاشت.
کدامیک از هنرپیشههای مجموعه «دختر برتر» موجب شگفتی شما شدند؟
شاید پیتر فاچینلی بیشتر از بقیه موجب حیرت من شده باشد. او در کار خود بسیار عمیق است و به همه چیزها فکر میکند و بشدت میکوشد تا هر مسأله مرتبط با فیلم کامل باشد. هر نمای مرتبط با او در مجموعه فیلمهای ما یک صحنه عالی است. در مورد ملیسا بنواست هم که نقش دختر برتر را بازی میکند، باید بگویم او یک مدل و کارآموز سابق نمایشهای هنری است و در نتیجه به خودی خود با مسائل و نیازها آشنا است و از آمادگی جسمانی بالایی برخوردار بوده و با خصوصیات نقش خود کاملاً همسان نشان داده است.
در مورد اجحاف به زنان در هالیوود تردیدی وجود ندارد اما آیا در مجموعه SuperGirl نشانههایی دیدید که شما را به این باور برساند که این ظلم در ارتباط با این سریال کمتر از سایر جاهاست.
به هرحال به عنوان مجموعهای که آرتیست اصلی آن یک زن است و تهیه کنندگانش روی بال و پر دادن به کاراکترهای زن اصرار داشتهاند، مقداری آن را متفاوت با سایر آثار روز سینما و تلویزیون در غرب مییابیم. در برخی اپیزودهای این مجموعه مردان فقط همراهی کنندهاند ولی این به معنای تلاش سازندگان فیلم برای کوبیدن مردان نیست بلکه کوششها در راستای عمدهتر کردن نقش زنان است که قهرمان اصلی داستان هم از بین آنها بیرون میآید. به هرحال این یک اصل مهم در سریالها است.
ثبت نظر