Fa En جمعه 25 آبان 1403 ساعت 15 و 56 دقیقه

فرهاد اصلانی؛ ساده‌دلی که در کنار مدیری هیولا شد

فرهاد اصلانی؛ ساده‌دلی که در کنار مدیری هیولا شد

'هیولا' این فرصت را در اختیار اصلانی قرار داده که توانایی‌های کمدی‌اش را هم به رخ بکشد و نشان بدهد از آن بازیگرهای همه فن حریف است. شرافت همان کاراکتری را دارد که در کارهای قبلی مدیری سیامک انصاری نقش‌شان را بازی می‌کرد. اما اگر انصاری از اساس بازیگر کمدی بود و واکنش‌های اغراق شده داشت اینجا اصلانی با همان بازی نرم‌اش و بدون تلاش برای به چشم آمدن از تماشاگر خنده می‌گیرد.

جمعه 10 خرداد 1398 ساعت 17:0

به گزارش برترین‌ها، چند قسمتی از پخش سریال جدید مهران مدیری به نام «هیولا» در شبکه نمایش خانگی می‌گذرد. سریال تازه‌ی مدیری متفاوت از تمام آثار اوست؛ سال‌ها بود که مدیری با گروه ثابتی کار می‌کرد، بازیگران ثابتی داشت وحتی گروه پشت دوربین هم تغییر نمی‌کرد. اما «هیولا» با بقیه سریال‌های مدیری متفاوت است. این بار او به سراغ بازیگران و عوامل تازه‌ای رفته است.

فرهاد اصلانی، شبنم مقدمی، شیلا خداداد، گوهر خیراندیش و محمد بحرانی اعضای اصلی ترکیب بازیگران «هیولا» هستند که در آن از ترکیب همیشگی بازیگران سریال‌های مدیری یعنی سیامک انصاری، محمدرضا هدایتی و باقی دوستان خبری نیست. همان تیمی که همواره یکی از سوژه‌های نقد آثار مدیری بود و این شائبه را زنده می‌کرد که او نمی‌تواند با گروهی جز گروه همیشگی خود به خوبی کار کند و از آن‌ها بازی مطلوب را بگیرد. اما حالا مدیری با یک گروه کاملا متحول شده هیولا را به خوبی پیش می‌راند، تا شاید با یک مدیری جدید در این سریال مواجه باشیم.

سریال هیولا نسبت به چند اثر آخر مدیری یعنی «در حاشیه ۱ و ۲»، «عطسه» و «شوخی کردم...!» که بار نویسندگی فیلم‌نامه آن‌ها بر دوش مرحوم خشایار الوند، امیر وفایی و امیرمهدی ژوله بود، تغییر اساسی کرده و پیمان قاسمخانی فیلمنامه‌نویس چیره‌دست وادی طنز که تجربه‌های موفق و خاطره‌انگیزی با مهران مدیری در سال‌های دهه هشتاد دارد، سرپرستی فیلمنامه هیولا را بر عهده دارد.

در این چند قسمتی که از پخش «هیولا» گذشته، رنگ و امضای مدیری به خوبی در روح و متن سریال قابل تشخیص است. دست گذاشتن روی سوژه‌های اجتماعی/سیاسی و پرداختن ظریف به ابعاد شخصیتی کاراکتر نقش اول سریال که در آشفته بازار اقتصادی و احوال تنگدستی با چالش‌هایی رو‌به‌رو می‌شود که که از او آدم جدیدی نسبت به چیزی که ارزش اصلی او و خانواده‌اش بوده، می‌سازد و هیولای درون او را بیدار می‌کند. اما شاید مهم‌ترین و جذاب‌ترین ویژگی سریال هیولا تا به اینجا، بازی بی‌نظیر فرهاد اصلانی باشد. بازیگری که همه او را به بازی در نقش‌های درام میشناسیم و البته تردیدی در توانایی‌های او در خلق بازی‌های ماندگار در همین ژانر وجود ندارد، اما کمدی چیزی بود که حتی با تجربه‌ی سریال «شاهگوش» داود میرباقری، بعید می‌دانستیم اصلانی اینگونه هنرمندانه و بی نقص از پس آن بر بیاید.

فرهاد اصلانی به نسبت بقیه بازیگران دیرتر وارد سینما شد. متولد ۱۳۴۵ است اما برای اولین‌بار سال ۱۳۷۳ با فیلم «روسری آبی» رخشان بنی‌اعتماد جلوی دوربین رفت. در فیلم بنی‌اعتماد نقش مهمی نداشت اما سال بعد از آن در «سفر به چزابه» رسول ملاقلی‌پور حضور پیدا کرد. در نقش مردی که باید با فضای جنگ آشنا شود. بعد از «سفر به چزابه» یا شانس با او همراه نبود و پیشنهادهای خوبی دریافت نکرد یا انتخاب‌های نادرستی داشت که هیچ‌کدام از فیلم‌هایش ماندگار نشدند.

دهه هشتاد شانس با فرهاد اصلانی یار نبود. فیلم‌های بی‌خاصیت و نقش‌های بی‌خاصیت توانایی او را نشان ندادند اما دهه نود ناگهان پرکار شد و نقش‌های متعددی به او پیشنهاد شد. «به خاطر پونه» که به نمایش درآمد بالاخره اصلانی صاحب نقشی شد که منتقدان هم تحسین‌اش کنند. نقش معتادی که عاشق زنش است اما نمی‌تواند ترک کند از آن نقش‌هایی بود که اگر فیلم خوب دیده می‌شد اصلانی را تبدیل به ستاره می‌کرد اما بنا به دلایل مختلف مثل حضور نیافتن در جشنواره و اکرانِ بد، دیده نشد.

کم‌کم نوبت به نقش‌های جدی رسید. نقش پدران و شوهران در فیلم‌هایی مثل «من مادر هستم»، «دختر» و «عصر یخبندان». مردان اغلب کمی سنتی با باورها و اعتقادات خودشان که اصلانی خیلی خوب در آن نقش‌ها جا می‌افتاد. اما در «مغزهای کوچک زنگ زده» شاهد فرهاد اصلانی بودیم که پوست انداخت. در نقش صاحب یک آشپزخانه و قاچاقچی در حومه شهر. در بازی‌اش خشونت حیرت‌انگیزی دیده می‌شد. فرهاد اصلانی فیلم هومن سیدی شبیه اصلانی بود که مثلا در «مختارنامه» یا «امام علی» دیده بودیم. برنده و تیز با لحن قاطع.

حالا اما «هیولا» این فرصت را در اختیار اصلانی قرار داده که توانایی‌های کمدی‌اش را هم به رخ بکشد و نشان بدهد از آن بازیگرهای همه فن حریف است. شرافت همان کاراکتری را دارد که در کارهای قبلی مدیری سیامک انصاری نقش‌شان را بازی می‌کرد. بیگانه با محیط و دارای اصولی برای خودش. اما اگر انصاری از اساس بازیگر کمدی بود و واکنش‌های اغراق شده داشت اینجا اصلانی با همان بازی نرم‌اش و بدون تلاش برای به چشم آمدن از تماشاگر خنده می‌گیرد.

با این حال در بازی کمدی نشان می‌دهد ذوق و قریحه‌اش کمتر از مثلا رضا عطاران نیست. باهوش است و واکنش‌هایش به دیالوگ‌ها خنده‌دار از کار درآمده. زمانی که در سه نقش ظاهر می‌شود و پای وجدان و شیطان وجودش هم وسط می‌آید واقعا سه نقش را بازی می‌کند نه این که تیپ‌سازی کند. خودش که حیران و گیج مانده که با زندگی‌اش چه کند، نقش شیطان که راحت و کمی لوده است و نقش وجدان که عصا قورت‌داده و جدی است. خیلی خوب بین همه این نقش‌ها در آن واحد رفت‌وآمد می‌کند.

برخلاف خیلی از کمدی‌های ما که با شوخی‌های کلامی شکل می‌گیرند در «هیولا» اتفاقا خنده اصلی را موقعیت‌ها و در نتیجه بازی بازیگران از تماشاگران می‌گیرد. بار اصلی خنده‌ها این‌بار نه بر دوش مهران مدیری که روی دوش فرهاد اصلانی و شبنم مقدمی است. فرهاد اصلانی بدون واکنش‌های اغراق‌شده با میمیک‌های ظریف چشم و صورت و لحن خوبش در گفتن دیالوگ موفق می‌شود کاراکتر ساده شرافتمندانه‌اش را تا مرز حماقت ببرد و مخاطب را بخنداند.

تا اینجا بهترین نکته سریال «هیولا» بازی فرهاد اصلانی بوده است. این که مدیری باعث شده او از قالب همیشگی‌اش خارج شود و حالا به چشم بازیگری او را ببینیم که چیزهای زیادی در چنته دارد و فقط باید فرصت و شانس پیدا کند تا آن‌ها را عرضه کند.

تعداد بازدید : 182

ثبت نظر

ارسال