ساجده جبارپور در ۴ دی ماه ۱۳۶۹ در شهر رشت متولد شد. سرو بلورین جشنواره شعر فجر و کسب مقامهای کشوری در عرصۀ شعر از جمله افتخاراتش به شمار میآید. جبارپور دارای مدرک کارشناسیارشد حقوق بینالملل است. از آثارش میتوان به «حرف بیربط» و «مؤنث» اشاره کرد. مجموعه «مؤنث » این شاعر توانسته یکی از آثار برگزیده سومین دوره کتاب سال (جایزه قیصر امینپور) شود.
قدس آنلاین: دفتر شعر جوان هر سال این جایزه را با عنوان «جایزه کتاب سال شعر جوان» معروف به جایزه «قیصر امین پور» به شاعران برگزیدهای اهدا میکند که آثارشان توسط شورای داوری این جایزه تأیید شده باشد و سن آنها در آن سال نیز کمتر از سی سال باشد و همچنین نوبت اول چاپ اثرشان مربوط به سال برگزاری باشد.
گفتگوی ما را با این شاعر جوان در خصوص شعر، مشکلات شعر امروز و مسیری که او برای شاعری پیموده است، بخوانید.
* چطور شد که در مسیر شاعری قرار گرفتید؟
** خانواده من به شعر علاقه داشتند، برای همین از بچگی با شعر مانوس بودم و کتابهایی که اطرافیانم میخریدند را میخواندم و به آرامیبه شعر علاقه مند شدم و مطالعاتم در همین راستا قرار گرفت. در ۱۲ سالگی چیزهایی هم مینوشتم و از همان زمان با کانون پرورش فکری مکاتبه میکردم و نوشتههایم را برایشان میفرستادم تا نقد و نظر دهند. وقتی جواب نامههایم میآمد خیلی خوشحال میشدم . بزرگتر که شدم در انجمنهای ادبی فعالیت کردم و شعر برای من جدی تر شد به طوری که دوره کارشناسی بیشتر از آنکه درس بخوانم وقتم را روی شعر گذاشتم و به این صورت من در مسیر شاعری قرار گرفتم.
* شما که از همان ابتدا متوجه علاقه تان به شعر شدید چرا در ادبیات ادامه تحصیل ندادید؟
** چون کسب درآمد برایم اهمیت داشت و همیشه گفته میشد اگر بخواهم در ادبیات ادامه تحصیل بدهم در زمینه شغلی موفق نخواهم بود. برای همین رشته حقوق را انتخاب کردم . الان هم برای کسب درآمد کار حقوقی انجام میدهم اما دلبستگی همیشگی من شعر هست. از انتخابم راضی هستم چون نمیخواستم برای کسب درآمد به ادبیات و شعر متکی باشم و کسب درآمد از شعر دغدغه ذهنی من نبوده و نیست.
* نمیشود از راه شاعری کسب درآمد کرد؟
** با توجه به بازارفعلی نشر، شاعر از راه شعر گفتن میتواند کسب درآمد کند اما این درآمد همیشگی نیست و نمیشود بر آن متکی بود. مخصوصا اگر شاعری بخواهد بر اساس خواسته قلبی و اعتقادات شخصی اش شعر بگوید چون گاهی شاعر دوست دارد شعری بگوید و منتشر کند که با تفکر رایج عموم یکسان نباشد. خود من از راه شعر کسب درآمد میکنم اما در این برهه زمان معتقدم محل درآمدم باید از رشته تحصیلی ام باشد تا بتوانم در شعر آزادانه تر فکر کنم.
* چه اتفاقی میافتد که شاعر مسیر شاعری اش را از مسیر حرفهای جدا میکند؟
** از راه شعر میشود کسب درآمد کرد مانند خیلی از شاعران که از راه شعرشان کسب درآمد هم میکنند اما من بعد از گذشت تجربه اندکی که از سرودن شعر دارم نمیخواهم این کار را بکنم. با اینکه کار فرهنگی زیاد انجام داده ام متوجه شده ام انجام کار فرهنگی با انگیزه کسب درآمد، انرژی زیادی از فرد میگیرد و درآمد کمیدارد اینها باعث میشود شاعر خسته شود و تمرکز لازم را برای سرودن شعر نداشته باشد و از ادبیات دور شود. من هم با تجاربی که داشتم و تصمیم گرفتم عشقی که به دنیای ادبیات دارم بدون انتظار مالی باشد چون انتظار مالی من را از ادبیات و شعر دور میکرد. اما رشته حقوق چنین مشکلاتی برای من ندارد.
* بر خلاف جریان امروز چاپ مجموعههای شعر، فاصله ۵ ساله بین انتشار دو مجموعه شعر شما نشان میدهد برای چاپ اشعارتان عجلهای ندارید.
** سال ۹۱ برنده جایزه شعر فجر شدم و هنوز مجموعه منتشر شدهای نداشتم چون فقط اشعارم را به جشنواره فرستادم که همان اشعار برگزیده شد. بعد برگزیده شدن علیرغم اصرارها و تشویقها تا دو سال صبر کردم و اثری منتشر نکردم و بعد دو سال مجموعه «حرف بی ربط» را منتشر کردم. شاعر وقتی اثرش را منتشر میکند در واقع فرصتی ایجاد میکند تا آن را در معرض نقد و نظر دیگران قرار دهد . بعد انتشار اولین مجموعه متوجه شدم شعر من متاثر از شعر دیگران است. بعد از آن شرایط زندگی من تغییر کرد. متاهل شدم و به تهران آمدم و در این ۵ سال شعرهای زیادی گفتم و تصمیم گرفتم مجموعه دومم را منتشر کنم اما قبل از آن شعرها را به اساتید زیادی نشان دادم در این مدت هم چند ناشر به من پیشنهاد دادند شعرها را به آنها بدهم تا برایم منتشر کنند اما من برای انتشار آنها تردید داشتم تا اینکه آقای اسماعیلی اراضی به من گفتند صبر کنم و شعرها را منتشر نکنم.
* چرا؟
** چون شعرهای من ناهمگن بودند و من متوجه این ناهمگنی نبودم آقای اسماعیلی اراضی این ناهمگنی در شعرها را به من نشان داد . تصمیم گرفتم صبر کنم و این صبر نتیجه داد چون در این مدت اشعارم را دایم ویرایش میکردم و شعرهای بیشتری هم گفتم و بالاخره ترکیب کتاب با آنچه اول میخواستم منتشر کنم تفاوت کرد چون ۱۵ شعر جدید جایگزین کردم و شعرها به همگنی مطلوب رسید و در مورد موضوعی خاص شد که من این موضوع را دوست داشتم. کتاب اول با عنوان «حرف بی ربط» توسط نیماژ منتشر شد و در در زمستان سال ۹۷ مجموعه دوم به نام «مؤنث » توسط نشر نزدیک تر با کیفیت خیلی خوبی منتشر شد.
* چرا شاعران امروز برای انتشار آثارشان عجله میکنند. با انتشار کتاب چه اتفاق خاصی میافتد؟
** متاسفانه چاپ کتاب شعر تبدیل به حرکتی سانتیمانتالیسم شده است. زمانی که من شعر را شروع کردم باید شاعران ابتدا عضو انجمن شعر میشدند، اشعار در انجمن خوانده میشد، نقد میشد و مدتها طول میکشید این حرکت به چاپ کتاب ختم شود اما الان مسیر تغییر کرده و هر کسی که متوجه میشود، میتواند شعر بگوید بی معطلی به انتشار اثرش فکر میکند انگار چاپ کتاب راهی برای دیده شدن است. شاید این اتفاق بیفتد اما راه درستی نیست چون ناشر برای شاعر بی تجربه سرمایه گذاری نمیکند و این شاعر است که باید هزینه انتشار کتابش را بدهد. به من پیامهای زیادی از سمت شاعران داده میشود که برای چاپ شعر باید چه کنند وقتی شعرها یشان را میبینم متوجه میشوم ناشر حق دارد برای این شعرها سرمایه گذاری نکند چون گاهی در شعرها اصول اولیه مثل همگنی زبانی، وزن و فنون اولیه شعر رعایت نشده است. با خودم میگویم این غرور و اعتماد به نفس کاذب از کجا آمده با خودم میگویم شاید اقبال اجتماعی داشته، به صفحه اش سر میزنم و میبینم از مخاطب و فالوئر هم خبری نیست. به هر حال صبر و انتقادپذیری در بسیاری از افرادی که فکر میکنند با پرداخت پول و انتشار کتاب میتوانند شاعر شوند، وجود ندارد. انتشار کتاب فقط پاسخ به یک نیاز روحی است، نه شروع شعر است و نه پایان مسیر شاعری. این مساله حتی در شاعران بزرگسال هم وجود دارد. شاعر شعرش را میگوید و بعد دو روز در فضای مجازی منتشر میکند اصلا اجازه پخته شدن به شعر نمیدهد. عجول بودن شاعران، آسیب شعر امروز ما شده است.
* مسیر شاعری را با شعر سپید و سرودن در این قالب شعری، آغاز کردید اما الان فقط غزل میگویید. چرا؟
** زمانی که به انجمن میرفتم اطلاعات درستی راجع به شعر کلاسیک به من داده نمیشد. مثلا محور عمودی را به ما توضیح نمیدادند یا از فنون عروض و قافیه بت دست نیافتنی برای من ساخته بودند در حالی که شعرهای من همیشه ریتم و آهنگ داشت . برای همین شعر را با سرودن سپیدهای کوتاه شروع کردم و تا رقتی به شعر کلاسیک اشراف کامل پیدا نکردم شعر کلاسیک نگفتم چون حس میکردم اگر شعر کلاسیک بگویم مشکلات زیادی خواهد داشت . بالاخره اولین غزل را نوشتم و یادم هست یک ایراد وزنی داشت. علت سپید گویی من این بود وگرنه غزل همیشه بهترین، زیباترین و جذابترین قالب شعری برای من بوده است.
* اشعار شما تصاویری از دنیای زنانه را ارایه میدهد . از انعکاس این دنیا با زبان شعر برای ما بگویید. آیا دنیای زنانه در شعرهای امروز تصویر واقعی از زندگی و درون آنهاست؟
* من همیشه از زن بودن خودم لذت بردم. خانه داری را دوست دارم و تمثیلهایی که در شعر من وجود دارد برآمده از دنیای اطراف من است. بیشتر وقت من در خانه میگذرد. فقط یک شاعر میتواند با نگاهی شاعرانه به جزییات اطرافش دقیق شود و آن ظرایف را دریابد. چه بهتر که یک شاعر به روزمره خودش و زندگی خودش نگاه کند و بدون توجه به تصاویر شعری سایر شاعران، از آنچه میبیند، بگوید. من اشعار خانمها پانته آ صفایی ، مریم آریان و زهرا بشارتی را دنبال میکنم و رد پای زنان و دغدغههای شان را در آنها میبینم.
* شما فقط دو مجموعه منتشر کردهاید و هر دو مجموعه برنده دو جایزه مهم ادبی شدهاند. نظر شما درمورد این جوایز چیست. آیا جشنوارهها با ساختار فعلیشان میتوانند برای شعر ایران جریان ساز باشد؟
** قطعاً جشنواره سکوی پرتاب شاعران است. من در جشنواره شعر فجر که بزرگترین جشنواره شعر ایران است، برگزیده شدم. شرکت و حضور در این جشنواره برای شخص من وسیلهای بود تا از فضای شعری شهر خودم خارج شوم و شعر بقیه اقلیمها مثل کرمانشاه ، جنوب و یا سایر استانها را بشناسم. با گونههای مختلف شعری آشنا شدم و این شناخت برای شاعر اهمیت دارد چون ارتباط شاعر گسترده تر میشود. اما جشنواره آسیبهایی هم برای شاعران دارد و آن «جشنواره»ای شدن شاعران است. شاعر باید بر اساس اعتقادش شعر بنویسد نه بر اساس موضوع جشنواره!
اگر کسی درگیر جشنوارهها شود هیچ وقت نمیتواند در مسیر شاعری اش رشد کند. اما پیشنهاد انتشار کتاب از سوی ناشران، سنجیده شدن شاعر توسط گروهی از شاعران و یا گفتگوهایی که رسانهها با شاعران میکنند اتفاقات خوبی است که برای شاعر برگزیده رخ میدهد.
* با توجه به اینکه جایزه قیصر امین پور با رده سنی برگزار میشود. این جایزه برای شخص شما چه انگیزهای ایجاد کرد؟
** شعرهای من در «مؤنث » به گونهای بود که فکر میکردم اقبال عمومیندارند چون در مورد زنها بود و خیلیها میگفتند این شعرها با نگاه زنانه نوشته شده و مردها با آن ارتباط برقرار نمیکنند. برگزیده شدن این اثر شانس بزرگی برای من بود و فرصت ارزشمندی ایجاد کرد تا کتابم دیده شود و افراد بیشتری اثرم را بخوانند. غیر از اینها استاد ساعد باقری و اساتیدی که در دفتر شعر جوان و انجمن حضور دارند برای من بالاترین درجه شعری را داشته اند و سنجیده شدن شعر من از سمت این بزرگواران برای من ارزشمند است.
* فضای مجازی به شعر و شاعر امروز کمک کرده یا آسیب رسانده است؟
** فضای مجازی به شعر ضربه زده است. با اینکه فالوئرهای من بالاست و افراد زیادی از صفحه من بازدید میکنند اما مطمئنم فضای مجازی احساس تایید طلبی را در اشخاص تقویت میکند و مساله بعدی این است که خیلی وقتگیر است و اجازه مطالعه را به افراد نمیدهد . کلا گسترش ارتباطات مجال تفکر، خلوت و چیزهایی که برای یک شاعر لازم است را از شاعر گرفته است. از طرفی امکان سنجش درست را از شاعری که میخواهد با این فضا، شعر را بشناسد، میگیرد و فکر میکند فلان شاعر اگر فالوئر زیادی دارد بت شعر است و باید از او تقلید کرد در حالی که خیلی از شاعران در فضای مجازی حضور آنچنانی ندارند اما شعر خوبی دارند و عیار شعرشان بسیار بالاست.
* مجموعه بعدیتان را چه زمانی منتشر میکنید؟
** قطعاً به این زودیها نخواهد بود. چون تجربه خوبی از صبر ۵ ساله داشتهام، شاید ۵ سال دیگر(میخندد). شعرهای زیادی دارم اما به انتشار آنها فکر نمیکنم البته اشعار آیینی و دفاع مقدس آماده انتشار هستند اما اشعار عاشقانه، اجتماعی و آزادم به این زودی منتشر نمیشود.
ثبت نظر