علیرضا طبایی با بیان اینکه شعر با سرنوشت تلخی دست به گریبان است، میگوید: از شعرهایی که بتوان مُهر ماندگاری به روی آنها زد، محروم هستیم.
این شاعر در آستانه تولد ۷۵ سالگیاش (۱۴ آذرماه - متولد ۱۳۲۳) اظهار کرد: ۷۴ سالگی را پشت سر میگذارم. چند اتفاق جالبی که با روز تولدم تقارن پیدا کرده، این است که اولین شعر من در سال ۱۳۳۷ در مجله «سپید و سیاه» که آن زمان ابوالقاسم حالت مسئولیت صفحه ادبی مجله را به عهده داشت چاپ شد، یعنی دقیقا ۶۰ سال است که من فعالیت ادبی دارم. سال ۴۷ نیز برای ادامه تحصیل از شیراز به تهران آمدم و در این سال مسئولیت صفحه هنر و شعر «مجله جوانان» را برعهده گرفتم. امسال ۵۰ سال از آن تاریخ میگذرد یعنی ۵۰ سال است که در مطبوعات کار میکنم. این چند مورد دست به دست هم دادند تا تولد امسالم خاص باشد.
او درباره فضای شعر و ادبیات امروز نیز گفت: مسئله فرهنگ و ادبیات ما در طول چند سال - بعد از سال ۵۷ و قبل از آن - دستخوش تغییر و تحولات زیادی شده است. روزگاری که من در آن رشد کردم، روزگار طلایی ادبیات ما بود. از شاعران برجسته که در آن زمان فعالیت کردند میتوانم از خوان ثالث، احمد شاملو، نادر نادرپور و فروغ فرخزاد نام ببرم. آن زمان دوران طلایی بود و این شاعران با خلق آثارشان به گنجینه ادب و فرهنگ ایران افزودند. اولین مجموعه شعر من با عنوان «جوانههای پاییز» منتشر شد، آخرین کتابم هم «تندر اما ناگهانیتر» بود.
طبایی در ادامه بیان کرد: چیزی که این روزها از آن صحبت میشود، بحران مخاطب و بحران کتاب است. بحران کتاب قلمرو شعر را هم دربر میگیرد؛ البته شعری که بتوان آن را شعر اطلاق کرد، وگرنه شبه شعر و آثاری که به نام شعر منتشر میشود زیاد داریم که در صفحات روزنامهها و مطبوعات منتشر میشوند. منظورم این است که از آثاری که بشود مهر جاودانگی بر روی آنها زد محروم هستیم. آثاری منتشر میشوند که متأسفانه ارزشهایی را که باید، ندارند.
او خاطرنشان کرد: کسانی که دست به خلق آثار میزنند با گذشته فرهنگی و ادبی خود بیگانه شدهاند، حتی برخی نام شاعرانی چون سنایی و خاقانی را نشنیدهاند چه رسد به اینکه آثارشان را خوانده باشند. اینکه از ریشههای خودمان غافل شویم، ضایعهای برای ادبیات است و این درخت محکوم به خشک شدن میشود.
این شاعر سپس اظهار کرد: تصور میکنم در این روزگار شعر با سرنوشت تلخی دست به گریبان است و به کسانی که دلسوز ادبیات هستند، نیاز دارد تا این میراث فرهنگی ایرانیان حفظ شود. این بیتوجهی و آشفتگی و بلبشویی که در چاپ و انتشار آثار نازل وجود دارد واقعا فاجعه است. نوجوانان معمولا با آثار سطحی آشنا میشوند. یادم میآید در سالهایی که ما دبیرستان میرفتیم سعدی و نظامی میخواندیم، آثاری که روخوانی آنها الان برای دانشجویان کارشناسی دشوار است. آثاری که در کتابهای درسی وجود دارد نازل و سطحی و دور از انتظار است.
علیرضا طبایی در ادامه درباره اینکه آیا هنوز شعر هم میگوید، بیان کرد: بله. سه کتاب هم در دست چاپ دارم. یک مجموعه غزلهای من است که شامل ۱۰۰ غزل میشود و زبان امروزی دارد. یک مجموعه شعر نیمایی آماده چاپ دارم و یک مجموعه ترانه که به دست چاپ میسپارم و امیدوارم در سال آینده این سه کتاب از کارهایم منتشر شود. هنوز عنوانی برای آنها انتخاب نکردهام اما احتمالا عنوان مجموعه ترانههایم «عشق هرگز نمیمیرد» باشد و مجموعه شعر نیماییام هم «گزارشی به آینده».
او در آستانه ۷۵ سالگی با آرزوی سلامتی برای اهل ادبیات گفت: انتظار دارم اهالی فرهنگ و شعر و کسانی که مسئولیت حفظ این میراث ایرانی را دارند شاخصهها را بالاتر ببرند. به کارهای باارزش هم توجه بیشتری داشته باشند و برنامهای تدوین کنند تا بدون چشمداشت به دستگاههای دولتی، به فضای شعر و فرهنگ کمک کنند. من در این زمینه اعلام همکاری میکنم تا بتوانیم سازمان و یا انجمنی داشته باشیم تا عضویت در آن افتخارآفرین باشد.
این شاعر همچنین در پیامی به همشهریان خود گفت: من شیراز را دوست دارم و در این شهر به دنیا آمدهام. درست است که ۵۰ سال پیش از این شهر کوچ کردم اما لحظهای از شیراز غافل نبودهام. به شیراز عشق میورزم و دلم میخواهد مانند شاعران دیگر چون سعدی و حافظ به شهرم اعتلا ببخشم.
انتهای پیام
ثبت نظر