«باغ عینالدوله» یا «باغ اتابک» دو مکانِ تاریخیاند که سالهاست نام «کنفرانس تهران» را با خود یدک میکشند، هر چند اولی را احتمالا به خاطر شباهتاش با دومی اشتباه گرفته و جایگزیناش کردهاند، اما باید از تاریخی شدن این اشتباه جلوگیری کرد.
، در فاصله روزهای ششم تا نهم آذر ۱۳۲۲ و در بحبوحه جنگ دوم جهانی، تهران میزبان ناخوانده رهبران سه کشور در آن زمان یعنی «فرانکلین روزولت» رئیس جمهور آمریکا، «وینستون چرچیل» نخستوزیر انگلیس و «ژوزف استالین» رئیس جمهور شوروی میشود.
سه کشوری که در سالهای جنگ دوم جهانی سه کنفرانس مهم در تهران، یالتا و پوتسدام تشکیل دادند و علاوه بر طرح نقشههای جنگی و استراتژی نظامیِ خود دربارهی شرایط بینالمللی و اوضاع جهان بعد از پایان جنگ و همچنین تقسیم ممالک جهان به مناطق نفوذ، به توافقهایی رسیدند.
قسمتی از این توافقها و قولوقرارها پس از پایان جنگ عملی شدند و برخی دیگر باعث بروز اختلاف و سوءتعبیرهائی شدند که اساس اختلافات سیاسی طرفین و آغاز جنگ سرد و تقسیم جهان به دو بلوک شرق و غرب بود. کنفرانس تهران که در چهارمین سال جنگ دوم جهانی تشکیل شد تمام وقت خود را صرف طرح نقشههای جنگی و مراحل بعدی نبرد تا شکست کامل آلمان کرد و حل مسائل مربوط به بعد از به دست امدن پیروزی را به کنفرانس دیگری موکول کرد.
سالها بعد یک نکتهی متضاد از این کنفرانس در ذهنها ایجاد شد. تغییر ناگهانی مکان برگزاری «کنفرانس تهران» در طول دستکم چند سال گذشته و معرفی «باغ عمارت عینالدوله» به جای «باغ اتابک» در سفارت روسیه، این تضاد را به وجود آورد. مکانی که به دلایل نامعلوم نامشان جابجا شد!
مهمترین منبع «کنفرانس تهران»، کتابی به همین نام است
فرزانه ابراهیمزاده، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در این زمینه به ایسنا توضیح میدهد: مشخص نیست چه کسی برای نخستین بار این بحث را مطرح میکند که«کنفرانس تهران در عمارت عین الدوله برگزار شده» او قطعاً نسبت به تاریخ ایران ناآشنا بوده است، چون دستکم در همهی منابعی که در مورد آذر ماه سال ۱۳۲۲ توسط روس و انگلیس مانند خاطرات «والنتین برژکف» نویسنده کتاب «کنفرانس تهران» و مترجم سفارت استالین نوشته شده، به دقت مطرح شده است. بنابراین شکی نداریم که همه منابع مکان برگزاری کنفرانس را «سفارت روسیه» یا «باغ اتابک» معرفی کنند، باغی که امروز در انتهای خیابان سی تیر، خیابان میرزا کوچک خان در خیابان نوفل لوشاتو داخل سفارت روسیه قرار دارد.
او اما به وجود دلایل مشخص برای مکان دقیق برگزاری «کنفرانس تهران» اشاره میکند و میگوید: در جنگ جهانی دوم وقتی ارتش هیتلر به شوروی حمله میکند، استالین که در ابتدای جنگجهانی دوم همپیمان با متحدان آلمان بود، در مقابل آنها قرار گرفت و نیاز به همپیمانان تازهای داشت. این همپیمانان سمت دیگر جنگ یعنی متفقین به فرماندهی بریتانیا بودند.
ایران انتخاب شد چون متفقین روی ان کنترل داشتند
این پژوهشگر تاریخ معاصر در توضیح چگونگی برگزاری کنفرانس تهران بیان میکند: پس از اینکه استالین تصمیم میگیرد به سمت انگلیس برود، هنوز آمریکا به صورت مستقیم وارد جنگ نشده بود. اما بعد از حمله ژاپنیها به بندر «پرلهاربر» تصمیم گرفت به متفقین بپیوندند و رسما وارد جنگ شد. چرچیل بعد از شکل گرفتن این اتحاد برای روزولت و استالین پیغام میفرستد تا گردهم جمع شوند و کنفرانس سهجانبه برگزار کنند تا در آن برای پایاندادن به کشورگشاییهای هیتلر تصمیم بگیرند. آنها نیاز داشتند دیدار خود را در نقطهای برگزار کنند که روی آن نقطه کنترل داشته باشند. این مکان «ایران» بود که پیش از تصمیم برای گردهمایی در نخستین اقدام مشترک سه کشور توسط متفقین برخلاف اعلام بیطرفی اشغال شده بود.
او موقعیت سوقالجیشی جبههی ایران، ایجاد کریدوری برای انتقال سلاحهای جنگی به شوروی و وجود منابع عظیم نفتی در کشور را عواملی میداند که کشور توسط متفقین اشغال شود و ادامه میدهد: وقتی چرچیل، روزولت و استالین قصد برگزاری کنفرانس تهران را میکنند، موانعی برای انتخاب مکان اصلی به وجود میآید، از یک سواستالین به این دلیل که در جبهه غربی با آلمان درگیر بود نمیتوانست زیاد از شوروی دور شود.
وی اضافه میکند: یک نکته حاشیهای در این میان این بود که استالین از سوار شدن به هواپیما به شدت میترسید و بیشار سفرهایش را از طریق قطار انجام میداد و تهران نزدیکترین شهر امنی بود که او میتوانست با قطار خود را در کمتر از چند روز به آن برساند. از سوی دیگر با توجه به اشغال ایران در سال ۱۳۲۰ متفقین عملا کنترل نظامی و امنیتی کشور را در دست داشتند تا بتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
به گفتهی وی، در سالهای اشغال تعداد زیادی از جاسوسان آلمانی شناسایی و دستگیر شده بودند و ماموران «کاگ ب» (سرویس امنیتی شوروی ) و امنیت ملی انگلیس در ایران حضور داشتند و برفضا مسلط بودند، بنابراین همین دلایل تهران را جای مناسبی برای برگزاری کنفرانس اول تهران کرده بود، به حدی که تقریباً سرنوشت جنگ را تغییر میدهد و حتی نام تهران «پل پیروزی» میگذارند.
تهران بیخبر از «کنفرانس تهران» به «پل پیروزی» تبدیل میشود
ابراهیمزاده، قدم بعدی را انتخاب نقطهی دقیق برگزاری کنفرانس تهران در شهر تهران میداند و ادامه میدهد: سفارت دو طرف این کنفرانس یعنی روسیه و انگلیس روبه روی یکدیگر قرار داشتند. فقط سفارت آمریکا بود که قدری دورتر یعنی فیشرآباد (خیابان مفتح) قرار داشت، از سوی دیگر به دلیل بیماری فلج اطفال «فرانکلین روزولت»، او قادر به حرکت نبود و روی ویلچر مینشست، این باعث شده بود تا عملا دور شدن او از خیابان دیپلماتیک تهران، آن هم در شرایطی که این کنفرانس مهم در حال برگزاری بود را ریسک برزگی بشمارند.
این پژوهشگر تاریخ، از سوی دیگر به مذاکراتِ طولانی و فشردهی مورد نیاز برای ان موضوع اشاره میکند و میگوید: به همین دلیل این سه نفر باید در طول برگزاری کنفرانس در کنار یکدیگر قرار میگرفتند، بنابراین به پیشنهاد استالین قرار میشود بخشی از سفارت روسیه را به عنوان خاک آمریکا به روزولت بدهد تا او با خدمه خود- حتی آشپز مخصوصش - در این چند روز مستقر شود. موافقت روزولت با این پیشنهاد عملا باعث شد تا سفارت روسیه محل برگزاری کنفرانس تهران شود. این سه نفر بعد از سه روز گفتگوی طولانی در روز ۹ آذر یک عکس یادگاری گرفته و تهران را ترک میکنند.
او با بیان این که سران سه کشور یک روز پیش از ورود علی سهیلی، نخست وزیر ایران را در جریان حضورشان قراردادند، گفت: این دیدار قرار بود در سکوت کامل خبری باشد، طرف ایرانی تقریبا به بازی گرفته نشد و مطبوعات ایران روز ۱۲ آذر یعنی سه روز بعد از پایان کنفرانس خبر برگزاری آن را منتشر کردند. در سه روزی که رهبران سه کشور در تهران بودند شاه ایران که در آن زمان ۲۴ ساله و بشدت به لحاظ شخصیتی در موضع ضعف قرار داشت؛ از هر سه نفر دعوت کرد تا به دیدارش بروند. اما جز استالین آن هم به اندازه چند دقیقه چرچیل و روزولت این دعوت را نپذیرفتند و شاه مجبور شد تا خودش به محل برگزاری کنفرانس برود.
تولد چرچیل در دومین روز کنفرانس تهران و کیک تولد او
وی از دیگر دلایلی که به قطعیت میتوان مکان برگزاری کنفرانس تهران را پارک اتابک دانست نه «خانه عین الدوله»، این نکته میداند که به جز باغ سفارت، هیچ جای دیگری نبوده که آنها بتوانند بدون هیچ اتفاقی و با تامین امنیت کامل چنین کنفرانسی را برگزار کنند.
او ادامه میدهد: از سوی دیگر دومین روز کنفرانس یعنی هشتم آذر، روز تولد « سِر وینستون لئونارد اسپنسر چرچیل» نخست وزیر بریتانیا بود که کیک تولد او را به قنادی «نوشین» در خیابان مخبرالدوله سفارش میدهند.
ابراهیمزاده، همچنین، خیابان فردوسی را یکی از امنیتیترین خیابانهای آن زمان تهران میداند و ادامه میدهد: خیابان فردوسی از زمان شکلگیری در دوره قاجار به عنوان خیابان دیپلماتیک تهران بود. اولین سفارتخانه یعنی سفارت بریتانیا پیش از شکلگیری این خیابان در بخش شمال خیابان قرار داشت و در مقابلش سفارت عثمانی (ترکیه ) و بعد از آن سفارت آلمان ساخته شد. در آن زمان چند سالی هم بود که سفارت روسیه در همسایگی سفارت انگلیس در پارک اتابک قرار گرفته بود. وجود این سفارتخانهها باعث شده بود تا خیابان فردوسی تحت تدابیر امنیتی بیشتری به نسبت سایر خیابانهای تهران باشد.
شاید شباهت باغ عینالدوله و باغ اتابک عامل این اشتباه شد
او تاکید میکند: این موارد مشخص میکند که مکان برگزاری کنفرانس تهران نمیتوانسته در باغ «عینالدوله» برگزار شود، چون در آن زمان اصلا این باغ خارج از شهر تهران قرار داشت.
این پژوهشگر تاریخ معاصر، با اشاره به وجود شباهتهایی بین باغ «عمارت عینالدوله» و باغ اتابک در سفارت روسیه، ادامه میدهد: برخی اتفاقات در سالهای بعدی باعث میشود تغییراتی در سفارت روسیه رخ دهد، به عنوان مثال دو بار این سفارتخانه بعد از کنفرانس تهران آتش گرفته و بازسازی میشود و امروز نیز آنچیزی که در سفارتخانه وجود دارد و خودم نیز به چشم دیدهام سکوی جلوی سفارت تغییراتی نسبت به سال ۱۳۲۲داشته است، حتی روسیها نیز نسبت به این قضیه تاکید داشتهاند که آن بخش از سفارتخانه دچار تغییراتی شده است.
وی با بیان اینکه هر دو باغ اتابک و باغ عمارت عینالدوله در یک دوره زمانی ساخته شدند، اظهار میکند: ممکن است بر اساس عکسها این دو مکان را با یکدیگر اشتباه گرفته باشند،با توجه به اینکه امکان بازدید از این سفارت برای همه مهیا نیست، نیز تطابق تصاویر میتواند باعث بروز این اشتباهات شود.
وی حتی به روایتهایی در مورد مالکان «باغ اتابک» اشاره میکند و میگوید: به یک روایت میگویند پارک اتابک توسط امین السلطان از مستوفی الممالک خریداری شده و به روایت دیگر آن بهعنوان هدیه به امین السلطان داده شده است. امینالسلطان قصد داشته که پارک اتابک را مشابه پارکِ «لوکزامبورگ» پاریس یا «هاید پارک لندن» بسازد، اما بعد از درگذشت وی، خانوادهاش چیزهایی که از او باقی مانده حتی پارک اتابک را به ارباب جمشید جمشیدیان میفروشند. ارباب جمشید که برای تجارت از بانک استقراضی روسیه وام میگیرد، چون توان بازپرداخت وام را پیدا نمیکند، بانک استقراضی، «پارک اتابک» از اموال وی را مصادره میکند. در سال ۱۲۹۵ روسها که تصمیم به جابهجایی سفارت خود را دارند، این پارک را از بانک استقراضی اجاره میکنند. اجارهای که در نهایت به حضور دایمی روسها و بعد شورویها در پارک اتابک منجر میشود.
این پژوهشگر تاریخ همچنین به اتفاقات مهم تاریخی در پارک اتابک تا پیش از تغییر کاربری آن به سفارت روسیه اشاره کرده و میگوید: مهمترین اتفاق در این پارک بیتردید ماجرای خلع سلاح مجاهدان همراه ستارخان و باقرخان بود که به کشته شدن تعدادی از آنها و زخمیشدن ستارخان منجر شد. همچنین زمانی که با تصویب مجلس دوم مورگان شوستر برای سامان دادن به وضعیت مالی ایران به تهران آمد در پارک اتابک مستقر شد.
، اما مهمترین تصمیماتی و صحبتهای مطرح شده در کنفرانس تهران را میتوان اینطور بیان کرد: «ایجاد جبهه دوم و پیاده شدن قوای آمریکائی، انگلیسی، کانادائی و فرانسه آزاد در سواحل نورماندی فرانسه در ۱۶ خرداد ۱۳۲۳»، «ضد حمله بزرگ ارتش سرخ شوروی به نیروهای آلمان با هدف بیرون راندن قطعی آلمانیها از خاک شوروی در تیر ۱۳۲۳» و «تجزیه آلمان به عنوان تنها راه مجازات آلمان».
سمیه ایمانیان - ایسنا
انتهای پیام
ثبت نظر