Fa En شنبه 26 آبان 1403 ساعت 1 و 6 دقیقه

روایتی از نحوه شهادت شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی

روایتی از نحوه شهادت شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی

ما با آنچه در دست داشتیم مقاومت کردیم تا جایی که تانک‌های دشمن‌روی خاک‌ریز آمد ولی نیروهای پیاده‌نظام و خدمه تانک فرار کردند. غروب آن روز خاک‌ریزی پشت خاک‌ریز اول زدند و با ایشان جهت بررسی شرایط به آنجا رفتیم و شهید چراغچی نیازها را از طریق بی‌سیم به عقب اعلام کرد.

دوشنبه 19 فروردین 1398 ساعت 0:2

، شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی «قائم مقام فرمانده لشکر ۵ نصر (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)»، اول مهرماه سال ۱۳۳۷ در مشهد به دنیا آمد. پدربزرگ او در زمان حیات خادم مسجد گوهرشاهد بود و فانوس‌های مساجد را روشن می‌کرد شاید به‌همین دلیل فامیلی چراغچی را انتخاب کرد. سال ۱۳۵۶ در رشته علوم دانشگاه بیرجند قبول شد و با شروع انقلاب و تعطیلی دانشگاه‌ها، درس را رها کرده و وارد سپاه شد. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد.

ولی‌الله در دوران جنگ تحمیلی به صورت مداوم در جبهه حضور داشت. آنها پنج برادر بودند که سه نفرشان همزمان در جبهه حضور داشتند. ولی‌الله به مادر می‌گفت باید خمس پسرانت را بپردازی و با شهادت خمس برادرانش را پرداخت کرد. ولی الله چراغچی در عملیات «بدر» در بیست و چهارم اسفندماه سال ۱۳۶۳ در جاده خندق از ناحیه جمجه مجروح شد. همرزمانش ابتدا گمان می‌کنند که به شهادت رسیده و سپس شهید را به بیمارستان تهران منتقل می‌کنند و هجدهم فروردین ۱۳۶۴ به شهادت می‌رسد.

نحوه شهادت از زبان همرزم شهید شهید چراغچی

همرزم و بیسیم‌چی شهید چراغی بیان می‌کند: در جریان عملیات بدر ما در منطقه به عنوان بیسیم‌چی آزاد بودیم و مأموریت داشتیم تا هر یک از مسئولین که قصد سرکشی به خط مقدم را دارند همراهی کنیم؛ آن روز قرعه به نام من افتاد و به همراه آقا ولی عازم خط شدم. با دیدن وی نیروهایی که تعدادشان حدود ۲۰ نفری می‌شد، روحیه تازه‌ای گرفتند. وضعیت در آن روز کمی سخت شده بود ازیک‌طرف بعضی فرماندهان تقاضای نیرو و مهمات داشتند و فشار بسیار زیادی بود و از طرفی هم دشمن پاتک بسیار شدیدی را آغاز کرده بود به‌نحوی‌که به چهل یا پنجاه متری ما رسیده بودند و صدای شنی‌های تانک را به‌خوبی می‌شنیدیم دشمن خاک‌ریز را مورد هدف قرار داده بود.

ما با آنچه در دست داشتیم مقاومت کردیم تا جایی که تانک‌های دشمن‌روی خاک‌ریز آمد ولی نیروهای پیاده‌نظام و خدمه تانک فرار کردند. غروب آن روز خاک‌ریزی پشت خاک‌ریز اول زدند و با ایشان جهت بررسی شرایط به آنجا رفتیم و شهید چراغچی نیازها را از طریق بی‌سیم به عقب اعلام کرد. نماز مغرب را خواندیم و من مختصر استراحتی کردم وقتی بیدار شدم دیدم آقا ولی هنوز در حال نماز است و این کار تا صبح ادامه داشت بعد از نماز صبح باز دشمن اقدام به پاتک کرد. زمانی‌که وی برای بررسی وضعیت دشمن سر خود را از خاک‌ریز بالا برد مورد اصابت گلوله قرار گرفت. در آن شرایط وی را با موتور به عقب انتقال دادیم و چون سردار قالیباف وضعیت شهید چراغچی را از نزدیک دید دستور داد که وی را با بالگرد به تهران منتقل کنند که باخبر شدم در بیمارستان شهدای تجریش بستری شده و در روز ۱۸ فروردین بعد از گذشت ۲۵ روز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

انتهای پیام

تعداد بازدید : 187

ثبت نظر

ارسال